یافتن پست: #تنهایی

نیوشا
نیوشا
آنقدر دلگیرم از زندگی

که نمی دانم فریاد هایم را در کدام کوهستان به صدا در آورم!!!

خالی ام از لحظه های با هم بودن

و این سکوت تنهایی......ملال آور است...

شب خوش همدردها
دوستون دارم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 04:11
+7
پاراگلایدر
پاراگلایدر
من هستم توی ایستگاه و مرد جوانی با کیف سامسونت و صورت خسته و تنها. نشسته ام روی نیمکت او راه می رود. نگاهم نمی کند. گمانم حس می کند شاید از تنهاییمان بترسم صورتش را انداخته پایین می رود آن طرف تر . نمینشیند روی نیمکت. زیر چهارچوب هم نمی ایستد. می رود آن طرف. تا نبینمش تا نترسم از تنهاییمان. راست است فکرهاش. راحت ترم وقتی که نیست زیر چهارچوب. راحت ترم وقتی نمی بینمش و ترسم نیست از تنهایی شبانه ایستگاه. فکر می کنم این قوانین نانوشته را کی تصویب کرده است؟
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 00:17
+2
hamidreza
hamidreza
تنهایی هایتان را پیش ‌فروش نکنید … فصل ‌اش که برسد به قیمت میخرند
دیدگاه  •   •   •  1390/12/2 - 21:40
+2
parham
parham
من تو را دوست دارم.. دیگری تو را دوست دارد.. دیگری دیگری را دوست دارد.. و این چنین است که ما تنهاییم..
دیدگاه  •   •   •  1390/12/2 - 17:10
+4
ronak
ronak
بسلامتی همه تنهاهــــــــــــــــــــــــــــــــــا که تنهاییشونو مفت نمیفروشن!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/2 - 17:00
+4
مهسا
مهسا
نامه هایم که چراغ قلبت را روشن نکرد ! امشب تمامشان را بسوزان شاید بتوانی تنهایی ات را ببینی . . .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/1 - 17:58
+9
مهسا
مهسا
گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم حتی برای “تو” که سالها منتظر در زدنت بودم . . .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/1 - 17:30
+4
امید
امید
من تو را دوست دارم
تو دیگری را
و دیگری , دیگری را
و در این میان همه ی ما تنهاییم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/1 - 00:03
+2
hadith
hadith
من تو را دوست دارم و تو دیگری را و دیگری دیگری را و در این میان همه تنهاییم!.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/30 - 22:58
+4
سحر
سحر
تا بوده ، همین بوده :

همیشه دلتنگ اونی هستیم که نیست و حوصله کسی رو نداریم که هست !

بعد شکایت می کنیم از تنهایی هامون ..
دیدگاه  •   •   •  1390/11/30 - 02:14
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ