یافتن پست: #تنها

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خواب و خیالنازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت

پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت

کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد

خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت

درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد

آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت

خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد

که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت

رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نکرد

چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت

بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند

آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت

سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش

عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:02
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خدایا ان حس زیبایی است که در تاریکی صحرا زمانیکه هراس مرگ می دزدد سکوتت را
یکی مثل نسیم دشت میگوید : کنارت هستم ای تنها....
و دل ارام می گیرد
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 11:51
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

قاصدک غم دارم ،
غم آوارگی و دربدری
غم تنهایی و خونین جگری
قاصدک وای به من
همه از خویش مرا می رانند همه دیوانه و دیوانه ترم می خوانند
قاصدک دریابم ! روح من عصیان زده و طوفانیست آسمان نگهم بارانیست
قاصدک غم دارم غم به اندازه سنگینی عالم دارم قاصدک غم دارم
قاصدک دیگر از این پس منم و تنهایی قاصدک حال گریزش دارم می گریزم به جهانی که در آن پستی نیست
پستی و مستی و بد مستی نیست میگریزم به جهانی که مرا ناپیداست شاید آن نیز فقط یک رویاست!!!

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 11:46
+3
saman
saman

این که جز عشق هیچ نیست


تنها چیزیست که از عشق می دانیم


همین کافیست


بارِ کشتی باید


به قدرِ گنجایشِ آن باشد.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 11:07
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
یادت باشه که گاهی وقت ها ، مثلا آخر شب ها که می خوای بخوابی ، یه دل تنهایی هست که یکم اون ور تر می تپه برای تو .
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 23:23
+1
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

رفتی و من تنها شدم با غصه های زندگی
قسمت تو سفر شد و قسمت من آوارگی


دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 20:49
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

مهم نیست چقدر گفتیم و شنیدیم

مهم نیست چقدر خواستیم و عشق ورزیدیم

چقدر ماندیم و جنگیدیم

تنها مانده ام...!

بی دست و خواهشی...

برگرفته از فانوس نامه_یاسی
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 19:46
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
از دور دوستت داشتم!

بی هیچ عطری

آغوشی

نگاهی

یا حتی بوسه ای

تنها دوستت داشتم

اما حالا اگه دور شی

چه کنم با اینهمه وابستگی؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 19:36
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سلام ای تنها بهونه ، واسهء نفس کشیدن
هنوزم پَر میکشه دل ، واسهء به تو رسیدن
واسهء جواب نامت ، می دونم که خیلی دیره
بذار به حساب غربت ، نکنه دلت بگیره
عزیزم بگو ببینم ، که چه رنگه روزگارت
خیلی دوست دارم تو مهتاب ، بشینم یه شب کنارت
سَرتو با مهربونی ، بذاری به روی شونم
تو فقط واسم دعا کن ، آخه … دنبال بهونم
حالمو اگه بپرسی ، خوبه … تعریفی نداره
چون بلا تکلیفه عاشق ، آخه تکلیفی نداره
نکنه ازم برَنجی ، تشنه ام … تشنهء بارون
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 18:57
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من میگم تنهام میذاری ؟
تو میگی طاقت نداری ؟
من میگم خدا به همرات
تو میگی چه تلخه حرفات
من میگم اهل بهشتی
تو میگی چه سرنوشتی
من میگم تو بی گناهی
تو میگی چه اشتباهی
من میگم که غرق دردم
تو میگی می خوام بگردم
من میگم چیزی می خواستی ؟
تو میگی تشنمه راستی
من میگم از غم آبه
تو میگی دلم کبابه
من می گم برو کنارش
تو میگی رفت پیش یارش
من میگم با تو چیکار کرد ؟
تو میگی کشت و فرار کرد
من میگم چیزی گذاشته ؟
تو میگی دو خط نوشته
من میگم ازم ب[!] ؟
تو می پرسی نا امیدی ؟
من میگم واسم عزیزی
تو میگی زبون میریزی؟
من میگم تو خیلی نازی
تو میگی غرق نیازی
من میگم دلم رو بردی
تو میگی به من سپردی ؟
من میگم کردم تعجب
تو میگی دیگه بگو خب
من میگم تنهایی سخته
تو میگی این دست بخته
من میگم دل تو رفته
تو میگی هفت روزه هفته
من میگم راه تو دوره
تو میگی چاره عبوره
من میگم می خوام بشم گم
تو میگی حرفای مردم ؟
من میگم نگذری ساده ؟
تو میگی آدم زیاده
من میگم دلم شکسته ست
تو میگی خوب میشه خسته ست
من میگم بشین کنارم
تو میگی دوستت ندارم
من میگم بهم نظر کن
تو ولی میگی سفر کن
من میگم واسم دعا کن
تو میگی نذر رضا کن
من میگم قلبم رو نشکن
تو میگی من می شکنم من ؟
من میگم واست می میرم
تو میگی نمی پذیرم
من میگم شدم فراموش؟
تو میگی نه ، رفتم از هوش
من میگم که رفتم از یاد ؟
تو میگی نه مرده فرهاد
من میگم باز شدی حیروون ؟
تو میگی بیچاره مجنون
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 18:56
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ