اصلا بگو تا می تواند غم ببارد ، دیگر پذیرفتم که تنهایی بدیهی ست حتی اگر از آسمان ، آدم ببارد !
@tiyam
اگر دریای دل آبی ست تویی فانوس زیبایش
اگر آیینه یک دنیاست تویی معنای دنیایش
***
تو یعنی یک شقایق را به یک پروانه بخشیدن
تویعنی از سحر تا شب به زیبایی درخشیدن
***
تویعنی یک کبوتر را زتنهایی رها کردن
خدای آسمان ها را به آرامی صدا کردن
(نجیب زاده)
غمگین تر از تمام داشته هایم امروز !
غمگین ترین غریبه ی تمام نداشته هایم شده ام !
در کلبه ی تنهایی من چیزی جز انتظار نیست !
دیوار های کلبه ام دیگر واژه های انتظار را خوب می فهمند !
پنجره ی کلبه ام به روح پاییزی عادت کرده آسمان را گفته ام
تا هرگاه پرتوهای عشق را به من تاباندی آفتابی شود
اما سالهاست که آسمان دهکده ام ابریست و می بارد !
دلم گرفته از این همه درد .
از این همه تنهایی و بی کسی که مانده بر سر راهم
افسوس از این غم نامه که پایانی ندارد
چیزی نمی تونم بگم، قراره از من بگذریچیزی نگو می فهممت، باید از این خونه بریچند سال از امشب بگذره، تا من فراموشت کنمتا با یه دریا تو خودم، خاموش خاموشت کنم ... تنهاییآمو بعد از این، با قلب کی قسمت کنمواسه فراموش کردنت، باید به چی عادت کنمتو باید از من رد بشی، من باید از تو بگذرم ... کاری نمی تونم کنم، باید بیُفتی از سرمبعد از تو باید با خودم، تنهای تنها سر کنم ... یک عمر باید بگذره، تا امشبو باور کنمچند سال از امشب بگذره، با من یکی هم خونه شه ... احساس امروزم به تو، تنها یه شب وارونه شهچند سال از امشب بگذره، تا من فراموشت کنمیک عمر باید بگذره، تا امشبو باور کنم... چیزی نمی تونم بگم ...