یافتن پست: #تنگ

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
از ساعت متنفرم !
این اختراع غریب بشر که مدام ،
جای خالی حضورت را به رخ دلتنگی یادم می کشد!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 21:34
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بیقرار تو ام و در دل تنگم گله هاست ،آه ! بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 21:33
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی وزد..
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 21:32
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
منم دلتنگ رویت
دلم آید به سویت
چه کردی با دل من
که کرده آرزویت .
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 21:29
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
كسی سر بر نیارد كرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند
كه ره تاریك و لغزان است
وگر دست محبت سوی كسی یازی
به اكراه آورد دست از بغل بیرون
كه سرما سخت سوزان است
نفس ، كز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود تاریك
چو دیدار ایستد در پیش چشمانت
نفس كاین است ، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیك ؟
مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چركین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای

منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم
منم من، سنگ تیپاخورده ی رنجور
منم ، دشنام پس آفرینش ، نغمه ی ناجور
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در، بگشای ، دلتنگم
حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد

تگرگی نیست، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است

من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را كنار جام بگذارم
چه می گویی كه بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟
فریبت می دهد ، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست

حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یكسان است

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین
درختان اسكلتهای بلور آجین
زمین دلمرده ، سقف آسمان كوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 21:28
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

توکیستی که صدایت به آب می ماند؟


تبسمت به گل آفتاب می ماند


تنت به پیرهن صورتی ودامن سرخ


به تنگ نیمه پری از شراب می ماند


به پشت چشم تو آن سایه های رنگارنگ


به نقش قوس وقزح در حباب می ماند


توراشبی سرراهی دولحظه دیدم وبعد


به خانه یاد تو کردن به خواب می کاند


ازآن تبسم نوشت به سینه یادی ماند


چوبرگ گل که به لای کتاب می ماند


کسی که شعر تورا گفت نشئه ی سخنش


به مستی می بی رنگ ناب می ماند.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 21:26
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلم برای یواشکی ها مان تنگ شده !

یواشکی حرف زدن شبونه تا صبح!
برای بوســــه های پشت گوشی!

با صدای آهسته گفتن "دوستت دارم 
 
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 21:11
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

نمى دانم چه رابطه ایست ؟
بین نبودنت با رنگ ها … !
دلتنگ تو که میشوم !
زندگى ام
سیاه مى شود !


دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 18:37
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
از قوی بودن خسته ام !
دلم یک شانه میخواهد
تکیه دهم به آن
بی خیااااال همه دنیا
و دلتنگی هایم را ببارم......
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 18:03
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلتنگتم :(




آدم خوب قصه های من!!دلتنگت

شده ام،

حجمش را میخواهی؟؟؟

خدا را تصور کن…
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 17:49
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ