یافتن پست: #جمعه

zahra
zahra
عمليه شب جمعه‌ نشسته بوده تو حياط واسه خودش بساط ميزوني جور كرده بوده و تو حال بوده، كه يهو يك توپ از آسمون مياد ميزنه بساط منقل و وافورش رو به گند ميكشه. خلاصه بدبخت صاب وافور همينجوري هاج و واج نشسته بوده داشته به شانس گند خودش لعن و نفرين ميفرستاده، كه يهو صداي زنگ در بلند ميشه و حالا زنگ نزن كي زنگ بزن! جناب عملي با هزار بدبختي، خودشو ميرسونه دم در، ميبينه پشت در يك بچه ده-يازده ساله واستاده، هي داد ميزنه: توپم...توپم! يارو خيلي شاكي ميشه، ميگه: اي بي ظرفيت! بابا خوب منم توپم... ديگه نميام كاسه كوزه مردم رو بهم بزنم كه!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/22 - 20:17
+5
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
سر صبح جمعه از سروصداي زياد از خواب بلند شدم ،رفتم آشپزخونه مي بينم بابام هي داره دره يخچالو باز مي کنه باز مي بنده، بهش مي گم چي شده سر صبح خراب شده ؟ گفت : پــ نه پــ دارم مي بندم باز مي کنم بلکه رفرش بشه يه چيزي پيدا کنيم بخوريم
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 14:50
+4
vahid lahiji
vahid lahiji
در اضطراب چه شبها که صبح شان گم شد چه روزها که گرفتار روز هفتم شد چه قدر هفته پر از شنبه شد، به جمعه رسید و جمعه روز تفرّج برای مردم شد ! یا منتقم آل محمد
دیدگاه  •   •   •  1390/10/11 - 00:29
vahid lahiji
vahid lahiji
تا کی به شـکل خاطره ای گم ببینمت درعطر سیب و مزه ی گندم ببینمت من آن همیشه چشم به راهم به من بگو یک جمعه در هزاره ی چندم ببینمت . . . ؟
دیدگاه  •   •   •  1390/10/11 - 00:28
مدیر سایت
مدیر سایت (مدير ارشد)
آموزش asp.net تالیف استاد امام جمعه به درخواست شما تهیه کردم [فایل]
دیدگاه  •   •   •  1390/10/5 - 15:20
+1
مدیر سایت
مدیر سایت (مدير ارشد)
جزوه css استاد امام جمعه تقدیم به شما [فایل]
دیدگاه  •   •   •  1390/10/5 - 14:54
mohsen
mohsen
باز هم روز جمعه و باز هم دعاهای ما
دیدگاه  •   •   •  1390/10/2 - 13:16
+1
zahra
zahra
اینم جزوه استاد معصومه امام جمعه [فایل]
دیدگاه  •   •   •  1390/09/29 - 17:07
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ