یافتن پست: #حال

saman
saman
لنگه های چوبی درب حیاطمان
گرچه کهنه اند وجیر جیر میکنند
ولی خوش به حالشان که لنگه هم اند
دیدگاه  •   •   •  1392/06/31 - 00:57
+2
saman
saman

اگر بخواهم ترک دیار و یار کنم


کجا روم به که روی آورم چه کار کنم؟


ز شهر خویش گریزم سوی کدام دیار؟


ز یار خویش هوای کدام یار کنم؟


اگر بمانم تا کی بمانم؟ ای فریاد


وگر فرار کنم تا کجا فرار کنم؟


فرار نیست ز تقدیر نقطه یی جویم


که از فرار گریزم مگر قرار کنم


به هر کجا که روم آسمان همین رنگ است


مگر به در سر از این نیلگون حصار کنم


ز هر که می نگرم درد بایدم پوشید


حدیث خویش بگو با که آشکار کنم؟


کجا ز دشمنی خلق در امان باشم؟


کرا به دوستی خویش اختیار کنم؟


که قاه قاه نخندد به روز من تا من


دمی به دامن او گریه زار زار کنم؟


نزار هر چه طبیبم کرا به سر خوانم؟


شکار هر که جهانم کرا شکار کنم؟


کنار هر که خزیدم ز بیم دانستم


که باید اول از بیم او کنار کنم


نماند هیچ به دستم که یک دو دست دگر


بدین مقامر گردون دون قمار کنم


به دست خون کنم آغاز و دست نو بازم


که با حریف کهن عرض اقتدار کنم


بسوخت ریشه ام از درد و خشک شد بارم


دگر چه سود که سودای برگ و بار کنم؟


به روزگار نشست این همه غمم بر دل


برون مگر غم دل را به روزگار کنم


به جانب همه کاری به درد می خیزم


ز گوشه ی همه راهی به غم گذار کنم


اگر روم همه راهی به اضطرار روم


وگر کنم همه کاری به اضطرار کنم


قیاس حال من از حال خلق نتوان کرد


که خویشتن همه از خویشتن شمار کنم


شکایت از که نویسم؟ که من عدوی منم


چرا به نزد کسان خویش شرمسار کنم؟


گناهکارتر از من گناهکاری نیست


چه کار با تن و جان گناهکار کنم؟


بسوزم این گنه آلوده جان شرم انگیز


تن هوازده را بر فراز دار کنم


چرا بمانم دیگر چرا بسوزم بیش


که پاسداری این جسم و جان خوار کنم؟


بهار آید و اندوه مهرگان دارم


خزان فرا رسد اندیشه ی بهار کنم


حکایت غم با کام خشک لب گویم


شکایت دل با چشم اشکبار کنم


به ذل و خواری هم آخور خران گردم


به خیره خود را با خرس هم قطار کنم


زبان گرگ پی رزق در دهان گیرم


به بوی نوش زبان در دهان مار کنم


برای جاه به چاه سیاه بنشینم


به دوش خویش پی نام ننگ بار کنم


بجویم از همه کس داد و دین و عز و شرف


چو نیست مرثیت مرگ هر چهار کنم


غم گذشته بخوانم به گوش آینده


قیاس امسال از حال و کار پار کنم


ببینم این همه بیداد و جوشم از اندوه


به مهر خامشی اندوه خود مهار کنم


به خانه شکوه ز دزدان زن به مزد برم


به کوی ناله ز یاران بدعیار کنم


بگو به خانه چه با این جگر خوران گویم؟


بگو به کوی چه با آن سگان هار کنم؟


به راه توست مرا دیدگان بیا ای مرگ


که پیش پای تو این جان و سر نثار کنم


خمار باده ی دردم قفیز من پر کن


ز باده ای که بدو دفع این خمار کنم


به انتظار تو عمریست مانده ام مپسند


که عمر خود همه در کار انتظار کنم


اگر به مهر بیایی بیا که از چشمم


نثار خاک رهت در شاهوار کنم


وگر مبارز خواهی به مردی و فحلی


بیا که با تو یکی طرفه کارزار کنم


بیا که با تو نه من غرچه ام نه عنینم


جدال سخت بدین پنجه ی نزار کنم


تو راست بخت تو را دست در کمر آرم


ز بختیاری تو خویش بختیار کنم


چو کامگاری ما هر دو در شکست من است


شکسته گردم تا هر دو کامگار کنم


چرا به پنجه ی پنجاه و شست شصت افتم؟


به چار راه چهل به که اختصار کنم

دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 23:34
+2
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
منطق من 3 حالت داره
يا حق با منه
يا تو نميفهمي حق با منه
يا اينقدر ميزنمت كه كاملا بفهمي حق با منه {-33-}
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 23:35
+2
hamid
hamid
دختره نوشته : خلقت پسرا
اصلاً شوخیه جالبی نبود…!
پسره اومده جواب داده گذاشته:
ولی خـلـقـت دخـتـرا خیلی باحال بود
مردیم از خنده
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 15:47
+10
saeed
saeed
من بودم و غروبی سرخ که نشان از تاریکی تلخی داشت


به ذهنم فشار آوردم تا تو را به خاطر آورم

 
ولی هر چه سعی کردم به ذهنم هم نیومدی


همان لحظه که خورشید خانم داشت می رفت


به خاطرم اومد که تو تمام هستی من بودی

 
ولی نمیدانستم که به زیبا یهای دنیا نباید دل بست

 
به تویی که زیبایی محض بودی


آنروز غروب عشق من بود


من فهمیدم که وعده هایت وفایی ندارد

 
شکوه هایی که از تو داشتم به فراموشی سپردم


و گفتم که باید او را زخاطر برد


خورشید رفت و شب امد

 
ولی من هنوز روز را ندیده ام

 
اگر هر غروب طلوعی دارد

 
ولی این غروب طلوعی ندارد

 
حالا دیگر من مانده ام و یک دنیا تاریکی


غروب عشق اگر غمگین بود


ولی برایم دوست داشتنی بود
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 11:46
+3
saeed
saeed
حالا که رفتنی شده ای طبق گفته ات، باشد،

قبول…لااقل این نکته را بدان:
آهن قراضه ای که چنان گرم گرم گرم
در سینه می تپید،
دلم بود…
نا مهربان.. خداحافظ…
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 11:35
+1
saeed
saeed


شکستن و خورد شدن و گریه مرد رو دیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوب تماشا کن...
تنها.... آروم و بی صدا....
آی خانوم....... حالا هی برو داد بزن بگو منو شکستن و تنهام گذاشتن.
مرد یعنی این
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 11:11
+1
korosh
korosh

برتری محسن قهرمانی برابر پرسپولیس در اصفهان / یار دوازدهم سپاهان ترمز پرسپولیس را کشید / تهران منتظر نامردها خواهیم بود


(

پرسپولیس نیوز : تیم فوتبال سپاهان با پنالتی - اخراج کادویی محسن قهرمانی برابر پرسپولیس به برتری رسید.


تیم های پرسپولیس و سپاهان از سری رقابت های هفته دهم لیگ برتر از ساعت 20 امشب به مصاف هم رفتند  و در حالی که 3 دقیقه بیشتر از بازی نگذشته بود محسن قهرمانی داور بازی یک پنالتی عجیب و بحث برانگیز تقدیم سپاهان کرد و در تصمیمی عجیب تر بدون دلیل خاصی بازیکن پرسپولیس میثم حسینی را از بازی اخراج کرد.


 


هوشنگ نصیرزاده ، محمد فنایی ، نوذر رودنیل ، خسروی و پرویز سیار از کارشناسان داوری پس از بازی گفتند پنالتی و اخراج کاملا اشتباه بود و داور باید خطای مهاجم سپاهان را اعلام می کرد.


 


در نهایت سپاهان ای بازی را با پنالتی دقیقه پنجم عقیلی و گل دقیقه جهان عالیان به سود خود به پایان رساند تا پس چند هفته ناکامی و قرار گرفتن در رده پنجم دوباره اوج بگیرد و پرسپولیس که در رده دوم جدول قرار داشت به رده چخارم سقوط کند.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 01:25
+5
-1
korosh
korosh

یک سور به سنگ پای قزوین / کرانچار: فدراسیون به حرف‌هایی دایی واکنش نشان دهد/ قهرمانی به خوبی قضاوت کرد!


سرمربی سپاهان با تمجید از قضاوت محسن قهرمانی می‌گوید فدراسیون فوتبال باید به حرف‌های علی دایی و انتقاد او به قضاوت بازی واکنش نشان دهد.



به گزارش ایسنا، سرمربی تیم فوتبال سپاهان در نشست خبری پس از بازی تیمش مقابل پرسپولیس اظهار کرد: من دیروز هم در نشست خبری گفته بودم که برای این بازی کاملا آماده هستیم و فکر می‌کنم که در طول 90 دقیقه توانستیم این موضوع را به اثبات برسانیم که ما تیم باکیفیت‌تری هستیم. در همان نیم ساعت اول بازی به دلیل موقعیت‌های زیادی که داشتیم باید سرنوشت بازی را تعیین می‌کردیم اما بازیکنان ما در این نیمه در ضربات آخر عجولانه کار می‌کردند به همین خاطر در بین دو نیمه به آن‌ها گفتم که با آرامش بیشتری بازی کنند و روی موقعیت‌ها با طومانینه بیشتری کار کنند تا به گل برسند.

وی ادامه داد: بالطبع پرسپولیس در ادامه رو به بازی ریسکی و مخاطره‌آمیز آورد و همین به ما کمک کرد که بتوانیم بیشتر تهاجمی باشیم و شانس‌های بیشتری داشته باشیم اما متاسفانه بازیکنان ما این فرصت‌ها را از دست دادند با این حال به آن‌ها تبریک می‌گویم.

خبرنگاری در ادامه با انتقاد از صحبت‌های علی دایی در نشست خبری از کرانچار درباره رد و بدل شدن وجوه مالی بین محسن قهرمانی و طرف دیگر پرسید که سرمربی سپاهان پاسخ داد: من بسیار تعجب می‌کنم از علی دایی که به عنوان یک اسطوره در فوتبال ایران و حتی جهان مطرح است و سوابق بین‌المللی بسیاری دارد اما خود او می‌داند که در دوران بازیگری‌اش هم به کرات اتفاق افتاده که داور بعضی مواقع اشتباه می‌کند. اما نباید چنین عکس‌العملی به اشتباه داور نشان داد. من بعد از بازی دوباره فیلم آن صحنه را دیدم که بازیکن حریف با بغل‌گیری کشتی‌گیرانه شجاع خلیل‌زاده را سرنگون کرد و به نظر من داور امروز قضاوت خوبی داشت. نیازی نیست که ضعف‌هایمان را با مطرح کردن این مسائل پوشش دهیم.

کرانچار گفت: به نظر من عکس‌العمل‌های دیگر باید از سوی کمیته داوران و نهادهای دیگر نشان داده شود چرا که فکر نمی‌کنم اتهام ساده‌ای زده شده باشد. ما امروز بازی باکیفیت و رو به جلویی انجام دادیم و تلاش کردیم با سلطه بر حریف، نتیجه را از آن خود کنیم.

او درباره سوال خبرنگار دیگری که از هدر دادن موقعیت‌های متعدد روی ضد حمله‌ها به وسیله مهاجمان سپاهان انتقاد می‌کرد و می‌گفت بهتر است اشاره‌ای به نام آن‌ها نداشته باشم پاسخ داد: فکر می‌کنم به جای شما من باید نام آن بازیکنان را ببرم. منظور شما حسین پاپی و محمد غلامی است که امروز شانس‌های متعددی داشتند. اما آن‌ها را به گل تبدیل نکردند. خود ما هم می‌دانیم که در مسابقه‌های بعدی این موضوع می‌تواند نگران کننده باشد. اما به طور قطع در روزهای آینده و در تمرین‌ها به طور مصور به بازیکنان نشان می‌دهیم که چگونه باید از این موقعیت‌ها استفاده کنند و آنالیز جداگانه‌ای روی این صحنه‌ها خواهیم داشت.

کرانچار در پاسخ به این سوال که آیا قبول دارید تصمیم داور در اخراج بازیکن پرسپولیس در دقایق ابتدایی بازی باعث شد که تیم شما بر بازی مسلط شود گفت: باید بگویم که خطایی که جریمه دارد باید حتما گرفته شود چه در دقیقه 2 باشد چه 42 و چه 62 . برای شما مثالی می‌زنم. 40 سال پیش در یک بازی در یوگسلاوی جو جردن در میانه‌های میدان به وسیله بازیکن حریف سرنگون شد که این صحنه از چشم داور دور ماند اما کمک داور دید و به او گفت. داور هم بازیکن خاطی را اخراج کرد. بارها در بازی‌های تیم‌های من هم اتفاق افتاده که داور اشتباه می‌کند اما من هرگز به این شکل اعتراض نکرده‌ام چرا که معتقدم داور باید در لحظه تصمیم بگیرد و ممکن است در آن لحظه اشتباه کند. با این حال من بعد از بازی فیلم آن صحنه را دیدم و داور تصمیم درستی گرفت.

سرمربی سپاهان درباره بازی بعدی این تیم با ذوب آهن هم گفت: باید در نظر بگیریم که ذوب آهن به خاطر تحمل شکست در این هفته برای جبران می‌آید. ما باید به تیم‌مان خوب استراحت بدهیم چرا که امروز بازی پرفشاری را پشت سر گذاشت. باید تمرین‌های خود را با توجه به نوع بازی ذوب آهن برنامه‌ریزی کنیم. ما در این بازی حق عقب‌نشینی نداریم. تیم ذوب آهن در بازی‌هایی که مقابل استقلال و پرسپولیس داشت، کاملا محق کسب امتیاز از این تیم‌ها بود. بازی با ذوب آهن یعنی یک داربی در پیش است و چون لوکا بوناچیچ قبلا در تیم سپاهان کار کرده است، کاملا با فضا و شرایط این تیم آشناست. پس مطمئنا بازی سختی خواهیم داشت اما سپاهان تیمی نیست که به همین سادگی‌ها به ذوب آهن امتیاز بدهد.
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 01:24
+4
-1
saman
saman
ببین در سطر سطر صفحۀ فالی که می بینم
تو هم پایان تلخی داری ای آغاز شیرینم
ببین در فال «حافظ» خواجه با اندوه می گوید:
که من هم انتهای راه را تاریک می بینم
تو حالا هرچه می خواهی بگو حتی خرافاتی
برای من که تآثیری ندارد ، هر چه ام اینم
چنان دشوار می دانم شب کوچ نگاهت را
که از آغاز، پایان ترا در حال تمرینم
نه! تو آئینه ای در دست مردان توانگر باش
که من درویشی از دنیای کشکول و تبرزینم
در آن سو سود سرشار و در این سو حافظ و سعدی
تو و سودای شیرینت ، من و یاران دیرینم
برو بگذار شاعر را به حال خویشتن ماند
چه فرقی می کند بعد از تو شادم یا که غمگینم
پس از تو حرفهایت را بگوش سنگ خواهم گفت
تو خواهی بعد از این دیوانه خوانی یا خبر چینم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/29 - 23:41
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ