یافتن پست: #حال

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



موهای یک زن خلق نشده


برای پوشانده شدن


یا برای باز شدن در باد


یا جلب نظر


یا برای به دنبال کشیدن نگاه


موهای یک زن خلق شده


برای عشقش   ):


که بنشیند شانه اش کند , ببافد و دیوانه شود...


عطر مو های یک زن فراموش شدنی نیست!


وقتی خدا می خواست تو را بسازد


چه حال خوشی داشت،


چه حوصله ای ! این موها، این چشم ها .... خودت می فهمی؟ من همه این ها را دوست دارم.


دوست دارم یه بار بشینم موهاتو شونه کنم


یه چند تارش بریزه .بگم اینارو میبینی ؟؟؟


بگی اره ..!!!


منم بگم با همه دنیا عوضش نمیکنم


دنیــــا فهمـید خیلی حــقیر است وقتی گفتم :


یک تارمــوی "تــــــــــ♥ـــــــو " را به او نمیدهم...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 21:57
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
روزانه هزاران انسان
به دنیا می آیند ...
اما نسل انسانیت
در حال انقراض است ... !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 21:33
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به تو فکر کردن عجب حالی داره...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 21:29
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
با خانواده نشستیم داریم تام و جری نگاه می كنیم!
كربه هه ساعت كوك میكنه میخوابه بعد موشه نمیزاره بخوابه تا صبح میشه و ساعت زنگ می زنه.
مامانم میكه: خالی بندی رو ببین ! اخه گریه برا چی ساعت كوك میكنه؟! سركار میخوای بری؟
مامان بزرگم میكه: نه خیر ! بعضی از حیوونام دین و ایمون حالیشونه!
برا نماز صبح كوك كرد!

مامان بزرگم
من o_O
مامانم
تام :|
جری :|
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 20:21
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نوشته هایی هستند که خواندنشان سنگین است
حالت را عوض می کنند. ضربان قلبت را بالا میبرند
و پُراند از غم ِشیرین ...!

دوست داری مرورشان کنی
و بعد هم یادداشتی پایش بنویسی .

اما بعضی نوشته‌هـا سنگین‌تر‌ند ،
نمیتوانی بیش از یکباربخوانیشان.

خط به خط که پایین میروی ، کلماتش
آوار میشوند بر سرت ...
بر شانه‌هایت سنگینی می کنند ،
بس که درد دارند
بس كه تو را نوشته‌اند ...‬
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 19:44
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

مادر و پدر این دوقلوها هروقت که وارد اتاق کودکان شان می شدند با تخت های چسبیده آنها مواجه میشدند درحالیکه آنها دو تخت را با فاصله از یکدیگر قرار میدادند به همین منظور یک دوربین در اتاق گذاشتند تا متوجه اصل ماجرا بشوند و دیدند که دوقلوها برای اینکه نزدیک هم باشند این کار را می کردند!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 19:15
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بعضی ها ،
هیچ وقت آدم نمی شوند !
در چرخه ی تکامل …
چگونه ظاهرِ آدم یافتند ، نمیدانم !
خصلتشان زخم زدن است !
و
خراشیدنِ روح !
حالا تو بگو ،
چگونه در کنارِ چنین گرگهایی ..
اگر چنگ در نیاوری !
دوام می یــابــی !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 17:50
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
زمین تنها جای که مردمش با خوشحالیت خوشحالن با ناراحتیت هم خوشحال
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 17:21
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امشب همینجور که نشسته بودم روبروی مامانم . از بیکاری داشتم این طول و عرض دماغمو با انگشت شست و اشاره اندازه میگرفتم و در حال برآورد اندازه دماغم بودم ... مامانمم هر از چند گاهی نگام میکرد ... یهو بعد از اندازه گیری گفتم : مامان نگا عرض دماغم اینقدیه ! ... بعد گف میدونی تو باید با کولیس اندازه های دماغتو بگیری ! بعدم خندید :)))))))))))))))))))
یادم اومد کولیس وسیله ای هس که باهاش قطر لوله و استوانه ها رو اندازه میگیرن
و باز من موندم چی جوابشو بدم و نهایتا خیت شدم :l
دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 17:07
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



چنان دل کندم از دنیا كه شكلم شكل تنهایی است

ببین مرگ مرا در خویش كه مرگ من تماشایی است

مرا در اوج می خواهی تماشا كن ، تماشا كن

دروغ این بودم از دیروز مرا امروز حاشا كن

در این دنیا كه حتی ابر هم نمیگرید به حال ما

همه از من گریزانند ، تو هم بگذر از این تنها

فقط اسمی به جا مانده از آنچه بودم و هستم

دلم چون دفترم خالی ، قلم خشكیده در دستم

گره افتاده در كارم ، به خود كرده گرفتارم

به جز در خود فرو رفتن ، چه راهی پیش رو دارم


دیدگاه  •   •   •  1392/06/27 - 16:42
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ