mehdy
عشق همان بارقه ی نگاه حسرت باری است که هر چند آنی است، اما لهیب آتشش همیشه فروزان و سوزان می ماند
sasan pool
رنگ سال گذشته را دارد تمام لحظات امسلم
365حسرت را همچنان میکشم به دنبالم
zahra
باز در چهره خاموش خيال
خنده زد چشم گناه آموزت
باز من ماندم و در غربت دل
حسرت بوسه هستي سوزت
sasan pool
باز از آنسوى حسرت انتظار ديدنم
انتظار ديدن و از روى تو گل چيدنم
باز از سوداى عشقت ناله سودا مي كنم
در پى يك لحظه آراميدن و خوابيدنم
باز با تو در خيالم عشقبازى مي كنم
عشقبازى با خيالت در دم رقصيدنم
sasan pool
با حسرتي كه از دل و جانم نمي رود
مهتاب را به كاسه چشمم نشانده ام
گه ناله مي كنم و گاه در سكوت
بذري ز خاطرات تو بر دل فشانده ام
M 0 R i c A R L0
اگر تمام شب را در حسرت از دست دادن خورشيد سر كني لذت ديدن ستاره ها را هم از دست مي دي.