یافتن پست: #خاطره

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مورد هم داشتیم طرف دبیرستانی بوده پست های دانشجویی میفرستاده!!!تازه کلی هم از دانشگاه خاطره داشته!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/11 - 21:37
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

خاطره ی اقا پسر
با رفیقم دعوام شده ,زنگ زده به دوست دخترم گفته:
کوروش با یه دختره دیگه رفیقه ,
دوست دخترم زنگ زد فحش و کشید به من و قطع کرد
منم زنگ زدم به دوست دخترش گفتم:
حامد با یه دختره دیگس نسترن ,
دختره میگه:
" خاک به سرم , دیروز گفت بیا خونمون خالیه , نرفتم حتما ناراحت شده , بذا بش زنگ بزنم برم خونشون , بذا سر راه یه کادو هم براش بگیرم کوروش نه ؟ خدا کنه منو ببخشه"

دیدگاه  •   •   •  1392/09/11 - 21:00
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من ارگ بمم خشت به خشتم مت[!] ،
تو نقش جهان هر وجبت ترمه و کاشی ،
در هر نفس و هر قدم اینست دعایم ،
در زیر و بم خاطره آزرده نباشی....
دیدگاه  •   •   •  1392/09/11 - 19:00
+2
AmirAli
AmirAli
ای که از اول جاده به سکوت شدی گرفتار منو از خاطره کم کن ٬ تا ابد خدا نگهدار
دیدگاه  •   •   •  1392/09/9 - 19:01
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
از تو بیشتر !
خاطره هایت را دوست دارم که با من مانده اند ، آرام و بی ادعا و وفادار
دیدگاه  •   •   •  1392/09/8 - 01:14
+4
korosh
korosh

تعویض تاریخی بعد از 16 سال / مهدی دوباره پیراهن 17 را پوشید و بازوبند را بست


پرسپولیس نیوز : پیراهن شماره ۱۷ پرسپولیس پس از سالها دوباره به مهدی مهدوی‌کیا رسید.


پس از تعویض فرشاد پیوس و ورود مهدی مهدوی‌کیا به جای وی، پیوس پیراهن شماره 17 خود را از تن خارج کرده و بر تن مهدوی‌کیا کرد تا پس از سالها این پیراهن دوباره بر تن مهدوی‌کیا برود.
 


به گزارش سایت رسمی باشگاه پرسپولیس در سال 1376 و در دربی خاطره انگیزی که با نتیجه سه بر صفر به سود پرسپولیس خاتمه یافت فرشاد پیوس برای آخرین بار پیراهن شماره 17 پرسپولیس را به تن کرد و در نیمه اول بازی مهدی مهدوی کیا ستاره نوظهور فوتبال ایران به جای او به میدان آمد.

در آن بازی فرشاد پیوس پیراهن شماره 17 را از تن در آورد و به مهدوی کیا تقدیم کرد و مهدوی کیا با این شماره پیراهن در همان بازی دروازه تیم استقلال را باز کرد. آن تعویض امروز پس از 16 سال تکرار شد. مهدوی کیا که از ابتدای بازی با شعارهای پرهیجان هواداران تشویق می شد کنار خط طولی زمین ایستاده بود و وقتی کمک داور پرچم تعویض را بالا برد ، شماره 17 توجه همه را به خود جلب کرد. این داستانی بود که در روز اعلام شماره پیراهن بازیکنان پرسپولیس سربسته به آن اشاره کرده بودیم و آن اتفاق رخ داد. مهدوی کیا به میدان آمد و فرشاد پیوس پیراهن شماره 17 خود را مثل 16 سال پیش از تن در آورد و به کیای دوست داشتنی تقدیم کرد.


اتفاق دیگر اما ورزشگاه آزادی را به لرزه در آورد. محمد پنجعلی خط دفاعی را ترک کرده و به سمت مهدوی کیا آمده بود . کاپیتان پنجعلی که در دهه 60 برای سپردن بازوبند به محمد مایلی کهن خط دفاعی را رها کرده بود این بار آمده بود تا هر طور که شده بازوبند را به مهدوی کیا بدهد. بازیکن اخلاق سال گذشته فوتبال ایران در میان بزرگان پرسپولیس حاضر به بستن بازوبند نبود اما اصرار پنجعلی باعث شد که مهدوی کیا بازوبند را بر بازو ببندد و پس از آن بود که شعار خداحافظ مهدی مهدوی کیا بار دیگر در ورزشگاه آزادی طنین انداز شد تا خاطره تلخ بازی پرسپولیس و سپاهان برای همیشه از یاد مهدوی کیا و هواداران پرسپولیس برود.


 


 


دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 18:05
+7
zohre
zohre

دست هایم را کسی نمیگیرد در جیب میگزارم... شاید در ته جیبم خاطره ای مانده که هنوز گرم است

دیدگاه  •   •   •  1392/09/6 - 18:35
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

✿دلشوره عجیبی دارم!!!
مدام دستِ زمان را می گیرم
که بی تو نگذرد
وخاطراتت دور نشوند،
قدیمی نشوند،
ونزدیک به خودم بمانند
دست پاچه ام!!!
یک لیوان آب هم در دستم بند نمی شود
حواسم نیست
اصلا یادم نمی یاد
که بی تـــو
چند بار شکسته ام!!؟؟
چند بار در خودم
تــو و خودم را برای همیشه
کشته ام!!!
تعریف ندارد
نبود تــو
نمی شود آن را نوشت
یا چیزی نیست که بشود آن را نقش بست
باید هر روز با بغض
بیل کلنگی بیاورم
وخودم را
میان خاطره ای از تــو خاک کنم . . .

√آن قدر نیمه ی خالیم را دیدی،که نیم دیگرم هوس خالی شدن کرد!!!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 22:02
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

.خاطره ی آقا پسری
ﻳﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺪﺭﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﯿﺎﺩ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ،ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﻧﺸﺪ!
ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺗﻮ ﭘﺎﺭﮎ ﺭﻭ ﻧﯿﻤﮑﺖ ؛ﺑﺴﺘﻨﯽ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ
ﺑﺎﺯ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﻧﺸﺪ
ﺑﻼﻝ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ ﺑﺎﺯ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﻧﺸﺪ
ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺳﯿﻨﻤﺎ ﺑﺎﺯ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﻧﺸﺪ
ﻋﺼﺮ ﺷﺪ ﺭﻓﺘﯿﻢ رفتیم جیگرکی باز خونمون خالی نشد
ﻫﻮﺍ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺷﺪ رفتیم شام خوردیم؛ﺑﺎﺯ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﻧﺸﺪ
ﺳﺎﻋﺖ 12 ﺷﺐ ﺷﺪ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ:
ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﻧﺸﺪدیگه ﺑﺮﻭ ﺧﻮﻧﺘﻮﻥ
ﮔﻔﺖ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺧﺎﻟﯿﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ ﺑﺮﻡ
:|.

دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 17:21
+2
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
چشمان مرا به چشمهایش گره زد
بر زندگیم رنگ غم و خاطره زد
او رفت ولی نه طبق قانون وداع
یکبار فقط به شیشه ی پنجره زد !
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 13:23

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ