یافتن پست: #خانوم

fereshte
fereshte
سلام همه{-49-}
6 دیدگاه  •   •   •  1392/12/29 - 18:10
+3
fereshte
fereshte
شب بخیر {-60-}
2 دیدگاه  •   •   •  1392/12/29 - 03:43
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه پسر عمه دارم تازه ازدواج کرده!!

خرید میکنه،آشپزی میکنه،خونرو تمیز میکنه،با زنای همسایه سبزی پاک میکنه،

اون روزم دیدم پشت تلفن داشت با یکی پشت سر بدری خانوم حرف میزد!!

فردا خبر برسه حاملس اصن تعجب نمیکنم.
دیدگاه  •   •   •  1392/12/27 - 19:44
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مرد باس موقع آشپزی بیاد به کتلت های خانوومش ناخونک بزنه بگه به به چقد خوشمزس تا خانومش از خوشحالی ذوق مرگ بشه .. :))
دیدگاه  •   •   •  1392/12/27 - 18:24
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گل پسرای ادلیستم
دختر خانومای ماهم
امشب مراقب خودتون باشیدا
ی تار مو از سرتون کم نشه
دیدگاه  •   •   •  1392/12/27 - 18:19
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


















تــوﮮ ایــטּ روزآﮮ آخـر ســــآل ۲ تــآ جـُـملـﮧ هسـこ ڪـﮧ بآیـב بهـこ بگــم :

✔ اول ☜ "تشڪـر" وآسـﮧ بوבنـこ توﮮ ســــآل گذشتـﮧ ... ܓ❁

✔ בوم ☜ "آرزو" وآسـﮧ בآشتنـこ توﮮ ســــآل آینـבه ... ܓ❁











چهار شنبه سوری تون مبارک
عمرتون پر از مهر وشادی
اگر نتونستم تا سال دیگه بیام
سال نو تون هم مبارک@ghoghnoos@AmirAliA1@asalam@moricarlo@mohammadmahdi@Mohammad@Mariyam@bermuda@reza7256@ramin-rtbm@fereshte@mohsencage@mohsene89@behzadbehzadi
12 دیدگاه  •   •   •  1392/12/27 - 17:51
+9
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دوستای خوبم شب بخیر
آخرین یک شنبه سال 92تون
پر از مهر و شادی
2 دیدگاه  •   •   •  1392/12/25 - 22:00
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻣﺮﺩ ﺑﺎﺱ

ﻫﺮ 1 ﺳﺎﻋﺖ 1 ﺑﺎﺭ ﺩﺍﺩ ﺑﺰﻧﻪ ﺑﮕﻪ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﻭﻗﺖ ﻗﻬﺮﺗﻪ ، ﻗﻬﺮ ﮐﻦ ﻣﻴﺨﻮﺍﻡ ﻣﻨﺖ ﺑﮑﺸﻢ

والا :|:
.
دیدگاه  •   •   •  1392/12/25 - 15:43
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



با این نرخ تورم کدوم پسری ازدواج میکنه؟!!! هان؟!!!

خانوما یکم توقعشونو کم کنن بلکه فرجی شد

طرف ماشین نداشت نمیشه زنش شد؟!!!

طرف خونه نداشت نمیشه زنش شد؟!!!

طرف حساب پس انداز تپل نداشت نمیشه زنش شد؟!!!

طرف ویلا نداشت نمیشه زنش شد؟!!!

شعور کجای اولویت بندی لیست توقعاتتونه؟!!!

به فکر ازدواج با یه مرد باشعور باشید...
"هرچند پسر باشعور هم نایاب شده" :))))

اصن ولش کن مجرد بمونید :|





دیدگاه  •   •   •  1392/10/23 - 18:12
+3
behrooz
behrooz


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

حسنی نگو جوون بگو
علاف و چش چرون بگو

موی ژلی، ابرو کوتاه، زبون دراز، واه واه واه
نه سیما جون، نه رعنا جون

نه نازی و پریسا جون
هیچ کس باهاش رفیق نبود

تنها توی کافی شاپ
نگاه می کرد به بشقاب !

باباش می گفت: حسنی می ری به سربازی ؟
نه نمی رم نه نمی رم

به دخترا دل می بازی ؟!
نه نمی دم نه نمی دم

گل پری جون با زانتیا
ویبره می رفت تو کوچه ها

گلیه چرا ویبره میری ؟
دارم میرم به سلمونی
که شب برم به مهمونی

گلی خانوم نازنین با زانتیای نقطه چین
یه کمی به من سواری می دی ؟!

نه که نمی دم
چرا نمی دی ؟
واسه اینکه من قشنگم، درس خونم و زرنگم
اما تو چی ؟

نه کارداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی، ابرو کوتاه، زبون دراز، واه واه واه

در واشد و پریچه
با ناز اومد توو کوچه

پری کوچولو، تپل مپولو، میای با من بریم بیرون ؟
مامان پری، از اون بالا

نگاه می کرد تو و کوچه را
داد زد و گفت : اوی ! بی حیا

برو خونه تون تو را بخدا
دختر ریزه میزه
حسابی فرز و تیزه
اما تو چی ؟

نه کارداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی، ابرو کوتاه، زبون دراز، واه واه واه

نازی اومد از استخر
تو پوپکی یا نازی ؟

من نازی جوانم
میای بریم کافی شاپ ؟

نه جانم
چرا نمیای ؟
واسه اینکه من صبح تا غروب، پایین، بالا، شمال، جنوب، دنبال یک شوهر خوب
اما تو چی ؟

نه کارداری ؟ نه مال داری ؟ فقط هزار خیال داری
موی ژلی، ابرو کوتاه، زبون دراز، واه واه واه

حسنی یهو مثه یه جت
رسید به یک کافی نت

اون شد و رفت تو چت رووم
گپید با صدتا خانووم!

هیشکی نگفت کی هستی ؟
چی کاره ای چی هستی ؟

تو دنیای مجازی
علافی کرد و بازی

خوشحال و شادمونه
رفت و رسید به خونه

باباش که گفت: حسنی برات زن بگیرم ؟
اره که می خوام اره که میخوام

چاهارتا شرعن بگیرم ؟
اره که می خوام اره که میخوام

حسنی اومد موهاشو
یه خورده ابروهاشو

درست و راست و ریس کرد
رفت و تو کوچه فیس کرد

یه زن گرفت و شاد شد
زی ذی شد و دوماد شد

_  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _   _  _  _  _  _  _  _  _  _  _  _   _  _  _  _


و این هم یک روایت دیگه از حسنی قصه ها


توی ده شلمرود (که بعدا گسترش پیدا کرد و شد تهران بزرگ)
حسنی تک و تنها بود
حسنی نگو! (چون اسمش رو عوض کرده و گذاشته ساسان) بلا بگو
سوسول سوسولا بگو
موی بلند، صورت سه تیغ، ناخن دراز، واه و واه و واه!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

با فلفلی و قلقلی میرن باشگاه بدن سازی
تیپش شده شلوار جین، پاره پوره
با بلوزای اندامی

باباش می‌گفت: حسنی بیا برو حموم
حسنی می گفت: نه نمی رم. نه نمی رم!
تازه آرایشگاه بودم!
کلی خرج موهام کردم!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

کره الاغ کدخدا (که حالا شده یه زانتیا)
ویراژ می ده تو کوچه ها
پشت فرمونش یه دختره
دختر ناز کدخدا !

حسنی می گه: منم سوارم می کنی؟!
دختره می گه: نه که نمی شه، نه که نمی شه!
ماشین من با کلاسه!
اگه تو گیتار می زنی، اون وقت سوارت می کنم!

حسنی به عشق زانتیا
شایدم بخاطر دختر کدخدا
می خواد که با کلاس بشه
کلاس گیتار نمی ره (باباش اجازه نمی ده)
اما یه کاور گیتار
می گیره رو کولش می ندازه.

توی ده شلمرود، حسنی نبود، ساسان بود
با ماشین کدخدا، ویراژ میداد تو کوچه ها!
1 دیدگاه  •   •   •  1392/10/21 - 12:01
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ