یافتن پست: #خدا

محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

شعر غربت - سهراب سپهری


ماه بالای سر آبادی است


اهل ابادی در خواب است


باغ همسایه چراغش روشن،


من چراغم خاموش


ماه تابیده به بشقاب خیار، به لب كوزه آب


غوك ها می خوانند


مرغ حق هم گاهی


كوه نزدیك است، پشت افراها، سنجد ها


و بیابان پیداست


سنگ ها پیدا نیست، گلچهه ها پیدا نیست


سایه ها یی از دور، مثل تنهایی آب، مثل آواز خدا پیداست


نیمه شب بباید باشد


دب اكبر آن است، دو وجب بالاتراز بام


آسمان آبی نیست، روز ابی بود


یاد من باشد فردا، بروم باغ حسن گوجه و قیسی بخرم


یاد من باشد فردا لب سلخ، طرحی از بز ها بردارم،


طرحی از جارو ها، سایه ها شان در آب


یاد من باشد , هر چه پروانه كه می افتد در آب , زود از آب


درآورم


یاد من باشد فردا لب جوی، حوله ام را هم با چوبه بشویم


یاد من باشد تنها هستم


ماه بالای سر تنهایی است



( سهراب سپهری )


دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 14:03
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

يه روز تو تاكسي نشسته بودم يه دختره هم كنارم نشسته بود از يه خيابون رد ميشديم كه پمپ گاز داشت.


راننده تو آينه نيگا كرد و گفت خانوم، آقا ، اجازه ميدين خلوته يه گاًزبزنم.


من گفتم مشكلي ندارم و دوتايي به دختره نيگا كرديم جواب داد نه تورو خدا من نامزد دارم ردش ميمونه


من


راننده


مخزن خالی گاز {-16-}
3 دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 21:20
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
خدایـــــــــــــا ...!
اگه یه روز فراموش کردم خدای ِ بزرگـــــــــــــی دارم ...
تو فرامـــــــــــــوش نکن که بنده کوچیکـــــــــــــی داری ...
با نوازشی و یا شاید تلنگری آرام وجودت را ،
همراهیت را ، مهربانی و بزرگی ات را برایم یاداوری کن.....
.
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 20:16
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ الرﺣﻴﻢ
.
.
.
.
.
.
همیشه دوست داشتم تو پستام نام خدا از همه بیشتر لایک بخوره من نوشتمش گذاشتمش سر جاش
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 20:02
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
موضوع انشا: خوشبختي
.
.
.
.
.
.
بنام خدا
خوشبختي يعني قلب مادرت بتپد
پايان
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 20:01
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
اگه تو ام مثله من مدیونشی لایک کن
.
.
.
.
. خدا
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 19:57
+1
-2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
علی کریمی پس ازخداحافظی
.
.
.
.
.
علت اختلافش با دایی را مسائل دینی عنوان کرد وگفت:
من مسلمان وشیعه هستم،ولی دایی همیشه مرا کلیمی صدا میزد!
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 18:57
+3
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
یکی بود یکی نبود
غیر از خدا هیچ کس نبود(دقت کنید،هیچ کس نبود)
در آبادی کوچکی مردمی زندگی می کردند…
حالا می فهم،
ما با قصه خواب نمی رفتیم.
همون اول هنگ می کردیم!!
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 18:55
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﯾﺎﺭﻭﺭﻓﺘﻪ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﮑﺲ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ , ﻧﻮﺷﺘﻩ ﻣﻨﻮ
ﻣﺎﺷﯿﻨﻪ ﺟﺪﯾﺪﻡ ...!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺩﺯﺩﯼ ﺩﺭ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﺍﻻﻥ ﺯﻧﺪﺍﻧﻪ
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 18:51
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
موضوع انشا: خوشبختي
.
.
.
.
.
.
بنام خدا
خوشبختي يعني قلب مادرت بتپد
پايان
دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 15:21
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ