یافتن پست: #خواهرم

ali rad
ali rad
وقتى خیس از باران به خانه رسیدم، برادرم گفت: چرا چترى با خود نمیبرى؟ خواهرم گفت: چرا تا بند آمدن باران صبر نکردى؟ پدرم با عصبانیت گفت: فقط وقتى سرما خوردى، متوجه خواهى شد. اما مادرم، در حالى که موهاى مرا خشک می کرد گفت: بارانی بی موقع! این است مادر!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/10 - 23:35
+7
mina_z
mina_z
[!] با ماشينش يه دختر سوار مي کنه مآمورا جلوشو مي گيرن مي

گن:خواهرم شما پياده شو .... [!] با تعجب مي گه :خواهر شماست؟!؟! وضعش خرابه ها...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/7 - 17:09
+8
parham
parham
چند پ نه پ جدید!

نون بربری خریدم همسایمون منو دیده میگه نون بربریه؟ پـــ نــه پــــــ ماشین جدیدمه طرح بربری تولید شده

میری مسجد وضو بگیری تا نماز بخونی میبینی یه آقایی میرسه میگه پسر جان وضو میگیری میگی پـــ نــه پــــــ میخوام قزل الا صید کنم.

خواهرم از بیرون میاد خونه. میبینه پشت سیستمم… میگه کامپیوتر روشن کردی؟؟؟ پـــ نــه پــــــ دکتر گفته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه…!

بنده خدا چاقو خورده در حد بنز داره ازش خون میره بردیمش اورژانس پرستار میگه اوردین بستری کنین؟ میگم پـــ نــه پــــــ اوردیم خون بده بریم.

داداشم گفت چرا بال بال میزنی؟ چیزی پرید تو گلوت؟ گفتم پـــ نــه پــــــ دارم خودم رو آماده پرواز میکنم.

آهنگ گذاشتم واسه خودم دارم بیریک میرم مامانم اومد گفت داری میرقصی؟؟؟ په نه په فردا امتحان تربیت بدنی داریم دارم خودمو آماده میکنم.

از دانشگاه برگشتم خونه مامانه میگه اومدی ؟ پ ن پ….. هنوز تو راهم این داداش دوقولومه اومده چند روز جامونو با هم عوض کنیم.
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/1 - 22:39
+1
ebrahim
ebrahim
خواهرم واسه دخترش هر دو عروسک سارا و باربی رو خریده اونوقت خواهرزادم برداشته سارا رو کلفت باربی کرده !!
يعنــي غـرب زدگــي در حـد لاليـگــــــــــــــآ :| !
دیدگاه  •   •   •  1390/12/1 - 14:42
+5
حمید
حمید
داشتم اتل متل توتوله گاو حسن چه جوره نه شير داره نه [!]...بازي ميكردم با بچه هاي خواهرم...خالم كه يه خورده مذهبي و خشكه اومده ميگه اين شعر رو نخون زشته،رفت و دوباره اومد گفت داري دوباره اتل متل ميخوني؟
گفتم:پ نه پ ورژن اصلاح شدش رو ميخونم،اتل متل صلوات...گاو حسن زده قات...هم دست داره هم آستين...شيرشو بردن فلسطين...بگير زن مسلمان...از حزب ا... لبنان...اسمشو بزار حليمه...
چون چادرش ضخيمه !!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/26 - 20:18
ॐ SərViiiN ॐ
ॐ SərViiiN ॐ
هاردی: میخوام ازدواج کنم{-16-}
لورل: با کی ؟{-11-}
هاردی: معلومه دیگه با یه زن ،{-8-} مگه تو کسیو دیدی که با یه مرد ازدواج کنه ؟{-1-}
لورل: آره !{-4-}
هاردی: کی ؟؟؟؟{-20-}
لورل: خواهرم !!!{-33-}{-33-}{-33-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/26 - 15:00
+1
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
خواهرم در کوچه آرایش مکن / از جوانان سلب آسایش مکن گیسوان از روسری بیرون مریز / بر مسیر دیدگان افسون مریز خواهرم دیگر تو کودک نیستی / فاش می گویم عروسک نیستی خواهرم ، این لباس تنگ چیست؟ / پوشش چسبان رنگارنگ چیست؟ خواهرم اینقدر طنازی نکن! / با امور شرع لجبازی نکن
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 16:37
+3
ronak
ronak
پشت در اتاق عمل وایستادم منتظر دکترم که برم برای زایمان پرستاره اومده نگام میکنه میگه زاءو شمایی؟… میگم پـَـ نـَـ پـَـ خواهرمه.. ترسیده منو فرستاده جاش!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/7 - 14:59
+4
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
در اتاق قفل شده هرکاریش میکنم باز نمیشه خواهرم اومده میگه:یعنی نمیتونی بیای بیرون؟ پـَـــ نــه پـَـــ میتونم،دارم مانور قفل شدن در و تمرین میکنم که اگه یه روزی بسته شد معطل نمونم!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/29 - 02:21
+2
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
میگه:بسیجیا هم اگه بخوان عروسک بخرن مثل بقیه عمل میکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟پـَـــ نــه پـَـــ میرن تو مغازه میگن:قیمت این خواهرمون چنده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1390/10/29 - 01:29
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ