♥ نگار ♥
بچه همسایه مون اومده بود خونمون اومدم براش قصه بگم بخوابه گفتم:
میخوام برات قصه شنگول منگولا حبه انگورا بگم
برگشته میگه:
بیخیال برام از تجربیات عشقیت بگو
میخوام برات قصه شنگول منگولا حبه انگورا بگم
برگشته میگه:
بیخیال برام از تجربیات عشقیت بگو