یافتن پست: #خیلی

sasan pool
sasan pool
همچیز در مورد کامارو.
2 دیدگاه  •   •   •  1390/10/23 - 21:56
+3
سحر
سحر
سلام. من سحر هستم، از اعضای جدید ... :)
9 دیدگاه  •   •   •  1390/10/23 - 21:07
+3
NegiN
NegiN
سلام. من NegiN هستم، از اعضای جدید ... :)
6 دیدگاه  •   •   •  1390/10/23 - 20:49
+1
ebrahim
ebrahim
واسه پسرعمه‌ی بزرگم رفتیم خواستگاری دختره با یه تیریپ بسیار فجیعی که اصلا در خاندان ما رسم نبود خیلی انتحاری در همون ابتدا اومد زارت نشست پیش پسرعمه‌م، بابام آروم بهم گفت اینا با هم دوست بودن؟ من گفتم نه ، این حرفا چیه! بعد از چند دقیقه یهو پسر عمه من کله رو انداخت پایین رفت از سالن بیرون، وقتی برگشت پدر دختره گفت کجا رفته بودی رضا جان؟ اینم گفت رفتم دستشویی دستام رو بشورم، یهو بابای من گفت مگه بلد بودی دستشویی کجاست؟!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/23 - 19:07
+4
مهسا
مهسا
بلنــــد بخـــوان، درشـــــــــــــــت بـــنـــویــــــــــــــــس، آویـــــــــزه ی گوشـــــــــــــــت کن کـــه : ..."تــقـــوا" آن نــیــــســـــــــــت کـــه بــا یــــک "تـق" وا بــــرود....!
4 دیدگاه  •   •   •  1390/10/23 - 18:23
+3
sasan pool
sasan pool
خب می خوام براتون داستان خریدن ماشینمو بگم که خیلی با مزه هست.صبح روز 12 فروردین ماه سال 1390 من و بابک(داداشم)امیر علی(دوست داداشم)رفتیم خیابون خورازیل روز های جمعه اونجا ماشین میارن برای فروش سه تا سمند lx بود که هر سه تاشون خاکستری بودن یکیشون خیلی تمیز بود مدل 1387 بود قیمتش هم 10.450 بود که 1میلیون کمتر از قیمت بازار بود خلاصه بعد از دیدن ماشین و تست ماشین ماشین خوابوندیم پارکینگ تا روز سه شنبه سه شنبه ماشین سند خورد.سند ماشین به اسم یک بابای دیگه بود بیمه ماشین به نام همین بابایی بود که ماشین ازش خریدم کارت سوخت ماشین هم به نام یک سمند دیگه و اسم یک بابای دیگه بود.خلاصه ماشین که خریدم تا الان 3 میلیون خرجش کردم خیلی ماشین تمیز بودی خرج هاشم همه سر لاستیک بود چون لاستیک هاش آشغال بود.دو بار من لاستیک خریدم.کلاچ هوشمند کردم.صفحه کلاچ عوض کردم و بیمه بدنه کردم و ضبط انداختم و... که اگه اینا رو خرج نمی کردم هم اتفاقی نمی افتاد.ولی خب دوست دارم ماشینم تمیز باشه.{-33-}{-18-}
دیدگاه  •   •   •  1390/10/23 - 16:48
+5
gamer
gamer
دفترچه خاطرات غضنفر: خیلی فقیر بودیم ،هیچ پولی نداشتیم ، مادرم قادر به زاییدن من نبود ، در یک شب آفتابی خاله ام مرا زایی
دیدگاه  •   •   •  1390/10/23 - 12:48
+1
gamer
gamer
شباهت مردا با خط ایرانسل:
خیلی ارزونن... زیاد اعتبار ندارن... دل خوش کنونن... کلاستو اساسی میارن پایین... مال بد بیخ ریش صاحبشه
دیدگاه  •   •   •  1390/10/23 - 11:46
gamer
gamer
پسری یه دختری رو خیلی دوست داشت که توی یه سی دی فروشی کار میکرد. اما به دخترک در مورد عشقش هیچی نگفت.هر روز به اون فروشگاه میرفت و یک سی دی می خرید فقط بخاطر صحبت کردن با اون… بعد از یک ماه پسرک مرد… وقتی دخترک به خونه اون رفت و ازش خبر گرفت مادرپسرک گفت که او مرده و اون رو به اتاق پسر برد… دخترک دید که تمامی سی دی ها باز نشده… دخترک گریه کرد و گریه کرد تا مرد… میدونی چرا گریه میکرد؟چون تمام نامه های عاشقانه اش رو توی جعبه سی دی میگذاشت و به پسرک میداد!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/23 - 02:37
+2
gamer
gamer
یه روزگار بد یه دختر کور بود که پسری رو دوست داشت پسره هم اونو خیلی دوست داشت بعد دختره میگه اگه من بینا بودم اونوقت می فهمیدی که چقدر دوست دارم .بعد ها یکی پیدا میشه چشماشو می ده به دختره بعد دختره که بینا میشه می بینه دوست پسرش کوره ترکش می کنه ولی پسره بهش می گه برو ولی خیلی مراقب چشام باش
دیدگاه  •   •   •  1390/10/23 - 02:35
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ