sahar
و خداوند شب را مایه ی آسایش قرار داد تا دردهایمان را به خواب شب بسپاریم. ولی ای کاش شب من فردایی نداشت! که دوباره از سنگینی دردم طلب شبی دیگر کنم...
Mohammad Mahdi
هیچ کس بامن دراین دنیانبود،هیچ کس مانندمن تنهانبود،هیچ کس دردی ز،دردم، برنداشت بلکه دردی نیزبردردم گذاشت
ali
دردم این نیست که او عاشق نیست … دردم این نیست که معشوق من از عشق تهی است… دردم اینست که با این سردی ها من چرا دل بستم . . . ؟ . .
ronak
دلم گرفته به اندازه وسعت تمام دلتنگی های عالم شیشه قلبم آنقدر نازك شده كه با كو چكترین تلنگری میشكند دلم می خواهد فر یاد بزنم ولی واژه ای نمی یابم كه عمق دردم را در فریاد منعكس كند فریادی در اوج سكوت كه همیشه برای خودم سر داده ام دلم به درد می اید وقتی سر نوشت را به نظاره مینشینم كاش می شد پرواز كنم پروازی بی انتها تا رسیدن به ابدییت................... كاش می شد در میان هجوم بی رحمانه درد خودم را پیدا كنم نفرین به بودن وقتی با درد همراه است بغض كهنه ای گلویم را میفشارد به گوشهای پناه میبرم كاش این بار هم كسی اشكهایم را نبیند
امیرحسین
@mohammad-ebadi از چی بگم برات ؟ انتظار داری چه چیزی از جیب من در آد ؟ جز یه کاغذ سفید پاره ؟ خب آره رفیق ، تقلب توشه ولی باخودکار سفید ! تو هم مثل منی کم درد نداری ، درد اصلیت اینه که علاقه ای به درسم نداری... من کسی نیستم با این امتحانا دردم بگیره ولی این نمره ها رو کی میخواد گردن بگیره...
ronak
ازين تصميم بيهوده چه چيزي قسمتم بوده نگو با من ازين خواستن كه حسرت همدمم بوده چه فهميدي ازين گريه چي خوندي از نگاه من نبودي تو پناه من نبودي تكيه گاه من تواين تصميم بيهوده نشو تكرار دلشوره اگه حتي نگاه تو منو ميخوادُ مجبوره فراموشم شده روزي كه بودم به تو وابسته توي حرفام غم دنياست چقدر دلگيرمُ خسته تو خواهش ميكني اما نميتونم كه برگردم من از دست رفتمُ انگار نميبيني پُر از دردم كجاي گريه هاي من رسيدي تو بداد من نبودي تو براي من نبودي تو به ياد من نبودي تو پناه من نبودي تكيه گاه من
عسل ایرانی
شعر جديد ياس در مورد امتحانات از چی بگم برات ؟ انتظار داری چه چیزی از جیب من در آد ؟ جز یه کاغذ سفید پاره ؟ خب آره رفیق تقلب توشه ولی باخودکار سفید ! تو هم مثل منی کم درد نداری ، درد اصلیت اینه که علاقه ای به درسم نداری . من کسی نیستم با این امتحانا دردم بگیره ولی این نمره ها رو کی میخواد گردن بگیره!
امین
دردم مداوا مي كني مثل هميشه عقده ز دل وا مي كني مثل هميشه آيينه زيبا مي شود با يك نگاهت دل را تو شيدا مي كني مثل هميشه يا صاحب الزمان.
Hossein Behzadi
می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود عشــق ، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد بالاترین نــقطه ى زمین ، شــانه های پـدر بــود ... ... بدتـرین دشمنانم ، خواهر و برادر های خودم بودند تنــها دردم ، زانو های زخمـی ام بودند . تنـها چیزی که میشکست ، اسباب بـازی هایم بـود و معنای خداحافـظ ، تا فردا بود !!!