MoHaMaD
*به سلامتی اونایی که...
درد و دل همه رو گوش میدن......
اما معلوم نیست خودشون کجا درد و دل میکنن...
reza
می دانستم عاشق بارانی ،
آنقدر اشک ریختم تا خورشید بتابد بر روی سیل اشکهایم ،
تا اشکهایم ابر شود و باران ببارد
این اشکهای من است که بر روی تو میبارد
آسمان با دیدن چشمهای من می نالد
عشق همین است و راه آن نفس گیر
باز هم می خواهم عشق را با تمام دردهایش،
دردهایی که درد نیست چون درمانش تویی ...
♥ نگار ♥
سلامتیه اونایی که ....
خیلی وقتــــــــه بــریـــدن
دیگه نــــه « نـــــاز » میکشن....
نـــه « انتظــــار» میکشــــن....
نـــــــــه « آه » میکشـــــــن....
نــــــــه « درد » میکشـــــن....
نـــــــه « فـــریـــاد » میکشـــن...
فقط «دســـت » میکشـــن ...
و مــــــیــــــــــــــــرن......
سحر
عمیق ترین درد زندگی دل بستن به کسی است، که بدانی به تو تعلق ندارد
سحر
عمیق ترین درد زندگی دل بستن به کسی است، که بدانی به تو تعلق ندارد
سحر
شکستـَن دل …
به شِکستن استُخــوان دنــــده میمانَد ؛
از بیرون هَمـــه چیز رو به راه اســــت،
اما هَـــــر “نفـس”، درد است که میکــِـشـی !!!
*elnaz* *
آن قدر این بغض های سنگین را فرو دادم معده ام درد گرفته..نمی توناد این همه درد را یک جا هضم کند...
reza
قلب مرا میان غمت جا گذاشتی
تا در حریم غربت من پا گذاشتی
رفتی و در سکوت تماشا نموده ام
تنهایی ِ مرا تو چه تنها گذاشتی
رفتی و سهم عشق برای دل تو بود
سهمی برای این دلم آیا گذاشتی ؟
یک بغض کال، یک سبد از درد بی کسی
سهم من غریب که اینجا گذاشتی
گفتی بهار می رسد اما دروغ بود
در قلب من غمی چو اهورا گذاشتی
مجنون دیگری شدی و دشت پیش روت
من را میان غصه چو لیلا گذاشتی
گفتی که از بهشت نصیبی نبرده ای
آن را تمام گردن حوا گذاشتی
یک قطره اشک سهم من از روزگار شد
در لحظه ای که پای به دنیا گذاشتی
امید
زندگی دفتری از خاطره هاست…یک نفر در دل شب…یک نفر دردل خاک…یکنفر همدم خوشبختی هاست…یک نفر همسفر سختی هاست…چشم تا باز کنیم عمرمان میگذرد…ما همه همسفریم…