یافتن پست: #درد

ali rad
ali rad
داستان‌مان را شروع کن!
چه قدر حیرانی در مقدمه؟
چه قدر پرسه با کلمه؟
چه قدر درد؟ ...
دیدگاه  •   •   •  1391/01/5 - 21:16
+1
مهسا
مهسا
همیشه با کسی درد دل کنید که دو چیز داشته باشد

یکی "درد"
دیگری "دل"
غیر از این باشد می خندد به تو
دیدگاه  •   •   •  1391/01/5 - 19:06
+2
milad
milad
سیگار بکش
مست کن
بغض کن
گریه کن
دق کن
ولی
با ادم بی ارزش درد و دل نکن... فهمیدی؟
3 دیدگاه  •   •   •  1391/01/5 - 18:42
+4
مهسا
مهسا
من نتوانستم براي دردهاي آدمي


منطقي بيابم

پس ساكت شدم

و در سكوت راه افتادم

يكي با شور مرا صدا كرد

آن هزاران نفر مرا

فراموش كردند
دیدگاه  •   •   •  1391/01/5 - 02:16
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
عميق ترين درد در زندگی مردن نيست،بلکه نداشتن کسی است که الفباي دوست داشتن را برايت تکرار کند،و تو از اون رسم محبت بياموزی
دیدگاه  •   •   •  1391/01/5 - 01:25
*elnaz* *
*elnaz* *
کاش قلبم درد تنهایی نداشت چهره ام هرگز پریشا نی نداشت کاش برگ های آخر تقویم عشق حرفی از یک روز بارانی نداشت کاش می شد راه سخت عشق را بی خطر پیمود و قربانی نداشت
دیدگاه  •   •   •  1391/01/5 - 01:12
+1
محمد
محمد
سلام سلامتی میاره سلامتی نشاط میاره،نشاط شادی میاره،شادی زندگی میاره،زندگی زن میاره،زن بچه میاره،بچه دردسر میاره،دردسر بدبختی میاره...
اصلا سلام سلام نکنی سنگین تری!
دیدگاه  •   •   •  1391/01/5 - 00:48
+6
ali rad
ali rad
بچه که بودیم دل درد را به یک زبان می گفتیم، همه می فهمیدند. حالا که بزرگ شدیم، درد دل را به صد زبان می گوییم، اما کسی نمی فهم
دیدگاه  •   •   •  1391/01/4 - 17:32
+2
عسل ایرانی
عسل ایرانی
اگر کفشت پایت را می زد و از ترس قضاوت مردم پابرهنه نشدی و درد را به پایت تحمیل کردی ، دیگر در مورد آزادی شعار نده ! (آلبر کامو)
دیدگاه  •   •   •  1391/01/3 - 17:46
+11
sina
sina
چرا مادرمان را دوست داریم

چون ما را با درد به دنيا می آورد و بلافاصله با لبخند می پذیرد


چون شیرشیشه را قبل از اينكه توی حلق ما بريزند ، پشت دستشان می ریزند

چون وقتی تب میکنیم، آنها هم عرق می ریزند


چون وقتی توی میهمانی خجالت می کشیم و توی گوششان می گوییم سیب می

خوام، با صدای بلند می گویند منیر خانوم بی زحمت یه سیب به این بچه بدهید و

ما را عصبانی

می کند

و وقتی پدرمان ما را به خاطر لگد زدن به مادر کتک میزند، با پدر دعوا می کنند

چون وقتی در قابلمه غذا را برمی دارند، یک بخاری بلند می شود که آدم دلش می خواهد غذا را با قابلمه اش بخورد

چون

وقتي تازه ساعت يازده شب يادمان مي افتد كه فلان كار را كه بايد فردا در

مدرسه تحويل دهيم يادمان رفته،بعد از يك تشر خودش هم پابه پايمان زحمت

ميكشد كه همان نصف شبي تمامش كنيم


چون وسط سریالهای ملودرام گریه می کنند

چون بعد از گرفتن هدیه روز مادر، تمام فکر و ذکرش این است که مبادا فروشندگان بی انصاف سر طفل

معصومش را کلاه گذاشته باشند

چون شبهای امتحان و کنکور پابه پای ما کم میخواب
دیدگاه  •   •   •  1391/01/3 - 16:29
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ