یافتن پست: #درد

afsaneh heidari
afsaneh heidari
تنهایی ما غمگین است
درد دوری به دلم سنگین است
یاد ایام گذشته به دلم
زنده بادا که چقدر رنگین است
دیدگاه  •   •   •  1390/12/29 - 01:23
+4
sahar
sahar
نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن

ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد ...


کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنت نهایت میشد ...


کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم


و دردهایم را به گوش تو میرساندم... بدون تو عاشقی برایم عذاب است


میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای عاشق شدن ندارم...


کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم و بیش از عشق بر تو عاشقم...


میدانی که اگر از کنارم بروی لحظه های زندگی برایم پر از درد و عذاب میشود


میدانم که نمیدانی بدون تو دیگربهانه ای نیست برای ادامه ی زندگی جز انتظار آمدنت ...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 22:09
+9
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}
{-40-}{-40-}{-40-}{-40-}
این یعنی چی که من این همه اسم توی لیست دوست هام دارم ولی فقط 43 تا لایک پروفایل؟!!!!{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}{-31-}
.................
میتونید باز نشرش هم بکنید تا همه مطلع و اگاه بشن{-7-}
آخرین ویرایش توسط sin_sin در [1390/12/28 - 21:51]
18 دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 21:50
+9
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
والا ما بچه بودیم همش اون خانوم مجری مهربونه بودا خانوم رضایی! میگفت: شما… مام میگفتیم: ما؟ میگفت: بعله شما که نزدیک تلویزیون نشستی، یکم برو عقبتر بشین! مام میرفتیم عقب! بعد میگفت: یکم عقبتر! آقا مام تا نزدیکیهای در ورودی میرفتیم عقب که نکنه لج کنه کارتون نشون نده..! یعنی یه همچین بچه های دوست داشتنی ای بودیم ما..!{-7-} {-11-}
10 دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 21:21
+13
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
ای باران نبار..........

نه چتر دارم ...........

نه یار.......................
23 دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 20:12
+8
maryam
maryam
مجازي شـاديم مجازي عاشق مي شويم مجازي همديگه رو دلداري ميديم اما . . . واقعي تنهاييم واقعي درد ميکشيم واقعي از عشقهاي مجازي لطمه مي بينيم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 14:38
+5
milad
milad
ما که 88/8/8 ازدواج نکرديم، 2011/11/11 هم باز ازدواج نکرديم،
صبر کنيم تا 99/9/9 شايد فرجي شد
(درد دل دو دختر دم بخت )
11 دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 14:08
+3
milad
milad
خدایا عاصی و خسته به درگاه تو رو کردم نماز عشق را آخر به خون دل وضو کردم خدایا گرتو درد عاشقی را میچشیدی توهم زهر جدایی را به تلخی میچشیدی پشیمان میشدی ازاینکه عشق را آف[!] بگو هرگز سفر کردی،سفرباتلخی و خون جگر کردی کسی را بدرقه با چشم تر کردی برای قرص نانی صد خطر کردی؟ نکردی؟ بارالها با کدامین تجربه بر ما نظر کردی
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 13:52
+2
milad
milad
سلامتي اونايي که

درد دل همه رو گوش ميدن

اما معلوم نيس خودشون کجا درد دل ميکنن . . .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 12:03
+2
ramin
ramin
وقتی مریض میشدیم و پزشک ازمون میپرسید : بیماریت چیه؟ منتظر مادرمون میشدیم ... و همیشه جواب دادن رو به اون میسپردیم ... چرا که میدونستیم مادرمون همون احساسی رو داره که ما داریم ... حتی از خودمون بیشتر دردمون رو احساس می کنه به سلامتی همه مادر های گل و عزیزمون{-35-}{-35-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 02:09
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ