یافتن پست: #دروغ

M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
هروقت رفتین دکتر ازتون پرسید "اینجا درد میکنه؟" بهش دروغ بگین !!!
چون دقیقا همونجا رو فشار میده
دیدگاه  •   •   •  1390/11/29 - 01:34
+3
mehdy
mehdy
کسانی که شیرازی نیستن فک نکنم از این اس ام اس چیزی بفهمن ولی اگه فهمیدن معذرت می خوام


فرهنگ لغت شیرازی:

حرف نزن = گو خوری نکن

دروغ گفته = گو خورده

سهم من کمه = گوش مونده بری من

خرابش کرده = گو زده توش

هیچی بلد نیست = گو سرش میشه!

خیلی ضعیفه = هیچ گویی نیست

فقیره = گو داره

بدرد نمی خوره = برا گو خوبه!

خیلی بد رانندگی می کنه = مثل گو می رونه

تو فوتبال خیلی خوب گل می زنه = تو فوتبال مثل گو گل می زنه!!

آدمه بدی هست = آدمه گوی یه

و این داستان ادامه دارد...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/27 - 12:50
+4
mehdy
mehdy
[!] میره تو خیابون می بینه نوشته: سیو همان سیب است...

میگه: دروغ میگن پدر سگا ! خودم خوردم صابون بود !!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/26 - 20:57
+4
sasan pool
sasan pool
دلم گرفت از این روزا ازاین روزای بی نشون

از این همه دربه دری از گردش چرخ زمون

دلم گرفت از آدما از آدمای مهربون

از این مترسکای بد از همدلای هم زبون

تو هم که بی صدا شدی آهای خدای آسمون

آهای خدای عاشقا تویی فقط دلخوشیمون

آره دلم خیلی پره ازغمای رنگو وارنگ

از جمله دوستت دارم دروغای خیلی قشنگ

دلم گرفت از این روزا از آدمای مهربون

از تو که با ما نبودی از اون خدای آسمون

از اون خدای آسمون
دیدگاه  •   •   •  1390/11/26 - 19:41
+2
mehdy
mehdy
فریب آرمش دروغین دنیا را نخوریم، دنیا هیچگاه بدون طوفان نبوده است. آری، دنیا جای غریبی ست اینجا حتی پسر نوح بودن بی فایده است اگرکه با نوح نباشی …
دیدگاه  •   •   •  1390/11/26 - 13:30
+2
ronak
ronak
ترجیح میدم حقیقتی مرا ازار دهد.تا این که دروغی ارامم کند...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/26 - 00:19
+5
مهسا
مهسا
ما که این همه برای عشق آه و ناله ی دروغ می کنیم

راستی چرا

در رثای بی شمار عاشقان

-که بی دریغ-

خون خویش را نثار عشق می کنند

از نثار یک دریغ

هم دریغ می کنیم؟



قيصر امين پور
دیدگاه  •   •   •  1390/11/25 - 16:11
+5
mehdy
mehdy
چوپان قصه مادروغ گو نبود
او تنها بود
او از فرط تنهای فریاد گرگ سر میداد
افسوس که کسی تنهایش را درک نکرد
دراین میان فقط گرگ فهمید چوپان تنهاست
دیدگاه  •   •   •  1390/11/24 - 21:16
+3
kiss
kiss
شیشه نازک احساس مرا دست نزن / چندشم میشود از لکه انگشت دروغ /آن که میگفت احساس مرا میفهمد / کو به کجا رفت که احساس مرا خوب فروخت !
دیدگاه  •   •   •  1390/11/24 - 20:01
+4
kiss
kiss
چوپان قصه ما دروغ گو نبود تنها بود و از ترس تنهایی فریاد گرگ سر میداد.افسوس که فقط گرگها فهمیدند چوپان چقدر تنهاست !
دیدگاه  •   •   •  1390/11/24 - 19:41
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ