♥ نگار ♥
دنیـا کوچیکه
روزا کوتــاست
وقت تنـــگه
دلا خستــه اند
حیفـه روزا بیان و برن
به هـــم محبـت نکنیم
حتـی در حد یک سـلام
یک لبخند و یک کــلام…
♥ نگار ♥
ما انسانها اگر نیمی از بخشندگی
این حیوانات را داشتیم ...
یک کودک گرسنه در
سراسر دنیا پیدا نمیشد.
♥ نگار ♥
یک دقیقه سکوت:
به خاطر تمام آرزوهایی که در حد یک فکر کودکانه باقی ماندند…
به خاطر امید هایی که به نا امیدی تبدیل شدند...
به خاطر قلب هایی که زیر پای کسانی که دوستشان داشتیم له شد...
به خاطر چشمانی که همیشه بارانی ماندند…
به خاطر کسانی که شادی خود را با ناراحت کردنمان به دست آوردند…
به خاطر صداقت که این روزها فراموش شده است….
به خاطر حرف های نگفته…
برای احساسی که همواره نادیده گرفته می شود….!
♥ نگار ♥
-بـا تـو مـن عـشـق رو شـنـاخـتـم بـا تــو مـن زنـدگـی سـاخـتـم بودن تو دلیل نمیخواهد تو خودت دلیل بودنی به معجزه اعتقادی نداشتم تا انکه تو آمدی چقــدر دوســـت دارم عشقی را که از تــ♥ـــو در بدنــم زنــدگی می کنـد
♥ نگار ♥
معده دخترها بعداز مهمونی
نصف سیب
نصف موز
نصف استکان چایی
نصف نصف بشقاب برنج
نصف ژله
نصف شیرینی
حالامعده پسرها
۵عدد سیب
شش عدد موز
یه سماور چایی
یه مرغ کامل
به اضافه کلی چیز دیگه....
جالب اینجاست که بعداز مهمونی. دخترها میگن. امشب زیادروی کردیم. رژییمم شکست
ولی پسرها میگن. جمعیت زیاد بود. روم نشد چیزی بخورم -___________-