یافتن پست: #در

فریــآכ بــــی صــכآ
فریــآכ بــــی صــכآ
خــــیلی سَخــــتــــــــہ..
وآســــــہ آروم شـــــــدَن و درد و دل کــــــَردَن بیــــآی اینــــجـــــــــــــآ
تــــو دنـــــیآی مجــــــآزی
پیشـــــــہ آدَمـــــآی مجــــآزی
آدَمــــــــــآیی کـــہ میدونن تــــنهــــآیی یعــــــنی چــــــی
آدمــــآیی کـــــہ مــــثــــہ مـــــَن بغــــض دآرَن ولـــــی هَمــــــہ رو شــــآد میکــــنن
دنیـــآی مجـــــآزی دوسِتـــــــ دآرَم
آهـــــــــــــــــــــــ ـآی آدمــــــــــآی مجـــــــآزی
دوستــــــــون دارَم ... حقــــیقـــــیہ حـــقیقی

^ــ^
آخرین ویرایش توسط faryad در [1393/06/31 - 16:36]
دیدگاه  •   •   •  1393/06/30 - 12:48
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







کیجا جان سر در اکردی دریچه
دگر نمبه تی مله
تامشا کاندی ته بازار و کوچه
دگر نمبه ته مله
تی مله سنگتراشون ته گیسو افشون افشون






دیدگاه  •   •   •  1393/06/30 - 12:39
+5
mohamadjavad
mohamadjavad
نم نم مرامت رابادریای دیگران عوض نمیکنم حتی اگه درخشکی دوریت بمیرم
دیدگاه  •   •   •  1393/06/30 - 12:01
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دختره پست گذاشتہ بود کہ : من حتّٰــی تو کَـفـَــنَــم خَــفَــنََــم :|
واسش کامنت گذاشتم

تو مانــتــوی مـدرســہ چــطــور؟
مثــلــہ همــیشــہ بلاک شدم
1 دیدگاه  •   •   •  1393/06/30 - 10:20
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



پاییز دره اینه
اینجه روستای پیته نو، هزارجریب بهشهر
دیدگاه  •   •   •  1393/06/29 - 19:56
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
امروز بعد مدت ها میخواستم یه پول پاره به راننده بدم
انقدر استرس داشتم آخر گفتم
آقا نگهدارید همینجا پاره میشم هیچی دیگه راننده مرد از خنده
دیدگاه  •   •   •  1393/06/29 - 16:29
+5
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روان‌پزشک پرسیدم
شما چطور می‌فهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟
روان‌پزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب می‌کنیم و یک قاشق چایخورى،
یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار می‌گذاریم و از او می‌خواهیم که وان را خالى کند.
من گفتم: آهان ! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ‌تر است.
روان‌پزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر می‌دارد.
شما می‌خواهید تخت‌تان کنار پنجره باشد یا کنا در ؟
دیدگاه  •   •   •  1393/06/29 - 16:23
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
مَردُم کیست؟
به موجودی گفته میشه که از بدو تولد همراهیت میکنه و تا روز مرگت مجبوری که برای اون زندگی کنی!!!
برای مَردُم خیلی مهمه که تو چی میپوشی؟
کجا میری؟
چند سالته؟
بابات چیکارس؟
ناهار چی خوردی؟
چند روز یه بار حموم میری؟
چرا حالت خوب نیست؟
چرا میخندی؟
چرا ساکتی؟
چرا نیستی؟
چرا ازدواج نمیکنی ؟
چرا بچه دار نمیشی ؟
چرا اینطوری نوشتی؟
عاشق شدی؟
چرا اونطوری نوشتی؟
فارغ شدی؟
چرا چشات قرمزه؟
چیزی کشیدی؟
چرا لاغر شدی؟
شکست عاطفی خوردی؟
چرا چاق شدی؟
زندگی بهت ساخته؟
و چراهای بسیاری که تا جوابش رو بدست نیاره دست از سرت ور نمیداره!
مَردُم ذاتا قاضی به دنیا میاد.بدون ِ اینکه خودت خبر داشته باشی، جلسه دادگاه برات تشکیل میده، روت قضاوت میکنه، حکم برات صادر میکنه و در نهایت محکوم میشی.
مَردُم قابلیت اینو داره که همه جا باشه، هرجا بری میتونی ببینیش، حتی تو خواب.
اما مَردُم همیشه از یه چیزی میترسه؛؛؛
از اینکه تو بهش بی توجهی کنی، محلش نذاری، حرفاش رو نشنوی و کاراش رو نبینی.پس دستت رو بذار رو گوشت، چشمات رو ببند و بی توجه بهش از کنارش عبور کن و مشغول کار خودت شو...و از فرصت كم زندگيت لذت ببر
دیدگاه  •   •   •  1393/06/29 - 16:20
+5
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی




گوشه دو چشم تان را کش کنید و چیزی را که میبیند را در کامنت بنویسید


لایک هم یاد تان نره


1 دیدگاه  •   •   •  1393/06/29 - 16:15
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﯾﺪﻡ ﭘﺸﺖ ﭘﯿﮑﺎﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ :
Go With With
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﻠﯽ ﺗﺤﻗﯿﻖ ﻭ ﺗﻔﺤﺲ ﺩﺭ ﻣﺘﻮﻥ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ
ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﻫﺴﺖ :
... ﺑﺮﻭ ﺑﺎﺑﺎ !!
Go = ﺑﺮﻭ
With = ﺑﺎ
With = ﺑﺎ
ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ،ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻧﻮﺍﺑﻐﻪ
دیدگاه  •   •   •  1393/06/29 - 16:11
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ