یافتن پست: #دست

AmirAli
AmirAli

پشت چراغ قرمز یه دختره دستش تو دماغش بود


بهش گفتم : خانوم تو اون یکیه !


گفت : اگه خوش شانس باشی تو همینم پیدا میشه !

دیدگاه  •   •   •  1392/10/1 - 12:17
+3
AmirAli
AmirAli
یارو پشت ماشینش نوشته بیمه ابوالفضل یه جوری ویراژ میده که کنترلش از دست خدا هم خارجه …
دیدگاه  •   •   •  1392/10/1 - 12:16
+4
melika
melika
چپکییییییییی


هنگامی که میخوایم کسی رو ستایش کنیم ؛
عجب نقاشیه نکبت ...
چه دست فرمونی داره توله سگ ...
چه صدایی داره کثافت ...

چه گیتاری میزنه ناکس ...
استاده کامپیوتره لامصب ...

عجب گلی زد بی وجدان ...

بی شرف خیلی کارش درسته ...
دوستت دارم وحشتناک ...
هنگامی که میخوایم ناسزا بگیم یا نیش و کنایه بزنیم ؛
برو شازده ...!
چی میگی مهندس ...!؟
آخه آدم حسابی ...!
دکتر برو دکتر ...!
چطوری آی کیو ...!؟
به به! استاد معظم ...!

کجایی با مرام ...!؟

آقای محترم ...!


 

دیدگاه  •   •   •  1392/09/30 - 21:21
+7
AmirAli
AmirAli
نصیحت حیف نون به زنش: هر وقت یه سوسک تو دستشویی دیدی با دمپایی فورا نکوب رو سرش... بی توجه از بغلش رد شو... این کار از صدتا فحش براش بدتره!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/30 - 17:55
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



آقو ما پارسال شب یلدا دعوت بودیم خونه “فامیل دور”…به ما گفتن

داری میای یه هندونه بگیر…آقو مام یه هندونه ای گرفتیم رفتیم

تا رسیدیم اینا هندونه رو شیکستن رنگش عین گچ سفید بود!

ینی ای 89تا مهمون ریختن سرمون مارو به حد مرگ زدن!

ها ها ها…داغونم کردن…آقو آخر شب شد گفتن بیاین یه فال حافظ

هم بگیریم نوبت ما شد،نیت کردیم،کتابو وا کردیم دیدیم

نوشته “خوشگلا باید برقصن…خوشگلا باید برقصن!”…آقو از اوجایی که

تقدیرمون این بود 4ساعت و نیم رقصیدیم مهره 12و13 کمرمون جا به جا شد

کبدمون از این جا به جایی غافلگیر شد همکاریشو با سایر اعضا قطع کرد

هپاتیتW گرفتیم مُردیم!ها ها ها…رفتیم اون دنیا ای “حافظ” مارو تو برزخ گیر آورد

انقد مارو زد انقد مارو زد که یه بار دیگه هم مُردیم!…آقو دوباره که برگشتیم

دیدیم میگن سوالای شب اول قبر لو رفته از اوجایی هم که ما تنها کسی بودیم

که 2بار مُرده شدیم تنها مظنون ماجرا اینم به پروندمون اضافه شد

نامه اعمالمونو دادن دیدیم از 20 شدیم 0.25…آقو روح پدر خدابیامرزمون اومد

ای کارنامه رو دست ما دید با کمربند افتاد به جونمن!

ها ها ها…ینی چنان شخصیتی از ما خورد شد جلو سایر ارواح که نگو!


دیدگاه  •   •   •  1392/09/30 - 17:44
+4
AmirAli
AmirAli

زمان مدرسه هم اینایی که اتود نوک هفت دهم داشتن


همیشه توی ذهنم تو یه دسته‌بندی جدا قرار می‌گرفتن .


اینایی که به ما نمی‌خورن !


.

دیدگاه  •   •   •  1392/09/30 - 13:01
+4
AmirAli
AmirAli

عشق چیست؟


دست این تو دست اون


دست اون تو دست این


دست این تو اونه این


اونه این تو دست اون


اونه این تو اونه اون


اینه اون تو اونه اون



امیدوارم لذت ببرید


نظر هم فراموش نشود


دیدگاه  •   •   •  1392/09/30 - 09:30
+4
AmirAli
AmirAli

دستانم بوی گل می داد٫مرا به جرم چیدن گل



محکوم کردند٫با خود نگفتند



شاید من گلی کاشته باشم!!!




دیدگاه  •   •   •  1392/09/30 - 09:26
+3
محمد
محمد
این روزها ب جای "شرافت" از انسان ها فقط "شر" و "آفت" می بینی! ...
وقتی کسی اندازه خودت نیست ؛دست ب اندازه خودت نزن...
دیدگاه  •   •   •  1392/09/29 - 23:07
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در کندن چسب مایعِ خشک شده از روی پوست دست لذتی است که در انتقام نیست به ته دیگ طلایی ماکارونی که داره ازش روغن میچکه قسم
دیدگاه  •   •   •  1392/09/29 - 17:20
+10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ