یافتن پست: #دست

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دارم میبینم اون روزو که باز برگردی تو پیشم
بگیری دستای سردم بگی حق تو بود دستم
دارم میبینم اون روزو که حال تو پریشونه
که انگاری همه دنیا برات مثل یه زندونه
دوباره باز میای پیشم بهت قول شرف میدم
میای داغونو سرگشته میای ارومو دلخسته میای مثل همون روزا
میای وباز میگی تنهام میون سیل این غمها م میای ومیگی که عشقت تو رو ول کرده با اشکات
داره یادم میاد اشکام تو اون روزای بعد تو خیانتهایی که کردی گرفتی دستشو محکم منم اینجا تک و تنها دارم میبوسم این عکسات
تو من رو ساده ول کردی گرفتی دست بیگانه منو دادی به تنهایی که شاید عاشقش باشی
ولی اونم تو رو ول کرد اینم نفرین من باشه
الان حال منو داری یه تنهای شکسته دل میون این دوراهی تو ببینم انتخابت رو
ولی جای تو اینجا من نشستم با غم دوریت
وفای این غمت شاید باشه مرحم واسه دردام
فراموشت کنم دیگه بشینم باز با این غمهام
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 15:31
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیدم عید نزدیکه، اصلنم حال خونه ت[!] نیست
یه فکر شیطانی زد به سرم به مامانم گفتم :
مامان می دونی با خونه ت[!] چقدر کالری مصرف میکنی؟ تو یه مقاله خارجی خوندم اگه به تنهایی خونه ت[!] کنی حداقل تو یه یه هفته 10 کیلو وزن کم می کنی ...



هیچی دیگه جلوی تلویزیون رو کاناپه لم دادم ابمیوه می خورم، مامانم نمی زاره دست ب سیاه و سفید بزنم:))))))
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 15:26
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هر وقت میرم پای دستگاه عابرنک و خیلی زود کارم رو انجام میدم یه حس خاص بودن بهم دست میده :|
اگه چند نفر پشت سرم توی نوبت باشن که دیگه این حس چندبرابر میشه :d
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 15:25
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلم تنگه مثِ ابراي تيره
تو يه حِسي مثِ زندون اصيره
تو از احساسِ من چيزي نميدوني
که داري بيخودي منو ميرنجوني
يه امشب مال من باش
مال مردي که دستاش
به جز دستِ تو همراهي نداره بذار يادت بيارم
چي جوري بيقرارم
دل من غيرِ تو راهي نداره(مرتضي پاشايي)
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 15:18
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عاقا کلاس ما ، کلاس جدال مغزهاست!!!! یعنی سوتی میدناااااا!!! دیروز یکی از بچه داشت میگفت کنترل دستگاه سی دی شون گم شده، ازش پرسیدم مارک دستگاهتون چیه گفت فلش خوره، گفتم شاید متوجه نشده دوباره پرسیدم گفت میگم که فلش خوره، رنگشم طوسیه!!!! خدا، حواست به این هست ؟؟؟!
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 15:16
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چند روز پیش با خانواده ام دعوام شد و از خونه فرار کردم...
تصمیم گرفتم چند تا آلبوم بدم بیرون تا خانواده ام بفهمن چه آدم مهمی هستم و قدرمو ندونستن...خلاصه قبل از اینکه شروع کنم آلبوم هامو بدم بیرون اول با گوشی موبایلم صدای خودمو ضبط کردم اما در کمال تاسف وقتی صدای ضبط شده خودم رو شنیدیم تازه فهمیدم چه دسته گلی به آب دادم...چند روزه افسردگی شدید گرفتم نمیدونم چکار کنم.
الانم تو پارک نشستم دارم براتون پست میفرستم...
جون من یکی تون برید جلوی در خونمون به بابام بگید منو تو خونه راه بده بگید غلط کردم...
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 15:15
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
(فروغ فرخزاد)
رفتن ....
رفتن که بهانه نمیخواهد...یک چمدان میخواهد از دلخوری های تلنبار شده و گاهی حتی دلخوشی های انکار شده...
رفتن که بهانه نمی خواهد وقتی نخواهی بمانی ،با چمدان که هیچ بی چمدان هم میروی:(
ماندن...
ماندن اما بهانه میخواهد...دستی گرم...نگاهی مهربان...دروغهای دوست داشتنی...دوستت دارم هایی که میشنوی اما باور نمی کنی...یک فنجان چای...بوی عود...یک آهنگ مشترک...خاطرات تلخ و شیرین...
وقتی بخواهی بمانی،نم باران را رگبار میبینی و بهانه اش میکنی برای نرفتنت

آری،
آمدن دلیل میخواهد
ماندن بهانه
و رفتن هیچکدام...
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 15:14
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بهانه نیاور...•••

رفتنت برای بودن با دیگری بود...•••

نه تقدیر را گردن بزن و نه با دستهای روزگار کاری داشته باش...•••

مسئله دست تو بودکه در دستهای دیگری جا خوش کرده بود...•••

بیخیال میشوم ....برو...•••

به باران بی امان چشمهایم میگویم•••

«من اگر من باشم اشکی برای کسی که مرا م________فت ف_______روخ________ت نمیریزم...•••
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 15:09
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وضعیت تو خونه ما طوری شده که سعی میکنم بعداز برادرم و بابام نرم دستشویی . دمپایی های دستشویی رو دو متر دور تر در میارن . بابا بخدا لگنم درد گرفت . هروقت میرم دستشویی باید صد وهشتاد بزنم تا به دمپایی برسم .بیچاره خواهرم که قدش کوتاهتره شیرجه میزنه والا بخدا
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 15:08
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیشب موهامو از ته باتیغ تراشیدم اخه جای نوازش دستاش خیلی اذیتم میکرد
دیدگاه  •   •   •  1394/01/21 - 14:58

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ