یافتن پست: #دست

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هرگز تمامت را برای کسی رو نکن.
بگذار کمی دست نیافتنی باشی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
آدمها تمامت که کنند،
"رهـــــایت" می کنند!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 19:29
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
دل من گرفته زینجا، هوس سفر نداری؟ گون از نسیم پرسید... کوله ات را برداری، کفش های کتانی ات را به پا کنی، بروی بایستی سر جاده و یک چیپس مزمز دستت بگیری. شاهزاده که با مادیانش ترمز گرفت، تَرکش بنشینی و دل بسپاری به رفتن...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 19:25
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
شاید در گذر از کوچه ها...... کیسه ای دوام نیاورد و تمام سیب های سرخ را راهی ِ راه کند.. درست در همان زمان رهگذری می رسد و در بدست آوردن سرخ ترین سیب یار ما می شود... این سیب اما با سیب حوا فرق دارد... این اما..


دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 18:52
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ساقی امشب را به من می ده که سرمستی کنم

زان شراب کهنه میخواهم که بد مستی کنم

مست مستم کن که همچون مردگان خوابم برد

زنده می مانم ولیکن پشت بر هستی کنم

ساقی امشب گر ببندی دکه ات بر روی ما
نیم شب آیم به خم خانه و کج دستی کنم

من چو بیمارم شراب ناب تو بر من دواست

یک قدح مینوشم و چالاکی و چستی کنم

با ترازو کاسه ی صبر من و جام میم

کن یکی گر بیش خواهم من ز تو. پستی کنم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 18:46
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
در آشپزخانه نمور خانه ی پدری ات نشسته ایم سرخ و گرمِ دست سازت را می آوری در پیک های یادگاری از جهیزیه ی مادرت مزه اش اما... عسل چشم منو قند نگاهت کافیست. شراب


دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 18:40
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
سبک ترین ساکم را برخواهم داشت و بلیط و برگه رزرو هتل را. و دست همسفرم را خواهم فشرد.. برف ببارد و باران که هیچ سنگ هم ببارد از آسمان؛ خواهم رفت تا در انتهای خیابان نوری چشمم را تنگ کند.و شفاف. که از صافی احساسش بگذرم و وعده ی هرسال برگردم.


دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 18:25
+3
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO

شراب خواستم…


گفت : ” ممنوع است ”


آغوش خواستم…


گفت : ” ممنوع است ”


بوسه خواستم…


گفت : ” ممنوع است ”


نگاه خواستم…


گفت: “ ممنوع است ”


نفس خواستم…


گفت : ” ممنوع است “


… حالا از پس آن همه سال دیکتاتوری عاشقانه ،


با یک بطری پر از گلاب ،


آمده بر سر خاکم و به آغوش می کشد


با هر چه بوسه ،


سنگ سرد مزارم را


و …


چه ناسزاوار


عکسی را که بر مزارم به یادگار مانده ،


نگاه می کند و در حسرت نفس های از دست رفته ،


به آرامی اشک می ریزد …


تمام تمنای من اما


سر برآوردن از این گور است


تا بگویم هنوز بیدارم…


سر از این عشق بر نمی دارم …

دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 14:25
+9
korosh
korosh
استقلال پایین تر از پورا در هفته دوم لیگ دسته سوم ایران

 


 


دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 13:02
+3
-1

 


سکوتم را به باران هدیه کردم


 


تمام زندگی را گریه کردم


 


نبودی در فراق شانه هایت


 


به هر خاکی رسیدم تکیه کردم


 


کنار آشیانه تو آشیانه می کنم


 


فضایه آشیانه را پر از ترانه می کنم


 


کسی سوال می کند بخاطر چه زنده ای؟


 


و من برای زندگی تو را بهانه می کنم


 


تقصیر دلم چیست اگر روی تو زیبا ست


 


حاجت به بیان نیست که از روی تو پیدا ست


 


من تشنه ی یک لحظه تماشای تو هستم


 


افسوس که یک لحظه تماشای تو رویا ست


 


در خانه ی احساس اگر زمزمه ای است


 


آن زمزمه از توست که در جان دل ما ست


 


من قایق آواره ی دریای تو هستم


 


خوب است بدانی که دلم عاشق دریا ست


 


در حسرت دیدار تو می سوزم و امٌا


 


این دست خودم نیست به حق روی تو زیباست

دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 12:41
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

نیستگویی همه خوابند ، کسی را به کسی نیستآزادی و پرواز از آن خاک به این خاکجز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیستاین قافله از قافله سالار خراب استاینجا خبر از پیش رو و باز پسی نیستتا آئینه رفتم که بگیرم خبر از خویشدیدم که در آن آئینه هم جز تو کسی نیستمن در پی خویشم ، به تو بر می خورم اماآن سان شده ام گم که به من دسترسی نیستآن کهنه درختم که تنم زخمی برف استحیثیت این باغ منم ، خار و خسی نیستامروز که محتاج توام ، جای تو خالیستفردا که می آیی به سراغم نفسی نیستدر عشق خوشا مرگ که این بودن ناب استوقتی همه ی بودن ما جز هوسی نیست

دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 12:20
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ