یافتن پست: #دست

.:SaRa:.
.:SaRa:.
تا حالا دقت کردین
دقیقا وقتی جفت دست‌هات تا آرنج گریسی یا گِلی هستش
چشمت خارش می‌گیره
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 18:05
+6
*elnaz* *
*elnaz* *
دلم پرتقالی خونی وسط میدان جنگ گردوی نارسی که دست را سیاه می کند شاخه ای که پرندگان را رنج می دهد دلم باران دیوانه در پناه دو کوه...........................
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 14:57
+5
saman
saman

باران گرفته ام به هوای شکفتنت


جاری در امتداد ترک خوردۀ تنت


با اشک های حلقه شده پای گونه هات


با دست های حلقه شده دور گردنت


من متهم به رابطه با واژۀ توام


مظنون به دستکاری گل های دامنت


این گرگ و میش وقت طلوع است یا غروب


در چشم های نیلیِ مایل به روشنت؟!

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:33
+4
NeDa
NeDa

متاسفم که چرا مزه عشق را از دست تو چشیدم تا همیشه در شک دروغ بودنش بمـــانم…

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:29
+5
saman
saman

خوش آنکه حدیث کفر و ایمان نشنید


افسانۀ کافر و مسلمان نشنید


جز جام شراب و دست ساقی نشناخت


جز رای نگار و حرف جانان نشنید

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:27
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

برای فهمیدن ارزش ده سال : از زوج های تازه طلاق گرفته بپرس
برای فهمیدن ارزش چهار سال : از فارغ التحصیل دانشگاه بپرس .
برای فهمیدن ارزش یک سال : از دانش آموزی که در امتحانات آخر سال رد شده بپرس .
برای فهمیدن ارزش نه ماه : از مادری که نوزاد مرده به دنیا آورده بپرس.
برای فهمیدن ارزش یک ماه : از مادری که نوزاد زود رس به دنیا آورده بپرس
.
برای فهمیدن ارزش یک هفته : از سر دبیر یک روزنامه هفتگی بپرس
.
برای فهمیدن ارزش یک ساعت : از عشاقی که در انتظار یکدیگر به سر می برند بپرس .
برای فهمیدن ارزش یک دقیقه : از شخصی که قطار ، اتوبوس یا هواپیما را از دست داده است بپرس .
برای فهمیدن ارزش یک ثانیه : از باز مانده یک تصادف بپرس .
برای فهمیدن ارزش یک دهم ثانیه : از شخصی که در المپیک مدال نقره آورده بپرس
.
برای فهمیدن ارزش یک دوست : از کسی که آن را از دست داده بپرس  

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:15
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

دل نوشته یک دختر رو 10000تومانی پشت ده هزار تومانی نوشته بود:
پدر معتادم برای همین پولی که پیش توست یک شب مرا به دست صاحب خانه مان سپرد
...
خدایا چقدر میگیری...!!که بگذاری شب اول قبر قبل از اینکه تو ازم سوال کنی
من یه چیزایی ازت بپرسم؟

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:04
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خواب و خیالنازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت

پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت

کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد

خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت

درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد

آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت

خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد

که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت

رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نکرد

چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت

بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند

آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت

سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش

عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:02
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست


كـه به پیمـانـه كشـی شهــــره شدم روز الست


مـن همـان دم كه وضو ساختم از چشمـه عشق


چـار تـكـبـیـر زدم یكسـره بـر هر چه كـه هسـت


مـی بـده تـا دهـمـت آگـهـی از ســـر قـضــــــا


كـه بـروی كه شدم عاشق و از بوی كـه مست


كـمـــر كــوه كـم اسـت از كـمــــر مـــور ایـنـجـا


نـا امــیــد از در رحـمـت مشـو ای بـده پرست


بـجـز آن نـرگـس مـسـتـانـه كه چـشـمـش مرســاد


زیــر این طـارم فیـروزه كسـی خوش نـنـشـست


جـــــان فـدای دهـنـش بـاد كـه در بـاغ نـظـــــر


چمـن آرای جـهـان خـوشـتـر از این غنچه نبست


حـافــظ از دولـت عشـق تـو سـلـیـمـانــی شـــد


یعـنـی از وصل تو اش نیست بـجـز باد بدست

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:01
+3
.:SaRa:.
.:SaRa:.
خواهر و بردارم که از من کوچیکترن دارن تو خونه میزنن تو سر و کله ی هم … بابام به مامانم میگه : اینارو ببین عینه تام و جری از صبح تا شب فقط دنبال همن ! مامانم هم با دست منو نشون میده میگه : اینم هم عینهو اون سگه که تام و جری ازش حساب میبرن !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:00
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ