یافتن پست: #دست

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه بار رفته بودیم مهمونی...!!
یکی دوساعت که نشستیم یه دفعه دختر کوچیکه ی صاحب خونه گفت :
خاله...!!
شما کی میرین...؟؟!!
گفتم چی کار داری...؟؟!!
دختره : ما کیک داریم میخوایم وقتی شما رفتین بخوریم...!!
پی نوشت : بعد آن واقعه هنوز از سلامت آن دختر کوچک اطلاعی در دست نیست..!!<img src=(" title=":((" />
دیدگاه  •   •   •  1393/02/25 - 20:08
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥








" تـــــــــــ♥ــــــــو "

همونی که همیشه
" دوستش دارم "
همونی که تا غصم میگیره سروکله اش پیدا میشه
وتا منو نخندونه دست بردار نمیشه
همونی که همیشه پره از
شور و شادی و زندگی

" تـــــــــــ♥ــــــــو "






دیدگاه  •   •   •  1393/02/25 - 20:07
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﺑـــــــــــﻮﺩﻡ ..... ﯾﻪ ﺁﻗﺎﯾﯽ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ :
ﮐــِــﺮِﻡ ﺿــِﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻦ ؟
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺍﺯﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺶ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ
ﯾﺎ ﺧﺎﺭﺟﯿﺸﻮ ؟
ﻣﺮﺩﻩ ﮔﻔﺖ : ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺷـــــــﺪﻡ
ﺩﺳﺘﺎﻡ ﺯِﺑــــﺮ ﺷﺪﻩ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮﻣﻮ ﻧﺎﺯ
ﮐﻨﻢ ...... ﺧﺎﺭﺟﯿﺸﻮ ﺑﺪﻩ






دیدگاه  •   •   •  1393/02/25 - 19:02
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥








وقتى یه چیزى بهت میگه حرصت دراد
برمیگردى و با اَخم نگاش میكنى
و یه ضربه میزنى به بازوش كه بگى خیلى بدى
اما تنها كارى كه اون میكنه یه لبخند میزنه و میگه:
زدى!؟منو زدى!؟باشه!
قهر میكنه و روش رو برمیگردونه
اونجاس كه دلت میگیره
اسمشو با تمام عشق صدا میكنى
دستاتو میگیره و میگه جونم؟شوخى كردم
و میبرتت تو آغوشش
چشاتو میبندى و دلت آروم میگیره...
اونجاس كه میگى خدایا ازم نگیرش...






دیدگاه  •   •   •  1393/02/25 - 18:54
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
!این خرچنگا هم یه طوری راه میرن
انگاردستشونو با بتادین شستن همین الان میخوان وارد اتاق عمل شن!!
دیدگاه  •   •   •  1393/02/25 - 18:49
+1
sahar
sahar
یارو داشته تو اتوبان 180 تا سرعت میرفته، افسره جلوشو میگیره، بهش میگه: شما گواهینامه دارین؟ یارو میگه نخیر! میگه: کارت ماشین چی؟ مرده میگه: دارم ولی مال خودم نیست، مال اون بدبختیه که جسدش تو صندوق عقبه! افسره کف میکنه، میره  سریع به مافوقش گذارش میده. خلاصه بعد از یک ربع سرهنگ مافوقش میاد، از مردمیپرسه: آقا شما گواهینامه و کارت ماشین ندارین؟! یارو میگه: چرا قربان، بفرمایین! دست میکنه از تو داشبرد گواهینامه و کارت ماشین رو درمیاره، میده خدمت سرهنگ.  سرهنگه میگه: می‌تونم صندوق عقب ماشینتونو بازرسی کنم؟ یارو میگه: خواهش میکنم، بفرمایید. سرهنگه میره در صندوق عقب  رو باز میکنه، میبینه اونجا هم خبری نیست.  برمیگرده به مرده مگه: ولی زیردست من گزارش داده که شما گواهینامه و کارت ماشین ندارین و یه جسد هم تو صندوق عقب ماشینتونه! یارو میگه: نه قربان دروغ به عرضتون رسوندن! خودتون که مشاهده کردین. به خدا این افسره عقده‌ایه! دوست داره بیخودی به ملت گیر بده! لابد بعدشم گفته که من داشتم 180 تا سرعت می‌رفتم! {-18-}
دیدگاه  •   •   •  1393/02/25 - 01:15
+8
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ظرف مورده علاقه ی مامانمو شکوندم گفتم:ببخشید دستم خورد بهش افتاد,قضا بلا بود!!!گفت:باشه اشکال نداره !!!فرداش از حموم اومدم مامانم گفت:بیا گوشیت اتفاقی پرت شد طرف مانیتورت بعد افتاد روی تبلتت 3تاش با هم خورد شد!تو که به قضا بلا اعتقاد داری?!!!!
نابودم کرد.........!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 18:52
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺍﻣﺮﻭز ﺗﻮ ﻣﺤﻠﻤﻮﻥ ﯾﻪ ﭘﻮﺭﺷﻪ ﺧﻮﺵ ﺭﻧﮓ ﭘﺎﺭﮎ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﺟﺎﺗﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ
ﮐﻮﺩﮎ ﻋﻘﺪﻩ ﺍﯼ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺧﻂ ﺧﻄﯿﺶ ﮐﻦ
ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : خاک برمخت ، ﻧﺪﯾﺪ ﺑﺪﯾﺪﺍ ﺍﯾﻦﮐﺎﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﻦ
ﮐﻮﺩﮎ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺍﻟﺤﺴﻮﺩ ، ﻻﯾﺴﻮﺩ ، لامرض
هیچى دیگه ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ باهم ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺑﻮﺩﻥ
که یهو ﺁﺧﺮ ﺳﺮ ﺧﺮ ﺩﺭﻭﻧﻢ ﯾﻪ ﻟﮕﺪ ﺑﻬﺶ ﺯﺩ ﺻﺪﺍﺵ ﺩﺭ ﺍﻭﻣﺪ ﮐﻠﯽ ﺧﻨﺪﯾﺪیم فرار کردیم:
دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 18:44
+1
maryam
maryam
خُــــدا خودش میدونه کِـــی باید به آدم انرژی از دست رفترو دوباره برگردونــــــه..(:..
دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 14:29
+3
maryam
maryam
آرام باش.. توکل کن.. تفکر کن..
آنگاه می بینی دستان خداوند را که زود تر از دستان تو دست بکار شده اند..
....امام علی(ع)....
دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 12:13
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ