اشکامو پنهونی دارم می ریزم دنیا به کام تو برو عزیزم

شاید بفهمی مثه من نمیشه فدای خنده های تو عزیزم

یه عمری حرفات رو دلم لونه کرد دوسم نداشتی برو بی معرفت

نشستم با خودم منطقی فک کردم... به این نتیجه رسیدم که هیچ کس کامل نیست

هر کسی تو دنیا بعضی چیزا رو داره
بعضی چیزارو نداره...
مثلا خود من
.
معرفت دارم
ولی لنگه ندارم

والااااا
آدم باید این چیزا رو قبول کنه دیگه!

ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻢﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻻﺵ ﻋﻘﺐ ﻣﻮﻧﺪ !!
ﻓﻘﻂ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﻪ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺗﻤﺮﮐﺰﺷﻮ ﺑﺬﺍﺭﻩ ﭘﺎﯼ ﺏﭽﻪﺍﺵ ... ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ
ﺑﭽﻪ ﺍﺵ ﺑﺎ ﻭﻗﺎﺣﺖ ﮐﺎﻣﻞ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ: " ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯽ ... ﺗﻮ ﺟﺎﻣﻌﻪ
ﻧﯿﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺪﻭﻧﯽ !! "
.
.
ﺏﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻇﺮﺍﻓﺘﺶ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﮐﻪ ﺑﭽﻪﺍﺵ ﯾﻪ
ﻭﻗﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻢ ﻧﯿﺎﺭﻩ ...
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺑﭽﻪﺍﺵ ﺑﺎ ﻭﻗﺎﺣﺖ ﮐﺎﻣﻞ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ : " ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﻤﯽﻓﻬﻤﯽ ... ﺗﻮ ﮐﻪ
ﻫﻤﺶ ﺳﺮﮐﺎﺭﯼ !! "
.
.
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺩﺭﺍ، ﭼﻪ ﺷﺎﻏﻞ ﭼﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺭ
.
.
ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺩﺭﺍ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻏﺬﺍ ﮐﻤﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﻭﻥ ﻏﺬﺍ ﺭﻭ ﺩﻭﺱ
ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻭ ﺳﯿﺮﻩ ﺧﻮﺩﺷﻪ ...
.
.
ﮔﻔﺖ ﺑﺎﻣﺎﺩﺭﯾﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺴﺎﺯ
ﮔﻔﺘﻢ : "ﻣﻦ ﺑﺎﻣﺎﺩﺭﻡ ﺟﻤﻠﻪ ﻧﻤﯿﺴﺎﺯﻡ ........ ﺩﻧﯿﺎﻣﻮﻣﯿﺴﺎﺯﻡ ....... "

نشستم با خودم منطقی فک کردم... به این نتیجه رسیدم که هیچ کس کامل نیست

هر کسی تو دنیا بعضی چیزا رو داره
بعضی چیزارو نداره...
مثلا خود من
.
معرفت دارم
ولی لنگه ندارم

والااااا
آدم باید این چیزا رو قبول کنه دیگه!

(O L O)

سیب زمینی با پنیر پارمزان

● مواد لازم:
▪ نصف پیمانه آرد،
▪ سه چهارم قاشق چایخوری نمک،
▪ نصف قاشق چایخوری فلفل،
▪ دو عدد سفیده تخم مرغ،
▪ یک و یک سوم پیمانه پنیر پارمزان،
▪ چهار عدد سیب زمینی برش خورده.
● طرز تهیه
ابتدا فر را با حرارت ۴۲۵ درجه سانتیگراد روشن کنید و سینی فر را با فویل آلومینیومی بپوشانید. در یک کاسه بزرگ آرد، نمک و فلفل را با هم مخلوط کنید در ظرف دیگری سفیده تخم مرغ را همراه با دو قاشق غذاخوری آب، هم بزنید تا وقتی که مخلوط شوند. پنیر پارمزان را هم در ظرف دیگری رنده کنید. حال سیب زمینی را ابتدا در آرد بغلطانید. آن را تکان دهید تا آرد اضافی آن گرفته شود سپس هر قطعه را در مخلوط سفیده تخم مرغ غوطه ور کنید و در نهایت هم آن را به پنیر آغشته کنید. حال این قطعات سیب زمینی را در سینی فر از قبل گرم شده قرار دهید. زمان موردنیاز برای پخت آن ۲۵ دقیقه است. در صورت نیاز هنگام سروکردن از نمک اضافی استفاده کنید.

خواهر و برادرای مهربونم.تواین مدت باهم خندیدیم.همدردی کردیم.ساعاتی از عمرمون رو تو همین دنیای مجازی باهم گذروندیم....حلاصه خوبی بدی دیدید حلال کنین.به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست.من دارم میرم...
...
...
...
...
...
...
...
...
...
...
...
...
دسشویی.2دیقه دیگه بر میگردیم.

شوهر:دوستت دارم
زن:منم دوستت دارم
مرد:ثابتش کن! داد بزن تاهمه دنیا بفهمن
زن کنار گوشش زمزمه میکند:دوستت دارم
مرد:چرا آروم برام زمزمه کردی؟
زن چون تو همه دنیای منی
.
.
و اینگونه بود که مرد بیچاره خر شد!!!!