♥ نگار ♥
اقرار میكنم كه تو خوبی و من بدم
مردود تر ز من نبود بنده ای، ولی
باور نمی كنم، كه تو مولا كنی ردم
قابل نبوده ام كه كند دعوتم كسی
مولا كریم بود كه بی دعوت آمدم
دریا حریف نیست كه پاكم كند مگر
مولا به خاك كوی خود از لطف شویدم
در خورشيد زمان
با صد امید بر در این خانه آمدماقرار میكنم كه تو خوبی و من بدم
مردود تر ز من نبود بنده ای، ولی
باور نمی كنم، كه تو مولا كنی ردم
قابل نبوده ام كه كند دعوتم كسی
مولا كریم بود كه بی دعوت آمدم
دریا حریف نیست كه پاكم كند مگر
مولا به خاك كوی خود از لطف شویدم