یافتن پست: #دور

nazli
nazli


ناگهان روزی می آید که سنگینی رد پاهایم را در درونت حس می کنی رد پاهایی که دور می شوند و این سنگینی از هر چیزی طاقت فرساتر خواهد بود...


دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 23:18
+3
مجتبی مهرانی امجد
مجتبی مهرانی امجد

══════════════ ♥ೋღ☃ღೋ♥ ═══════════════


..... **در دوران تحصیلت چه شکلی تغلب میکردی ؟؟؟ **
دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 22:55
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
* گذشت آن زمان هایی که مردم همدیگر را دور میزدند حالا از روی هم رد می شوند
دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 22:26
+2
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
#دلگیرم که سرمای دوری ات خانه ام را سیاه کرده است و #دودکش ها نفس شان از جای گرم بلند می شود !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 18:49
+1
*elnaz* *
*elnaz* *
دست به من نزن رد که میشی بپا به من نخوری اشتباهی رو خطم نیا دیگه ریختت رو نبینم دلت تنگ نشه صدات رو نشنوم و حتی بوی عطرت رو به خوابم نیا من رو در فکرت هم دوره نکن اون فقط یک سوء تفاهم بود همه چیز تمام./...........


دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 18:38
+2
nazli
nazli
عاشقانه هایی که برایت مینویسم مثل آن دسنه از چای خایی هستند که خورده نمیشوند!!!!!!!

یخ میکنند وباید دور ریخت ...

فنجانت رابده دوباره پر کنم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/14 - 17:36
+5
xroyal54
xroyal54



گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

شايد ما به سرعت از بچگيمون دور شديم

كوچيك كه بوديم چه دلهاي بزرگي داشتيم؛
حالا كه بزرگيم با چه دلهاي كوچيكي
كاش دلامون به بزرگي بچگي بود

كاش براي حرف زدن نيازي به صحبت كردن نداشتيم
كاش براي حرف زدن فقط نگاه كافي بود
كاش قلب ها در چهره بود



حالا اگر فرياد هم بزنيم كسي نمي فهمه و ما به همين سكوت دل خوش كرده ايم
اما يك سكوت پر بهتر از فرياد تو خاليست
سكوتي رو كه يك نفر بفهمه بهتر از هزار فرياديست كه هيچ كس نفهمه
سكوتي كه سرشار از ناگفته هاست
ناگفته هايي كه گفتنش يك درد و نگفتنش هزاران درد داره

دنيا رو ببين !
بچه بوديم بارون هميشه از آسمون مي اومد؛
حالا بارون از چشمامون مياد!



بچه بوديم همه چشم هاي خيسمون رو مي ديدند؛
بزرگ شديم هيچ كس نمي بينه

بچه بوديم توي جمع گريه مي كرديم؛
بزرگ شديم توي خلوت



بچه بوديم راحت دلمون نمي شكست؛
بزرگ شديم خيلي آسون دلمون مي شكنه

بچه بوديم آرزومون بزرگ شدن بود؛
بزرگ كه شديم حسرت برگشتن به بچگي رو داريم

گروه اينترنتي پرشيـن استار | www.Persian-Star.org

بچه بوديم همه رو به اندازه 10 تا دوست داشتيم؛
بزرگ كه شديم بعضي ها رو اصلا دوست نداريم، بعضي ها رو كم و بعضي ها رو بي نهايت.

بچه كه بوديم قضاوت نمي كرديم، همه يكسان بودند؛
بزرگ كه شديم قضاوت هاي درست و غلط باعث شد كه اندازه دوست داشتنمون تغيير كنه.


كاش هنوزم همه رو به اندازه همون بچگي 10 تا دوست داشتيم.
بچه كه بوديم اگه با كسي دعوا مي كرديم يك ساعت بعد يادمون مي رفت؛
بزرگ كه شديم گاهي دعواهامون سال ها يادمون ميمونه و آشتي نمي كنيم

بچه كه بوديم گاهي با يه تيكه نخ سرگرم مي شديم؛
بزرگ كه شديم حتي 100 تا كلاف نخ هم سرگرممون نمي كنه

<span style="font-size:
آخرین ویرایش توسط xroyal54 در [1392/06/13 - 21:53]
دیدگاه  •   •   •  1392/06/13 - 21:14
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

بگو تشت.......... بشین برو رشت

بﮕﻮ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ . . . ﺳﯿﺒﯿﻞ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﻣﯿﭽﺮﺧﻪ

ﺑﮕﻮ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ . . . ﺑﺎﺑﺎﺕ ﻗﺪ ﺁﺩﺍﻣﺴﻪ

ﺑﮕﻮ ﺧﺎﮎ ﺍﻧﺪﺍﺯ . . . ﺧﻮﺩﺗﻮ ﺟﻠﻮ ﺑﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯ

ﺑﮕﻮ ﻣﺘﮑﺎ . . . ﺑﺨﻮﺭ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺘﮏ ﻫﺎ

ﺑﮕﻮ ﺑﺎﺩ ﺑﺰﻥ . . . ﺑﺮﻭ ﺳﺮﻩ ﮐﻮﭼﻪ ﺩﺍﺩ ﺑﺰﻥ

ﺑﮕﻮ ﭘﻨﯿﺮ . . . ﺑﺮﻭ ﯾﻪ ﮔﻮﺷﻪ ﺑﻤﯿﺮ

ﺑﮕﻮ ﺷﺎﻣﭙﻮ . . . ﺑﯿﺎ ﺑﻐﻠﻢ ﮔﺎﻣﺒﻮ

ﺑﮕﻮ ﺳﻪ ﻫﻔﺘﺎ،ﺑﯿﺴﺘﻮ ﯾﮑﯽ . . . ﺧﺎﮎ ﺗﻮ ﺳﺮ ﺗﻮ ﯾﮑﯽ

ﺑﮕﻮ ﭼﺎﻗﻮ . . . ﺑﺮﻭ ﺑﭽﻪ ﺩﻣﺎﻏﻮ

ﺑﮕﻮ ﺍﺷﺮﻑ . . . ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﻗﺶ ﺭﻓﺖ .......
.
ﺍﺯ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ﺳﺎﻟﻢ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯽ :)))))

ﮐﺴﯽ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﻪ ﯾﺎﺩﺵ ﻫﺴﺖ ﺑﮕﻪ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/13 - 18:02
+3
nanaz
nanaz
من و مترسک دردمان مشترک است،دور جفتمان را کلاغ هایی گرفته است که از خودمان فراری اند اما بخاطر نیازشان سمتمان می آیند...!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/13 - 14:03
+5
behzadsadeghi
behzadsadeghi
هرچقدر بیشتر میخواهمت . . . دورتر میشوی . . . . . . برگرد ! قول میدهم دیگر دوستت نداشته باشم !
آخرین ویرایش توسط behzadsadeghi در [1392/06/13 - 01:53]
دیدگاه  •   •   •  1392/06/13 - 01:50
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ