یافتن پست: #دور

M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
______4_______
سلام به همه دوستای گلم...
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه دوستان و قبولی روزه همه دوستان
روز و شب همتون بخیر چهارمین نظر سنجی هم قراره برگزار شه....
دوستان میتونند به هر دو عزیز لایک بزن...اماترجیحا به یک نفر رای بدینکه لایک شما برابر با 1 امتیاز به ایشونه همچنین مجاز میباشید که دیس لایک کنید بعد از 3روز(3شنبه)فردی که بیشترین لایک رو داشته باشه بعنوان چهره محبوب مشخص میشه که در آخر ماه از بین 6 گزینه محبوب؛ 1 نظر سنجی برگزار خواهد شد....
که برنده این دوئل چهره محبوب ماه میشود
تذکر:اشخاصی که فعالیتی نداشته باشن و کمتر از 20 پست داشته باشن رایشان مورد قبول نمی باشد
حتی المقدور باز نشر فراموش نشه اولین چهره کسی نیست ججججججججججزززززززززززززززززز
این چهره تشویق
(البته این تصویر پروفایلشونه)
آخرین ویرایش توسط moricarlo در [1392/04/24 - 02:12]
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/23 - 00:43
+17
ملچ مولوچ
ملچ مولوچ
بهاره با ننش در رختخواب
درد دل مي کرد با چشمي پر آب{-31-}

گفت:ننه حالم اصلا خوب نيست
زندگي از بهر من مطلوب نيست

گو چه خاکي را بريزم بر سرم؟
روي دستت باد کردم مادرم!

سن من از بيست وسه افزون شد
دل ميان سينه غرق خون شد

هيچ کس مجنون اين ليلا نشد
شوهري از بهر من پيدا نشد

غم ميان سينه شد انباشته
بوي ترشي خانه را برداشته!

ننش چون حرف دخترش را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفت:{-11-}

دخترم بخت تو هم وا مي شود
غنچه ي عشقت شکوفا مي شود

غصه ها را از وجودت دور کن
اين همه شوهر يکي را تور کن!

گفت دختر ننه جون من!
اي رفيق مهربان و خوب من!

گفته ام با دوستانم بارها
من بدم مي آيد از اين کارها

در خيابان يا ميان کوچه ها
سر به زير و با وقارم هر کجا

کي نگاهي مي کنم بر يک پسر
مغز يابو خورده ام يا مغز خر!؟

غير از آن روزي که گشتم همسفر
با رامين و احسان و مهدي وايضا صفر

با چهارتاشان رفته بودم سينما
بگذريم از مابقي ماجرا!

يک سري هم صحبت ممد شدم
او خرم کرد آخرش عاشق شدم{-41-}

يکي دو ماهي يار من بود و پريد
قلب من از عشق او خيري نديد

اقاحامد هم
يک زماني عاشق من شد،بله{-33-} {-18-}

ولي بعد امير يار من عرفان بود
البته وسواسي وحساس بود

بعد ازآن وسواسي پر ادعا
شد رفيقم خان داداش تيام{-26-}

بعد او هم عاشق ميلاد شدم{-14-}
بعد ميلاد عاشق مجي شدم

بعد مجي عاشق شاهين شدم
بعد شاهين عاشق مجيد شدم

ننش آمد ميان حرف او
گفت: ساکت شو دگر اي فتنه جو!{-5-}

گرچه من هم در زمان دختري
روز و شب بودم به فکر شوهري

ليک جز آن که تو را باشد پدربزرگ
دل نمي دادم به هرکس اينقدر

خاک عالم بر سرت ،خيلي بدي
واقعا که پوز ننه را زدي
{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
آخرین ویرایش توسط malachmoloch در [1392/04/23 - 23:52]
2 دیدگاه  •   •   •  1392/04/22 - 20:20
+9
-1
saman
saman
در CARLO
یکی از سرگرمی های مورد علاقم اینه که


یه پچه ی ۳ تا ۶ ساله رو بغلش میکنم و دور خودم میچرخم



تا سرش گیج بره ، بعد میذارمش رو زمین تا راه بره



بعد میشینم نگاه میکنم که چطور هی میخوره به در و دیوار …:D

دیدگاه  •   •   •  1392/04/22 - 17:37
+8
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
یاد دارم یک غروب سرد سرد
می‌گذشت ازکوچه‌مان یک دوره گرد
دوره گردم.. دار قالی می‌خرم
دسته دوم،جنس عالی می‌خرم
گر نداری کوزه خالی می‌خرم
کاسه و ظرف سفالیمی‌خرم
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی زد و بغضش شکست
اولسال است و نان در خانه نیست
ای خدا شکرت، ولی این زندگی است؟
سوختم،دیدم که بابا پیر بود
خواهر کوچکترم دلگیر بود
بوی نان تازه هوشم راربود
اتفاقا مادرم هم روزه بود
خم شده آن قامت افراشته
دست خوش رنگش ترکبرداشته
مشکل ما درد نان تنها نبود
فکر می‌کردم خدا آنجا نبود
بازآواز درشت دوره‌گرد
پرده اندیشه‌ام را پاره کرد:
دوره گردم ..دارقالی می‌خرم
دسته دوم جنس عالی می‌خرم
خواهرم بی روسری بیروندوید
آی آقا، سفره خالی می‌خری؟؟؟
آی آقا، سفره خالیمی‌خری؟؟؟
اثری از زنده یاد قیصر امینپور
دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 19:17
+6
mamad-rize
mamad-rize
در CARLO
یکرنگ که باشی،
زود چشمشـان را میزنی،
خسته میشوند از رنــگــــ تکراریت،
این روزها دوره ی هاست…
{-15-}{-15-}
دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 15:02
+9
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
فامیل دور: آقای مجری یه چیزی بگم اصن باورتون نشه، من بچه بودم...
آقا مجری: خُب؟
فامیل دور: باورتون شد؟!
آقای مجری: بله باورم شد!
فامیل دور: چی جوری شما باورتون شد آقای مجری؟! من خودم باورم نمیشه!!!!!
:))))))))))))))))))))))))))
دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 14:39
+9
Mohammad
Mohammad
در ميان من و تو
پيشگويان و فالگيران و فنجانهاي قهوه اي كه خوانده نمي شوند..
و نشانه هايي از عشقي دور
شبيه نشانه هاي روز قيامت..
دوستت دارم
و من به خاطر توست كه تمرين پيامبري مي كنم..

کاش می شد جهان را
به دور از قوانین شاعرانه دوست داشت
...

ina hamash delneveshte hastesh,...omidvaram k khosheton biad
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 23:05
+4
saqar
saqar
در CARLO
بعضي ها از دور مي درخشند!
نزديك كه ميشوي يك تكه شيشه ي شكسته اي بيشتر نيستند
كه بايد لگدي بهش زد تا از مسير نور آفتاب دور شوند
و چشمان ديگري را خيره نكند و گول نزنند . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 19:11
+6
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
میخام واسه پسراا لایک بزنم اول یه بار دور اتاق میچرخم که مبادا از روی هوای نفس باشه.

یه همچین ادم مومنیم من والا
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 19:05
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
ما هم برای خودمان خوشیم! مثلن از مردی که صبح تا شب دارد برای در آمد بیشتر برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی سگ دو می زند، توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره مان ویالون بزند و از مردی که زیر پنجره مان ویالون می زند توقع داریم که عضو ارشد هیات مدیره ی شرکت واردات رادیاتور باشد. توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند، زندگی مان را تامین کنند، صبور باشند و دلداریمان بدهند، خوب کار کنند و همیشه بوی خوب بدهند و زود به زود سلمانی بروند و غذاهای بد مزه مارا با اشتیاق بخورند و با ما مهمانی هایی که دوست داریم بیایند و هر کسی را که ما دوست داریم دوست داشته باشند و دوست های دوران مجردیشان را فراموش کنند و نان استاپ توی جمع قربان صدقه مان بروند و هیچ زن زیباتری را اصلن نبینند و حتی یک نخ هم سیگار نکشند!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 17:43
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ