یافتن پست: #دور

sasan pool
sasan pool
رفتار من عادی است

اما نمی دانم چرا

این روزها...

از دوستان و آشنایان

هرکس مرا می‌بیند

از دور می‌گوید:

این روزها انگار

حال و هوای دیگری داری!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/14 - 14:14
sasan pool
sasan pool
باز در دست تو دست دیگری است /باز هم دیدم که قولت سر سری است
اولش باور نمی کردم ولی/باورم شد رنگ تو خاکستری است
بعد از آن چشم تو دیگر هیز شد/سهم من از عشق تو ناچیز شد
التماسم کردی و گفتم برو/قلب من از کینه ات لبریز شد
ببین با من چه ها کردی/نمی خواهم که بر گردی
تو تنها لایق اون هرزه های مست و ولگردی
ساده با هر چشمکی دل باختی/هر شبی با یک نفر می ساختی
عاقبت تاوان هر بازیچه را با فدای پاکیت پرداختی
باز اضحار ندامت کرده ای/ از رفیق بد شکایت کرده ای
گریه ات بوی خیانت میدهد/دور شو دیگر تو عادت کرده ای
تقدیم به همه کسانیکه عشقشون هم هرزه بود و هم هرزه دل بود.چقدر من و امثال من ساده ایم زود گول می خوریم واقعا که.چه دورانی شده .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/14 - 14:00
عسل ایرانی
عسل ایرانی
تركه با چند تا رشتيه نشسته بودن داشتن جوك مي گفتن، رشتيا براي تركا جك ميگن، نوبت تركه كه ميشه،‌ تا مياد بگه: يه روز رشتيه... همه بهش ميگن بشين بابا نميخواد بگي! دوباره يه دور ميزنه ميرسه به تركه، باز تا مياد بگه: يه روز يه رشتيه... ميپرن وسط حرفش، نميذارن بگه. بار بعد كه نوبت ميرسه به تركه، ميگه: يه روز يه تركه داشته ميرفته با سر ميخوره زمين! همه رشتيا ميخندن، بعد تركه ميگه: ‌ولی وقتي بلندش ميكنن ميبينن رشتي بوده!!
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/14 - 11:14
+11
نیوشا
نیوشا
بعضی بریدن ها دورخیز حسابی میخواد .
واسه دورخیز هم باهاس برگردی عقب...
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/14 - 00:18 توسط Mobile
+9
alireza
alireza
سه چیز غیر ممکن در دنیا:
- شما نمی توانید تعداد موهای خود را بشمارید....
- شما نمی توانید چشمان خود را با صابون بشویید....
- شما نمی توانید در حالیکه زبانتان بیرون است نفس بکشید..!!!
.
.
.
لطفا اون زبون مبارک رو بدید تو، الان دور از جوون با اینکارتون شبیه یک سبک عقل شدید...{-5-}
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/13 - 22:45
+7
sasan pool
sasan pool
چه اشتباه بـزرگیست، تلخ کردن زندگیمان


برای کسی که در دوری ما


شیرین ترین لحظات زندگیش را سپری میکند
دیدگاه  •   •   •  1390/12/13 - 21:29
amir reza
amir reza
وطنم ای شکوه پا بر جا
در دل التهاب دوران ها
کشور روزهای دشوار و
زخمی سربلند بحران ها
دیدگاه  •   •   •  1390/12/13 - 18:06
+3
amir reza
amir reza
من که تسبیح نبودم تو مرا چرخاندی
مشت بر مهره تنهایی من پیچاندی
مهر دستان تو دنبال دعایی می گشت
بارها دور زدی ذهن مرا گرداندی
ذکرها گفتی و بر گفته خود خندیدی
از همین نغمه تاریک مرا ترساندی
بر لبت نام خدا بود خدا شاهد ماست
بر لبت نام خدا بود و مرا رقصاندی
دست ویرانگر تو عادت چرخیدن داشت
عادتت را به غلط چرخه ایمان خواندی
قلب صد پاره من مهره صد دانه نبود
تو ولی گشتی و این گمشده را لرزاندی
جمع کن: رشته ایمان دلم پاره شده است
من که تسبیح نبودم، تو چرا چرخاندی؟
دیدگاه  •   •   •  1390/12/13 - 18:03
+2
sasan pool
sasan pool
من اگر غصه هزاران دارم


گله از بازي دوران دارم


دل گريان،لب خندان دارم


به تو و عشق تو ايمان دارم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/12 - 21:50
+4
-1
benyamin
benyamin
یه روز یه گجشک آبادانی با یک کامیون تصادف می‌کنه،، راننده کامیون نگران پیاده می‌شه و بدن نیمه جان گنجشک رو میبره خونه و اون رو پانسمان میکنه و میذاره توی قفس...
بعد از یه مدتی‌ گجشک به هوش میاد و با تعجب دور و برشو نگاه میکنه و بلند می‌شه و میله‌های قفس رو میگیره و فریاد میزنه؛
یعنی‌ مو راننده رو کشتوم؟ یعنی‌ مو توی زندانم؟
دیدگاه  •   •   •  1390/12/12 - 18:21
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ