گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت!
پرسیدند : چه می کنی ؟
پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم !
گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است و این آب فایده ای ندارد!
گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که کسی از من بپرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟

پاسخ میدهم : هر آنچه از من بر می آمد!...

یه دوس دخترم ندارم سمتِ کِرِم داره بیسکوییت رو بهش بدم ...

بعد که خورد اون بیسکوییتو ، نگاه معصومانه ای کنه بهم و بپرسه :

عزیزم ...دوسم داری ...؟

بعد منم دستمو شل کنم بزنم تو دهنش ، بگم :

الاغ وقتی سمتِ کِرِم دار بیسکوییتو میدم بهت ، ینی دارم با زبونه بی زبونی میگم :

دوستت دارم ...!

کصااااااااااااااافد

کل دنیا هم هر روز بگویند :دوستم دارند فایده ندارد... امـــــــا... دوستت دارم های تــــــــــــــــــو... چه غوغایی میکند نمیدانی...

مهربانیت را به دستی ببخش ؛ که می دانی با او خواهی ماند ....

وگرنه حسرتی می گذاری بر دلی که دوستت دارد ... !!!

دوستت دارم جاودانه
نه از سر هوس عاقلانه
چنان که نبودنت هم در
رویای من بودنست
صدای نفسهایت را میشنوم
اضطراب دیدنت دیوانه ام کرده