یافتن پست: #دیگری

نیوشا
نیوشا
روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش
قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید .
روزنامه
نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه
بود..
او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی
او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او
گذاشت و انجا را ترک کرد.
عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شدکه کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است
مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی ان چه نوشته است؟
روزنامه نگار جواب داد:چیز خاص و مهمی نبود،من فقط نوشته شما را به شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد.
مرد کور هیچوقت
ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی او خوانده میشد:امروز بهار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!!
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/15 - 20:16
+9
عسل ایرانی
عسل ایرانی
در زندگی، نقش نیش های مار "مار و پله" را بازی نکنیم،
شاید آن دیگری، توان دوباره بالا آمدن از نردبان را نداشته باشد.
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/15 - 20:04
+5
armin
armin
التماسم مال ديروز بود
مال وقتي که نادان بودم

امــــروز
مي خواهي با او بروي؟؟؟؟
.
.
.
.
خیالی نیست , برو...

قرار نیست که همیشه من خوش باشم
پارسال من خوش بودم از اینکه در کنارت بودم
امسال دیگری خوش است برای با تو بودن
و سالِ بعد یکی دیگر
از تلاش دست نکش که چشم ملتی به توست!

تو رو مثله تفی انداختمت رو زمین هر کس
لیست زد نوش


به سلامتیه اونایی که جای اعتقاد به بهشت و جهنم و اون دنیا , به یه کم انسانیت توی این دنیا معتقد هستند
دیدگاه  •   •   •  1390/12/14 - 17:19
+7
sasan pool
sasan pool
رفتار من عادی است

اما نمی دانم چرا

این روزها...

از دوستان و آشنایان

هرکس مرا می‌بیند

از دور می‌گوید:

این روزها انگار

حال و هوای دیگری داری!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/14 - 14:14
sasan pool
sasan pool
این روزها دیگر

تعداد موهای سفیدم را نمی‌دانم

گاهی برای یادبود لحظه‌ای کوچک

یک روز کامل جشن می‌گیرم

گاهی

صد بار در یک روز می‌میرم

حتی

یک شاخه از محبوبه‌های شب

یک غنچه مریم هم

برای مردنم کافی است

گاهی نگاهم در تمام روز

با عابران ناشناس شهر

احساس گنگ آشنایی می‌کند

گاهی دل بی دست و پا و سر به زیرم را

آهنگ یک موسیقی غمگین

هوایی می‌کند

اما

غیر از همین حس‌ها که گفتم

و غیر از این رفتار معمولی

و غیر از این حال و هوای ساده و عادی

حال و هوای دیگری

در دل ندارم

رفتار من عادی است
دیدگاه  •   •   •  1390/12/14 - 14:11
sasan pool
sasan pool
باز در دست تو دست دیگری است /باز هم دیدم که قولت سر سری است
اولش باور نمی کردم ولی/باورم شد رنگ تو خاکستری است
بعد از آن چشم تو دیگر هیز شد/سهم من از عشق تو ناچیز شد
التماسم کردی و گفتم برو/قلب من از کینه ات لبریز شد
ببین با من چه ها کردی/نمی خواهم که بر گردی
تو تنها لایق اون هرزه های مست و ولگردی
ساده با هر چشمکی دل باختی/هر شبی با یک نفر می ساختی
عاقبت تاوان هر بازیچه را با فدای پاکیت پرداختی
باز اضحار ندامت کرده ای/ از رفیق بد شکایت کرده ای
گریه ات بوی خیانت میدهد/دور شو دیگر تو عادت کرده ای
تقدیم به همه کسانیکه عشقشون هم هرزه بود و هم هرزه دل بود.چقدر من و امثال من ساده ایم زود گول می خوریم واقعا که.چه دورانی شده .
دیدگاه  •   •   •  1390/12/14 - 14:00
Mitra Mohebbi
Mitra Mohebbi
همیشه شیرین نباش!
فرهاد گاهی باید طعم دیگری را تجربه کند…
دیدگاه  •   •   •  1390/12/13 - 19:34
+5
hadith
hadith
خدایا كسی را كه قسمت دیگریست سر راهمان قرار نده تا شبهای دلتنگیش برای ما باشد و روزهای خوشیش برای دیگران.{-47-}
دكتر علی شریعتی
دیدگاه  •   •   •  1390/12/13 - 01:06
+5
نیوشا
نیوشا
این پست فقط جهت اب انداختن دل شماست و هیچگونه پیام دیگری ندارد.(چون الان خودم بد جوری هوس کردم )
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/13 - 00:55
+13
amir reza
amir reza
هیچگاه ناامید نشو شاید در دیگری باز باشد
دیدگاه  •   •   •  1390/12/12 - 22:44
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ