یافتن پست: #راه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اینقدر دوست دارم در روز محشر سر خدا خلوت باشه, بشینیم سر فرصت یه مقداری سر خلقت پشه با هم صحبت كنیم.
5 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 16:56
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به سلامتیه دختری که دوست پسرشو با یکی دیگه دید؛ نرفت داد و بیداد راه بندازه آبروی پسره بره. قشنگ رفت سوار ماشینش شد و جُفتشون رو زیر کرد ... خیلی هم شیکو مجلسی . . .!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 16:18
+6
be to che???!!
be to che???!!
مي دوني سريعترين راه به چنگ اوردن قلب يك مرد چيه ؟ پاره كردن سينه اش با يك كارد اشپزخانه
5 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 15:57
+3
saman
saman
در CARLO

یه سوالی از صبح تا حالا ذهن مارو درگیر کرده


ببینین شما میتونین بهش جواب بدین؟


اگه “مردان آنجلس” یه زن همراهشون بود


بازم میتونستن ۳۰۰سال با خیال تخت بخوابن!؟

3 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 15:45
+5
korosh
korosh

روسیا دورتموند 4 – بایرن مونیخ 2 : پپ اولین جام را از دست داد


 بروسیا دورتموند 4 – بایرن مونیخ 2: پپ اولین جام را از دست دادپیروزی‌های درخشان بایرن در دیدارهای دوستانه بود و اولین بازی رسمی آنها با پپ گواردیولا با شکست همراه شد.



پپ گواردیولا اولین جام خود در بایرن مونیخ را از دست داد. او که با بایرن نتایج درخشانی در بازی‌های دوستانه گرفته بود در اولین دیدار رسمی خود با این تیم چهار بر دو در سیگنال ایدونا پارک مغلوب بروسیا دورتموند شد و نتوانست سوپرجام آلمان را فتح کند.



گواردیولا از سیستم 1-4-1-4 بهره گرفته بود که در پیش‌فصل آن را بسیار تمرین کرده بود و تیاگو آلکانتارا در پست هافبک دفاعی قرار داشت.



اما دورتموند در دقیقه 6 به گل رسید. سانتر روبرت لواندوفسکی را سون بندر با سر زد و به نظر نمی‌رسید موقعیت خیلی خطرناکی باشد اما تام اشتارکه توپ را ناقص دفع کرد و مارکو روییس با سر گل زد.



دقایقی بعد لواندوفسکی توپ را وارد دروازه بایرن کرد اما داور در تصمیمی بحث‌برانگیز گل را آفساید اعلام کرد.



بایرن در دقیقه 54 بازی را به تساوی کشاند. سانتر عالی فیلیپ لام را آرین روبن با سر زد. او که پیش از این در فینال لیگ قهرمانان هم به زردپوشان گل زده بود این کار را در سوپرجام هم تکرار کرد.



اما دورتموند دو دقیقه بعد پاسخ داد. روی ضدحمله‌ای سریع بود که دانیل ون‌بویتن با ضربه سری شیرجه‌ای به اشتباه دروازه خودی را گشود. تنها یک دقیقه بعد بازی سه بر یک شد. ایلکای گون‌دوغان با شوتی کات‌دار دروازه اشتارکه را گشود.



بایرن در دقیقه 64 یک گل دیگر زد. سانتر عالی فیلیپ لام به آرین روبن رسید و او با چرخشی عالی توپ را به دروازه وایدنفلر رساند.



بایرن تلاش کرد گل تساوی را بزند و یک بار ضربه سر توماس مولر روی پاس تماشایی تیاگو به تیر دروازه برخورد کرد.



اما در نهایت دورتموند که در دقایق پایانی به اداره بازی می‌پرداخت و گاهی خطراتی ایجاد می‌کرد به گل چهارم رسید. پیر امریک آئوبامیانگ که فرصتی تک به تک را از دست داده بود این بار توپ را در موقعیتی عالی به روییس سپرد تا او در شرایط مشکوک به آفساید با وجود تکل فیلیپ لام گل بزند.

دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 15:15
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO
آدم های ساده را دوست دارم !
همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند!
همان ها که برای همه لبخند دارند!
همان ها که همیشه هستند، برای همه هستند!
آدم های ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعت ها تماشا کرد؛
عمرشان کوتاه است!!
بس که هر کسی از راه می رسد...
یا ازشان سوء استفاده می کند!
یا زمینشان می زند!
یا درس ساده نبودن بهشان می دهد...!
آدم های ساده را دوست دارم !
بوی ناب “ آدم ” می دهند...
1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 14:32
+4
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO

یکی از فانتزیام اینه که وختی تو راهرو دارم راه میرم بخورم به یه دختره

کل وسایلش بریزه زمین منم از کنارش رد بشم و بگم اووی مگه کوری ؟

همش که نباید بریم براش جمع کنیم بعد عاشقش بشیم بریم بگیریمش !!! والا …

دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 13:32
+5
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


@arash-tavanaei
آرش رفته خواستگاری بابای عروس با لپ تاپ اومده می گه جوان، من اهل تحقیقات محلی و اینا نیستم، یوزر پسورد بیاتویونیت رو بزن! {-7-}


4 دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 12:18
+5
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


بیراهه هم برای خودش راهی ست اگر قرار باشد مرا به تو برساند...!


دیدگاه  •   •   •  1392/05/6 - 12:03
+3
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
یبارفاطمه خانم و دخترش اومده بودن خونمون که مثلا ازم راهنمایی بخوان واسه رشته دخترش<img src=" /><img src=" />...عاقا منم از همه جا بی خبر تازه از حموم اومده بودم بیرون و خبر نداشتم اینا نشستن تو پذیرایی<img src=" /><img src=" />..همونطوری که سرمو خشک میکردم با صدای بلنداین شعر رو میخوندم{-99-}..مامانم گفته بهم دس تو دماغم نکنم...شیرینی در نیارم شوت نکنم<img src=" />...عاقا یهو دیدم دهنشون اینجوری باز مونده<img src=" /><img src=" />..مادرمم که سرشو از تاسف تکون میداد<img src=" /><img src=" />..فاطمه خانم به مادرم گفت:خب ما رفع زحمت میکنیم دیگه...<img src=" /><img src=" />
دیدگاه  •   •   •  1392/05/5 - 16:18
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ