یافتن پست: #راه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

دوم راهنمایی وقتی معلم زبان میومد سر کلاس

همه دانش اموزا:

hello teacher !how are you?im fine thank you and you?

معلم:

کلا خودمون جواب خودمونو میدادیم

معلم هم دچار خلا مغزی میشد

و ما هم سرشار از ذوق که عالم زبان شدیم

دیدگاه  •   •   •  1393/01/8 - 20:48
+3
reza
reza
نسیم صبح ز راهی که امدی برگرد
ببر سلام ز من ان عزیز زهرا را
تمام عمر بگو ب خورشید و ماه ناز کنم
اگر به کلبه ی تاریکه من نهی پا را
یاصاحب از زمان 
دیدگاه  •   •   •  1393/01/8 - 17:48
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



از راه های ترک اعتیاد به اینترنت و چت :)))))


دیدگاه  •   •   •  1393/01/8 - 17:08
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به مامانم میگم:
خواب دیدم مُردَم
میگه :خیره انشاا… :|
دیگه میدونم سرِراهیم فقط نمیدونم تو سبد بودم یا کالسکه!
دیدگاه  •   •   •  1393/01/8 - 12:05
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺮﻓﺘﻢ
ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺩﻭﺍﻥ ﺩﻭﺍﻥ ﺳﻤﺘﻢ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺁﻗﺎ ﺁﻗﺎ ... ﭼﺴﺐ ﺯﺧﻢ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﯾﻦ؟ ﺍﺭﺯﻭﻥ
ﻣﯿﻔﺮﻭﺷﻤﺎ
ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ:
... ﺍﮔﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﭼﺴﺐ ﺯﺧﻤﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﺨﺮﻡ ﻧﻪ
ﺯﺧﻤﻬﺎﯼ ﻣﻦ ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﻧﻪ ﺯﺧﻤﻬﺎﯼ ﺗﻮ
ﮐﻮﺩﮎ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺩﯾﻮﺙ ﭘﻮﻝ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺷﻌﺮ ﻓﻠﺴﻔﯽ ﺗﺤﻮﯾﻠﻢ
ﻧﺪﻩ !!!!!!!! :))))))))

دیدگاه  •   •   •  1393/01/7 - 16:16
+2
xroyal54
xroyal54
چند وقته...

چندگاهیست وقتی می گویم :
اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن
باآمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد...

چندگاهیست وقتی می گویم :
صلواتک علیه و علی آبائه
به یاد مصیبتهای اهل بیتت اشک ماتم نمی ریزم...

چندگاهیست وقتی می گویم:
فی هذه الساعة
دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت کجا منزل گرفته ای...

چندگاهیست وقتی می گویم :
و فی کل الساعة
دلم نمی سوزد که همه ساعاتم از آن تو نیست...

چندگاهیست وقتی می گویم :

ولیا و حافظا
احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و
قطره های اشکم را به نظاره نشسته است...

چندگاهیست وقتی می گویم :
و قائدا و ناصرا
به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش نمی زند...

چندگاهیست وقتی می گویم:
و دلیلا و عینا
یقین ندارم که تو راهنما و نگهبان منی...

چندگاهیست وقتی می گویم :
حتی تسکنه أرضک طوعا
یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین،من هم شاهد مدینه فاضله ات باشم...

چندگاهیست وقتی می گویم :
و تمتعه فیها طویلا
به حال آنانی که در زمان دراز حکومتشیرین تو،
طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم...

اما چندگاهیست دعای فرج را چند بار میخوانم
تا هم با آمدن نامت
دلم بلرزد
هم
اشکم بریزد
هم در جست و جویت باشم،
هم سرپرستم باشی،
هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم و
هم احساس کنم خدا در نزدیکی من است...
السلام علیک یا ابا صالح مهدی (عج)
Photo: ‎چند وقته...<br />
<br />
چندگاهیست وقتی می گویم :<br />
اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن<br />
باآمدن نام دلربایت دلم نمی لرزد...<br />
<br />
چندگاهیست وقتی می گویم :<br />
صلواتک علیه و علی آبائه<br />
به یاد مصیبتهای اهل بیتت اشک ماتم نمی ریزم...<br />
<br />
چندگاهیست وقتی می گویم:<br />
فی هذه الساعة<br />
دگر به این نمی اندیشم که در این ساعت کجا منزل گرفته ای...<br />
<br />
چندگاهیست وقتی می گویم :<br />
و فی کل الساعة<br />
دلم نمی سوزد که همه ساعاتم از آن تو نیست...<br />
<br />
چندگاهیست وقتی می گویم :<br />
ولیا و حافظا<br />
احساس نمی کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و <br />
قطره های اشکم را به نظاره نشسته است...<br />
<br />
چندگاهیست وقتی می گویم :<br />
و قائدا و ناصرا<br />
به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش نمی زند...<br />
<br />
چندگاهیست وقتی می گویم:<br />
و دلیلا و عینا<br />
یقین ندارم که تو راهنما و نگهبان منی...<br />
<br />
چندگاهیست وقتی می گویم :<br />
حتی تسکنه أرضک طوعا<br />
یقین ندارم که روز حکومت تو بر زمین،من هم شاهد مدینه فاضله ات باشم...<br />
<br />
چندگاهیست وقتی می گویم :<br />
و تمتعه فیها طویلا<br />
به حال آنانی که در زمان دراز حکومتشیرین تو،<br />
 طعم عدالت را می چشند غبطه نمی خورم...<br />
<br />
اما چندگاهیست دعای فرج را چند بار میخوانم<br />
تا هم با آمدن نامت<br />
دلم بلرزد<br />
هم<br />
اشکم بریزد<br />
هم در جست و جویت باشم،<br />
هم سرپرستم باشی،<br />
هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم و<br />
هم احساس کنم خدا در نزدیکی من است...<br />
السلام علیک یا ابا صالح مهدی (عج)‎
1 دیدگاه  •   •   •  1393/01/7 - 14:24
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در فولكلور آلمان ، قصه ای هست كه این چنین بیان می شود : مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده . شك كرد كه همسایه اش آن را دزدیده باشد ، برای همین ، تمام روز اور ا زیر نظر گرفت. متوجه شد كه همسایه اش در دزدی مهارت دارد ، مثل یك دزد راه می رود ، مثل دزدی كه می خواهد چیزی را پنهان كند ، پچ پچ می كند ،آن قدر از شكش مطمئن شد كه تصمیم گرفت به خانه برگردد ، لباسش را عوض كند ، نزد قاضی برود و شكایت كند. اما همین كه وارد خانه شد ، تبرش را پیدا كرد . زنش آن را جابه جا كرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش را زیر نظر گرفت و دریافت كه او مثل یك آدم شریف راه می رود ، حرف می زند ، و رفتار می كند! *** پائولو کوئیلو: همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که ما انسانها در هر موقعیتی معمولا آن چیزی را می بینیم که دوست داریم ببینیم
دیدگاه  •   •   •  1393/01/6 - 17:38
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

حاج آقا بالای منبر میگه جوانان ما خیلی گمراه شدن
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
آنها 11تومن میدن بابت یک قوطی آبجو ...
طرف بلند میشه میگه حاجی انداختن بهت 8 تومنه )))))

دیدگاه  •   •   •  1393/01/6 - 13:52
+3
mary jun
mary jun
می خواهی قضاوتم کنی؟
کفش هایم را بپوش
راهم را قدم بزن
درد هایم را بکش
سال هایم را بگذران
بعد قضاوت کن
دیدگاه  •   •   •  1393/01/4 - 19:34
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عریف عشق واقعی..........

عشق یعنی:به خطر انداختن همه چیز.

عشق یعنی:به دست آوردن فرصتی دباره.

عشق یعنی:احساس تعهد بدون احساس به دام افتادن

عشق یعنی:تصمیم گیری با هم.

عشق یعنی:با هم به تساوی رفتار کردن.

عشق یعنی:کسی که تو را باور دارد.

عشق یعنی:کسی که همیشه تو را میخنداند.

عشق یعنی:سهیم شدن در پیروزی وشکست ها.

عشق یعنی :سهیم شدن در بالا وپاین ها.

عشق یعنی:سعی در درک کردن حالات یک دیگر.

عشق یعنی:در عذرخواهی پیش قدم شدن.

عشق یعنی:وقتی که نمیتوانی به کس دیگه ای فکر کنی.

عشق یعنی:جشن گرفتن بدون هیچ مناسبتی.

عشق یعنی:وقتی که تنها گوشه چشمی کافی باشه.

عشق یعنی:صید یک عمر

عشق یعنی:لذت بردن از مناظر.

عشق یعنی:سقوط برای یک دیگر.

عشق یعنی:فراموش کردن زمان وقتی باهم هستید.

عشق یعنی:یک رویا.

عشق یعنی:باهم زیر بارون خیس شدن.

عشق یعنی:اینده خودت رو کنارش ببینی.

عشق یعنی:وقتی لیست خواستگاراتو میندازی دور.

عشق یعنی:وقی از خودت میپرسی اگه هم دیگرو نداشتیم چکار میکردیم؟

عشق یعنی:برات مهم نباشه که تعطیلات کجا میری.مهم این باشه که باکی باشی.

عشق یعنی:وقتی اون افتاب زندگیت.

عشق یعنی:وقتی مریض میشه ازش پرستاری کنی تا حالش خوب بشه.

عشق یعنی:وقتی بهت مگیگه خندیدنت رو دوست داره.

عشق یعنی:داشتن علایق مشترک.

عشق یعنی:چیزی که بعضی وقتا نزدیکتر از اونه که فکر میکنی.

عشق یعنی:بعضی وقتا مجبور بشی تیکه های دل شکسته ات رو برداری وبه راهت ادامه بدی.

عشق یعنی:اشتیاقی اشتین برای باعم بودن.

عشق یعنی:ساختن پل نه دیوار.

عشق یعنی:اولین سالگرد ازدواجتون رئ جشن بگیرین ومنتظر صدوبیست وپنجمیش باشین......
2 دیدگاه  •   •   •  1393/01/4 - 14:56
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ