یافتن پست: #رسیدن

saqar
saqar
در CARLO
نیا رو تاریکی فرا گرفته

دوست داشتن در پس مادیات پنهان است .


ارزشها با آوازی نا شناخته ُ خود را فریاد می زنند .


شادی رنگ می بازد .


خواسته ها در پی تفکر مالکیت تمامی اذهان در بر می گیرد .


سنت با پوششی جدید خود را عیان تر می کند .


تظاهر ُ  با نقش مذهب  ُگناه را می پوشاند .


وتقدس با تظاهر خود را از اصل رها میکند .


وتظاهر ریشه می دواند.


ریا ارزش می شود.ودر کنار دروغ هویت می یابد .


 انحصار ثروت را با  نام هدیه ی خداوندی جار زده میشود.


رسیدن به آرزوها ُ مایه فخر میشود .


وفخر دست مایه ای میشود به نام عنایت خداوندی .


وخداوند ُحیران از این اشرف مخلوقاتش .

دیدگاه  •   •   •  1392/05/3 - 15:36
+4
saman
saman
روانشناسان طی ده ها سال بررسی به این نتیجه رسیدند که انسان یک کودک درون دارد
اما ایرانی های فیسبوک ظرف یک سال به نتایج باورنکردنی از قبیل ( خر درون ، سگ درون ، کرم درون و اخیراً از همه مهمتر به عمه درون ) دست یافته اند...واقعاً مرحبا به این همه مخ که اینجا تلف شده ..مرسی از همت ملی شما
دیدگاه  •   •   •  1392/05/2 - 15:36
+3
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
ﺷﯿﺦ ﺑﺎ ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻭ ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﯿﺲ
ﺩﺭﺻﺤﺮﺍ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ
ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺑﺎﺩﯼ ﻭﺯﯾﺪﻥ ﮔﺮﻓﺖ ﻭﻫﻤﻪ
ﭘﺮﺳﭙﻮﻟﯿﻬﺎﺭﺍﺑﺎﺩ ﺑﺮﺩ ﺍﺳﺘﻘﻼﻟﯿﻬﺎﺑﺎﻏﺮﻭﺭ ﺍ
ﺯ ﺷﯿﺦ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:
ﯾﺎﺷﯿﺦ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺎﻗﻮﯾﺘﺮﯾﻢ?ﺷﯿﺦ ﺧﻨﺪﻳﺪﻭﮔﻔﺖ:
نه شما سوراخید از شما رد شد.:D
دیدگاه  •   •   •  1392/05/2 - 14:34
+6
مهسا
مهسا


الفبای زندگی ...

الف: برای رسیدن به نهایت
ب: برای تجلی و
پ: برای پیوستن به
ت: برای ...


دیدگاه  •   •   •  1392/05/1 - 23:14
+6
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
برایم آش نذری آورده بود و من با چه ذوقی گفتم قبول باشد ...

نمیدانستم برای رسیدن به دیگری نذر کرده بود{-31-}{-31-}{-60-}
آخرین ویرایش توسط ramin-rtbm در [1392/05/1 - 19:05]
2 دیدگاه  •   •   •  1392/05/1 - 19:03
+10
*elnaz* *
*elnaz* *
گذشته ای که را است آینده ای که حالی برای رسیدنش نداریم و که را بهم میزند چه زندگی #شیرینی..............................
دیدگاه  •   •   •  1392/05/1 - 18:42
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
باید یه قوطی نارنجی بخرم و توش اسمارتیز بریزم،
هروقت سردرد داشتم و ازم پرسیدن چی شده ؟
بگم “همون سردردهای همیشگی” و چندتاشو بخورم و بگم آه ! :D
شوما بگید حالم خعلی بده؟
دیدگاه  •   •   •  1392/05/1 - 13:47
+6
saman
saman
در CARLO
غضنفر از لقمان پرسیدن فندک دارى ؟ گفت از بى ادبان …
غضنفر گفت :پرسیدم فندک داری ؟
لقمان ناراحت شد زد تو گوش غضنفر … 
غضنفر یه دونه زد تو گوش لقمان !
خلاصه دعوا بالا گرفت ؛ لقمان الان تو کلانتریه !
غضنفر هم بازداشته 
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
دیدگاه  •   •   •  1392/04/31 - 16:18
+3
saman
saman
در CARLO
 داداشم رفته سربازی ، وقتی رفته بوده معرفی ازش پرسیدن مشکل قضایی ندارین ؟ گفته نه به اون صورت ولی هرچی میخورم سیر نمیشم …
دیدگاه  •   •   •  1392/04/31 - 12:25
+4
sara
sara
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می¬شد و بر می¬گشت!پرسیدند:چه می¬کنی؟پاسخ داد:در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می¬کنم آن را روی آتش می¬ریزم...گفتند:حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می¬آوری بسیار زیاد است و این آب فایده¬ای ندارد.
گفت:..شاید نتوانم آتش را خاموش کنم،اما آن هنگام که خداوند از من می¬پرسد:زمانی که دوستت در آتش سوخت تو چه کردی؟؟پاسخ می¬دهم:هر آنچه از من بر می¬آمد!!!!
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/31 - 09:10
+7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ