یافتن پست: #رفته

saman
saman
ﺩﻳﮕﺮ ﺩﻳﺮ ﺍﺳﺖ!
ﺧﻴﻠﯽ ﺩﻳﺮ!
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻳﺎﺩﺕ ﺑﻴﺎﻓﺘﺪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺭﯼ …
ﺩﻳﮕﺮ ﺩﻳﺮ ﺍﺳﺖ!
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﻋﺎﺷﻘﻢ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ
ﺩﻳﮕﺮ ﺩﻳﺮ ﺍﺳﺖ !
ﻭ ﺩﻳﺮ ﻳﻌﻨﯽ ﺣﺎﻻ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﻳﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ
ﺣﻀﻮﺭﺕ
ﺧﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ …
ﺩﻳﺮ ﻳﻌﻨﯽ ﺣﺎﻻ
ﻛﻪ ﺁﺭﺍﻣﻢ ﺑﯽ ﺗﻮ,
ﺩﻳﺮ ﺁﻣﺪﯼ !

(نجیب زاده)
دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 14:55
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


دل نوشته...دلم...... دلم گرفته از خودم. خودم...... خودم اسیر غم شدم. شدم........ شدم غریب قصه هام ...


دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 12:14
+1
roya
roya
در CARLO

این داستان رو تا تهش بخون 

نامردی اگه نخونیا



Cover.jpg

گدا چهارراه قدس بودم ،هنوز چند روزی به نوروز مانده بود


گدا بودم اما از لحاظ مالی بد نبودم در آن روزها
هر روز کارم از هفت یا هشت صبح اغاز میشد و من یک پیر مرد خسته تر از دیروز برای مقداری پول خود را به هیچ دنیا می کشاندم



...یک روز مانده بود به عید در میان ترافیک ماشین هایی که از خرید می امدند یا به خرید میرفتن ماشین مدل بالایی بود که در میان ترافیک انبوه 
به چشم برق میزد



هنوز بیست ثانیه مانده بود که چراغ سبز شود که ناگهان صدای مردی را شنیدم که صدا زد اقا... اقا...! برگشتم دیدم همان مردی است که میان حاضران بیشتر به چشم می خورد...



اول فکر کردم اشتباه گرفته تا اینکه گفت پدر جان میای؟....
به چهره او نگاه میکردم و به سمتش میرفتم



هنگامی که به کنارش رسیدم ناگهان چراغ سبز شد



مردی با موهای بلند و ته ریشی مرتب بود که از من خواست سوار ماشینش شوم
با تعجب سوار شدم ،لباس کهنه ای که جای دوخت بر روی ان مشخص بود بر تن داشتم



عقب ماشین را میدیدم پر از گلهایی بود که سر ان چهار راه می فروختند
به او گفتم با من چه کار داشتی جوون؟...



گفت :پدر جان فردا عید...چرا هنوز کار میکنی؟چرا از زندگی بهتر استفاده نمیکنی؟
گفتم :استفاده شما میکنید ما کجای دنیا هستیم



در این هنگام میدیدم که این مرد توجه هر انسانی رو به خودش جلب میکنه به نظر سرشناس میومد... 


ماشین متوقف کرد، از پشت ماشین بسته ای اورد


با لبخندی گفت : این چند روزو خوشی کن و بسته را به من داد



هنوز متعجب بودم ،با کنجکاوی از ماشین پیاده شدم



در حالی که ان جوان دورتر میشد بسته را باز میکردم


داخل بسته ی پر از اسکناس نوشته بود هفت میلیون پاداش برای فرهاد مجیدی



دوســتان عـــزیزم نظر



1 دیدگاه  •   •   •  1392/05/20 - 00:21
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آدمک های بی جان
آدمک های پینه بسته و به دور خود پیله بسته
آدمک های که زنجیر بر گردن فرو بسته
وکسان که آزاد و مات و خسته
در بی کران آسمانم لب های فرو بسته
آدمک های بی رحم!...معصوم دریده...
زیبا رویانی و زشت باطنانی که نقاب...همیشه...به آغوش گرفته
فراموشی های ساده و مفرط و گاه پیوسته
آدمکانی که میروند...
نوشته یاسی
دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 21:29
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
این یه علامت لایک معمولی نیست معانی و مفاهیم زیادی داره حداقل برای من
بدین معنا که همه شماها را عاشقانه دوست دارم حتی اگر منتقدم باشید
ببخشید که مطالب شما را نتوانستم لایک کنم
در دوستی کم کاری کردم
اگر توهینی کردم یا حرف نابجایی زدم ببخشید
سلام کردید و جواب ندادم
این لایک یعنی همینکه اینجا حتی برای مدت کوتاهی دور هم جمع هستیم از نظر بنده حقیر مقدسه
این جمع یه جمع دوست داشتنی است و باید حفظ بشه
دوستان عزیزم عاشقانه دوستتان دارم
10 دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 15:34
+4
nanaz
nanaz
در CARLO


درد دلو گریه ساره زن پاکدامنی که احساسات و باورش در این تنگنای زندگی به غارت رفته است:

"با توام.باور کن زن بودن کار دشواریست."

مرض در دل تو ،حجاب بر سر من!

حق حضانت برای تو ،درد زایمان برای من!

نام خانواده برای تو ،زحمت خانواده برای من!

چهار عقد ، برای تو ،"حسرت عشق" برای من!!

هزار صیغه برای تو ،حکم سنگسار برای من!

هوس برای تو! ،عفاف برای من!

برای تو فقط پوشش (......) ،برای من روکش حتی شده صورت!!

هــــــــــــــزار ســـــــال گذشت این مرض دلت درمان نشــــــــــــــد!! ..

همه چیز برای تو ؛ و هیچ برای من .

براستی زن بودن کار مشکلی است :
مجبوری مانند یک کدبانو رفتار کنی ،
همانند یک مرد کار کنی ، شبیه یک دختر جوان به نظر برسی و مثل یک خانم مسن در خفقان فکر کنی

این صبرو فریاد در سکوت افتخار شیر زنان پاکدامن است!درود بر آنها
(البته این متنو خطاب هاش بلا نسبته تمام شیر مردان دل پاک[​IMG]


دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 15:01
+4
nanaz
nanaz
در CARLO

ﺁﻗﺎ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﺸﻘﺖ ﻣﯿﮕﯽ ﻣﯿﺬﺍﺭﯼ
ﺑﺒﻮﺳﻤﺖ؟
ﺑﺮﺍﯼ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺘﻪ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺩﺳﺖ
ﺑﻬﺶ ﯾﺰﻧﻪ ... ﺑﺒﻮﺳﺘﺶ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺸﻘﺖ ﺳﺮﺷﻮ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻩ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ
ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺎﺷﻪ ... ﺍﯾﻨﻮ ﺑﺪﻭﻥ ﮐﻪ
ﺑﺮﺍﺵ ﺭﺍﺣﺖ ﻧﺒﻮﺩﻩ ... ﮐﻠﯽ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ
ﮐﻠﻨﺠﺎﺭ ﺭﻓﺘﻪ ... ﮐﻠﯽ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﻭ
ﺯﯾﺮﭘﺎﺵ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩﻩ ...
ﺁﻫﺎﯼ ﭘﺴﺮ ﺍﯾﺮﻭﻧﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﺍﻡ !
ﻣﺮﺩ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺑﻮﺳﻪ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﺑﺪﻩ ... ﺗﻮ
ﻓﻘﻂ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﯾﻪ ﺑﻮﺳﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ
ﺩﺧﺘﺮ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﻧﻪ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﻪ ...
ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺣﺴﺎﺳﺸﻮ ... ﻗﻠﺒﺸﻮ ﻣﯿﺬﺍﺭﻩ ﮐﻒ
ﺩﺳﺘﺶ ﻭ ﻣﯿﺎﺩ ﺟﻠﻮ ...
ﺗﻮ ﻫﻢ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺣﺴﺎﺳﺖ ﺑﯿﺎ ... ﻧﻪ ﺑﺎ
ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﻪ ...!
ﭼﺮﺍ ﺩﺳﺖ ﮔﻞ ﺁﻟﻮﺩ ﺷﻬﻮﺗﺖ ﺭﻭ ﺗﻮﯼ
ﺣﻮﺿﭽﻪ ﺯﻻﻝ ﺍﺣﺴﺎﺱ
ﻣﯿﺸﻮﺭﯼ؟
ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﻣﺪﯾﻮﻧﯽ؟
ﺑﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﻫﻢ ﺟﻨﺴﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﻣﺪﯾﻮﻧﯽ ... ﺑﻪ
ﺗﻤﻮﻡ ﮐﺴﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ
ﻗﺮﺍﺭﻩ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ
ﻣﺪﯾﻮﻧﯽ ... ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮﺷﻮﻥ
ﻣﺴﺌﻮﻟﯽ ...
ﭼﺮﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ؟
ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﺩﯾﺪ ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ
ﻋﻮﺽ ﮐﺮﺩﯼ ... ﭼﻮﻥ ﺗﻮ ﺫﻫﻦ
ﺍﻭﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭ ﺧﺮﺍﺏ ﮐﺮﺩﯼ ... ﻓﮑﺮﺷﻮ
ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺮﺩﯼ ...
ﺁﺭﻩ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣﻦ ﻣﺪﯾﻮﻧﯽ ...!
ﭘﺲ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻧﻪ !
ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻢ ﺟﻨﺴﺎﯼ ﺧﻮﺩتوﻥ ﮐﻪ ﺷﺪﻩ
ﺣﻮﺍﺳﺘﻮﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎﺷﻪ


 

آخرین ویرایش توسط nanaz در [1392/05/19 - 12:03]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/19 - 12:01
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خوشم میاد تو تقویممون از روز جهانی بیابان زدایی گرفته تا روز جهانی توالت

داریم،ولی روز پسر نداریم؛یعنی آدم امید به زندگی در درونش فوران میکنه=))
2 دیدگاه  •   •   •  1392/05/18 - 22:49
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلم نگرفته از اینکه رفته ای … دلگیرم از همه دوست داشتنهایی که گفتی ولی نداشتی … !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/18 - 21:01
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺍﯾﺮﺍﻧﺴﻞ !
ﻧﻮﮐﺮﺗﻢ !
ﺩﺍﺩﺍﺵ !
ﻣﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺷﻤﺎ ﺷﺮﮐﺖ
ﮐﻨﻢ!
ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﺻﺒﺢ، ﺳﺎﻋﺖ ٧ ﻣﻨﻮ ﺑﺎ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﻓﺮﻭﺵ ﻭﯾﮋﻩ
ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﮑﻦ .
ﺷﺎﺭﮊ ﺟﺎﻳﺰﻩ ﺑﺨﻮﺭﻩ ﺗﻮ ﺳﺮ ﻋﻤﺖ! 1000000ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺷﺎﺭﮊ
ﮐﻨﻢ 100 ﺗﻮﻣﻦ ﺑﺪﯼ!
ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﺑﺎﻧﮏ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ!
ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻭﺍﺳﻪ ﻫﺮ ﭼﯽ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻧﮕﻮ!
ﻧﮑﻦ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣﻦ !
‌ﻧﮑﻦ ﭘﺪﺭ ﻣﻦ !
ﻧﮑﻦ ﺑﻲ !........
ﻣﻦ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﭘﯿﺸﻮﺍﺯ ﮔﺮﻓﺘﻢ؟
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ؟
ﻧﻨﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ؟؟؟؟ﮐﯽ ﮔﺮﻓﺘﻪ؟؟
ﭼﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺍﺯ ﺟﻮﻭﻭﻭﻥ ﻣﻦ ﺍﺧﻪ ؟
ﺩﺱ ﺍﺯ ﺳﺮﻡ ﻭﺭﺩﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ ­ ­ ﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺭ |:
ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺧﻂ ﻣﻦ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﻭﻟﻪ!!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/18 - 20:47
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ