pooriya jooon
داشتم ميرفتم باشگاه وسط راه يادم اومد يه چيزي رو يادم رفته، برگشتم خونه.در زدم داداشم در رو بازكرده با تعجب ميپرسه قاسم تويي؟!!!نرفتي باشگاه؟ ميگم:پَــــ نَ پَــــ قاسم رسيد من ديليوريشم�
pooriya jooon
رفيقم اومده خونمون! وضو گرفته ميخواد نماز بخونه!مي پرسه قبله كدوم طرفه؟! ميگم:ميخواي نماز بخوني؟! ميگه: پـَـ نـَـ پـَـ ميخوام ديش ماهوارتو تنظيم كنم!
pooriya jooon
دوستم تو خونه خوابيده بود داداشم ازراه اومده ميگه خوابه؟ ميگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسكرين سيور لگد بزني روشن ميشه!
pooriya jooon
دوستم تو خونه خوابيده بود داداشم ازراه اومده ميگه خوابه؟ميگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسكرين سيور لگد بزني روشن ميشه