یافتن پست: #رفته

مهسا
مهسا
اینجا گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند !! دیگر گوسفند نمی درند به نی چوپان دل می سپارند و گریه می كنند
دیدگاه  •   •   •  1390/11/16 - 20:13
+5
مهسا
مهسا
"راحت زندگی کنید ، اینجا عشق و احساس بوی اسکناس گرفته"{-15-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/16 - 19:36
+2
pooriya jooon
pooriya jooon
داشتم ميرفتم باشگاه وسط راه يادم اومد يه چيزي رو يادم رفته، برگشتم خونه.در زدم داداشم در رو بازكرده با تعجب ميپرسه قاسم تويي؟!!!نرفتي باشگاه؟ ميگم:پَــــ نَ پَــــ قاسم رسيد من ديليوريشم�
دیدگاه  •   •   •  1390/11/11 - 16:06
+1
pooriya jooon
pooriya jooon
رفيقم اومده خونمون! وضو گرفته ميخواد نماز بخونه!مي پرسه قبله كدوم طرفه؟! ميگم:ميخواي نماز بخوني؟! ميگه: پـَـ نـَـ پـَـ ميخوام ديش ماهوارتو تنظيم كنم!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/11 - 16:05
+2
pooriya jooon
pooriya jooon
دوستم تو خونه خوابيده بود داداشم ازراه اومده ميگه خوابه؟ ميگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسكرين سيور لگد بزني روشن ميشه!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/11 - 16:05
mina_z
mina_z
پسرها: ۱- با ماشین میرن به بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک. ۲- کارت رو داخل دستگاه میذارن. ۳- کد رمز رو میزنن، مبلغ درخواستی رو وارد میکنن. ۴- پول و کارت رو میگیرن و میرن........دخترها: ۱- با ماشین میرن دم بانک. ۲- به خودشون عطر میزنن. ۳- احتمالاً موهاشون رو هم چک میکنن. ۴- در پارک کردن ماشین مشکل پیدا میکنن. ۵- در پارک کردن ماشین خیلی مشکل پیدا میکنن. ۶- بلاخره ماشین رو پارک میکنن. ۷- توی کیفشون دنبال کارتشون میگردن. ۸- کارت رو داخل دستگاه میذارن، کارت توسط ماشین پذیرفته نمیشه. ۹- کارت تلفن رو میندازن توی کیفشون. ۱۰- دنبال کارت عابربانکشون میگردن. ۱۱- کارت رو وارد دستگاه میکنن. ۱۲- توی کیفشون دنبال تیکه کاغذی که کد رمز رو روش یاداشت کردن میگردن. ۱۳- کد رمز رو وارد میکنن. ۱۴- ۲دقیقه قسمت راهنمای دستگاه رو میخونن. ۱۵- کنسل میکنن. ۱۶- دوباره کد رمز رو میزنن.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/11 - 01:12
+9
pooriya jooon
pooriya jooon
دوستم تو خونه خوابيده بود داداشم ازراه اومده ميگه خوابه؟ميگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسكرين سيور لگد بزني روشن ميشه
2 دیدگاه  •   •   •  1390/11/11 - 00:17
+3
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
تو بهشت زهرا بابام رفته چایی تعارف آقایی کرده. آقاهه میگه چاییه؟ بابام گفته پـَـــ نــه پـَـــ بفرما شربت شهادت
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 23:44
+1
ebrahim
ebrahim
با دختر خالم رفته بودیم بیرون، دوست پسرش ما رو دید اومد جلو گفت:"این پسره کیه؟" دختر خالم هم اومد تریپ شاخی و دفاع از من بیاد گفت:"هر خری که هست به تو چه؟" من :|
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 23:40
+2
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
رفته بودم درمانگاه منشیه میگه: مریض شمایید؟؟ گفتم: پ ن پ من میکروبم گفتم خودمو معرفی کنم!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 23:39
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ