یافتن پست: #رفته

zahra
zahra
یک گروه از محققین انسان شناسی داشتن روی تفاوت مغز نژادهای مختلف انسان تحقیق می‌کردند، اول مغز یک آمریکاییه رو باز می‌کنند، می‌بینند ای بابا اینا اینقدر با الکترونیک و کامپیوتر ور رفتن که تو مغزشون پر شده از IC و مدارهای الکترونیکی. خلاصه می‌ترسن دست به یک چیزی بزنند خراب شه، زود مغز یارو رو می‌بندند. بعد مغز یک ژاپنیه رو باز می‌کنند، می‌بینند ای بابا این وضعش از آمریکاییه هم خراب تره و مغزش شده پر از مدارای نوری و چیزای عجیب غریب، خلاصه مغز این رو هم جرات نمی‌کنند دست بزنند. بعد جمجمه یک [!] رو باز می‌کنند، می‌بینند تو ش فقط یدونه سیم ازین ور جمجه رفته اونور. باخودشون می‌گن: خوب ما اینو قطع می‌کنیم، اگه دییدم خیلی ضایع شد، فوقش دوباره وصلش می‌کنیم! خلاصه سیمه رو قطع می‌کنند، یهو گوشای [!] میافته!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 13:53
+5
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
نگاهی کرد و دل را در به در کرد / یقین کرد عاشقم بعدش سفر کرد / شکستی خورد و آمد تا بماند/ ولی من رفته بودم او ضرر کرد
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 01:58
+1
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
مرا اینگونه باور کن ، کمی تنها کمی بی کس ، کمی از یادها رفته ، خدا هم ترک ما کرده ، خدا دیگر کجا رفته ؟ نمیدانم مرا آیا گناهی هست ؟ که شاید هم به جرم آن ؛ غریبی و جدایی هست
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 00:42
mina_z
mina_z
دوتا خانم داشتند با هم صحبت می کردند. یکی شون که ازدواج کرده بوده به اون یکی میگه: فکرشو بکن دیروز یکی توی فروشگاه منو دوشیزه خانم صدا کرد! اون یکی میگه: خوب بابا حق داشته دیگه، اون فکر کرده آخه کی ممکنه تو رو گرفته باشه!
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 00:16
+3
gha3m
gha3m
پسر: عزیــــــــــــزم!!! دختر: جووونـــــم!!! پسر: گــــــــــلِ من!!! دختر: جانــــم؟؟؟ پسر: عشــــــقم!!! دختر: جان؟؟؟ پسر: زندگـــی من!!! دختر: بله؟؟؟ پسر: نفسِ من!!! دختر: زهـــرمار! کثافت خـــــر! بازم اسمم یادت رفته؟؟؟!!! پسر :|
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 00:09
+1
elahe
elahe
امروز آمده و هنوز به یاد دیروزم، بی تاب و بی قرارم، هنوز دارم به عشقت میسوزم دیروز رفته و دلم کجای کار است ، نمیدانم دلت هنوز به یاد دل من است میسوزم و میسازم و گله ای ندارم از این لحظه ها ، این تقدیر من است با همین حال و روزم هدر رفت تمام سالها میدانم فردا می آید و من مثل امروزم ،مثل امروز که در حسرت دیروز نشسته بودم ، مثل دیروز که عاشقت شده بودم ، عاشق شده بودم و از این روزها بی خبر بودم ، نمیدانستم تو میروی ، چقدر من خوش خیال بودم…
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 22:50
+8
ALI SHABAN
ALI SHABAN
دیگه رفته از کنارم بودنش با من خیاله *** چرا عشقمو نخواست , این هنوز برام سوال
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 22:05
+10
ronak
ronak
در Romantic
گشتم ... هر جا را که به فکرم می رسید گشتم! گشتم میان خاطرات سوخته... میان حرف ها...میان نگاه ها ... نه نمی خواهم به زبانم حتی بیاورم... که نیست ، آن چه باید باشد و نیست... ولی مجبورم باور کنم... تو رفته ای... و من از پا افتادم... به همین سادگی..
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 19:12
+3
رضا
رضا
هنوز تمام پنجره ها را به نام تو باز می کنم هنوز باران را تلنگر انگشت های تو می دانم بر ذهن مه گرفته ام هنوز خش خش برگ ها را به پای قدم های تو می نویسم ! هنوز باد که خودش را به در می کوبد از جا می پرم : آمدم ! آمدم ! و تمام درها ، به هوای تو باز می شوند ! تا زمزمه کند....!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 18:04
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ