یافتن پست: #رفته

hamid tsh
hamid tsh
شعرنو لری: توبيدى رفته بيدى پشت بيدى ريده بيدى گفته بيدى مونبيدم. ارنبیدی پس کی بیده ریده بیده پشت بیده موکه دیدم ریده بیدی .هاتوبيدى، هاتوبيدى{-7-}
4 دیدگاه  •   •   •  1390/10/15 - 01:13
+4
shahin ES
shahin ES
عکس پـروفایل جدید دوست دخترمو SAVE کردم تو سیستم .. یادم رفته بود از دسکتاپ ور دارم ، مامانم دیده میگه " این کیه ذلیل مرده ؟! " میگم " آنجلینا جولیــه ، بازیگر خارجی! " میگـه : خودتی .. گوگل رو وا کن آنجلینا رو سرچ کن ببینیم{-7-}
دیدگاه  •   •   •  1390/10/15 - 00:44
+3
Hossein Behzadi
Hossein Behzadi
همه ی ما فقط حسرتِ بی پایانِ یک اتفاق ساده ایم که جهان را بی جهت، یک جورِ عجیبی جدی گرفته ایم!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/13 - 20:25
+1
sasan pool
sasan pool
دیشب توی برنامه نود این فتح الله زاده به فردوسی پور میگه تو موهات فر فوژه کردی؟عادل گفت چی ؟موهای من از بچگی فر بوده فر فوژه چیز دیگه هست.از همه این سوتی ها با حال تر رفته بازیکن خریده میگه این مال لتونی بعد عادل میگه نه این فرانسوی صربستانی هست بعد فتح الله زاده میگه باشه .رفته بازیکن خریده کلی بهش پول داده نمیدونه مال کدوم کشور هست.واقعا به داشتن چنین مدیران با ارزشی که در فوتبال داریم باید به خودمون و فوتبالمون افتخار کنیم.
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/13 - 13:24
+2
mina
mina
مرا اينگونه باور كن ، كمي تنها كمي بي كس ، كمي از يادها رفته ، خدا هم ترك ما كرده ، خدا ديگر كجا رفته ؟ نميدانم مرا آيا گناهي هست ؟ كه شايد هم به جرم آن ؛ غريبي و جدايي هست ؟
دیدگاه  •   •   •  1390/10/13 - 02:16
+1
ebrahim
ebrahim
آقا! میشه به خاتمتون نگاه کنم جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی موأدبانه گفت : ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟ مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد مردیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری ... گه می خوری تو و هفت جد آبادت ... خجالت نمی کشی؟ ... جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس العملی نشان دهد، همانطور موأدبانه و متین ادامه داد خیلی عذر می خوام فکر نمی کردم این همه عصبی و غیرتی شین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می برن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم ... حالا هم یقمو ول کنین، از خیرش گذشتم مرد خشکش زد ... همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد ...
دیدگاه  •   •   •  1390/10/12 - 23:40
vahid lahiji
vahid lahiji
۱۳) آقای بیل اسمیت و خانم ژانت اسمیت از هم طلاق می گیرند. پس از مدتی خانم ژانت اسم اولیه خود را پس می گیرد.با این حال، پس از پنج سال با اینکه هنوز از آقای بیل اسمیت طلاق گرفته است، دوباره خانم ژانت اسمیت می شود. آیا این قضیه امکان پذیر است؟ آری - خیر - هیچ کدام
دیدگاه  •   •   •  1390/10/11 - 00:07

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ