یافتن پست: #رفته

محمد
محمد
نبودن ً توً فقط نبودن تو نيست !
نبودن خيلى چيزهاست .... كلاه روى سرمان نمى ايستد ، شعر نمى چسبد، پول در جيبمان دوام نمى آورد، نمك از نان رفته، خنكى از آب ....
ما بى ًتوً فقير شده ايم !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/10/9 - 22:40
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

دانشجویان عزیز شبا شبای معنوی و غریبیه امتحانات نزدیکه

تو این شب عزیز همه دلا آماده شه میخوام دلاتونو ببرم به محل اقامت عمه استاد

اون گوشه مجلس خواهرمون التماس دعا دارن

جزوشونو یکی از برادرامون گرفته قصد ازدواج هم نداره

:)))))))))))))))))))

دیدگاه  •   •   •  1392/10/9 - 19:53
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺳﻮﭘﺮﯼ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﻨﻢ ﯾﻪ ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭘﺲ ﮔﺮﺩﻥ ﺗﺎ ﺟﻠﻮ

ﭘﯿﺸﻮﻧﯽ ﮐﭽﻞ ﺑﻮﺩ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻮ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎ ﯾﻪ ﺷﺎﻣﭙﻮ ﺧﻮﺏ ﺑﺪﯾﻦ

ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﻫﻢ ﯾﻪ ﺩﻩ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺪﯼ ﺑﻬﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﻌﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﺁﺭﻭﻡ ﻭ

ﺭﯾﻠﮑﺲ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺘﯽ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﺷﻮﺭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ

ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﻣﯿﺰ ﮔﻔﺖ : ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎ :))) =)))

ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻌﺪﻡ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺧﻨﺪﻩ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ :))))))))))

دیدگاه  •   •   •  1392/10/9 - 19:42
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺳﻮﭘﺮﯼ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﻨﻢ ﯾﻪ ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭘﺲ ﮔﺮﺩﻥ ﺗﺎ ﺟﻠﻮ

ﭘﯿﺸﻮﻧﯽ ﮐﭽﻞ ﺑﻮﺩ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻮ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎ ﯾﻪ ﺷﺎﻣﭙﻮ ﺧﻮﺏ ﺑﺪﯾﻦ

ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﻫﻢ ﯾﻪ ﺩﻩ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺟﺪﯼ ﺑﻬﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺑﻌﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﺁﺭﻭﻡ ﻭ

ﺭﯾﻠﮑﺲ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺣﺘﯽ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﺷﻮﺭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ

ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﻣﯿﺰ ﮔﻔﺖ : ﺧﺪﻣﺖ ﺷﻤﺎ :))) =)))

ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻌﺪﻡ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺧﻨﺪﻩ ﺩﺭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ :))))))))))

دیدگاه  •   •   •  1392/10/9 - 19:36
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
قبض برق زیاد اومده بود، نشون بابام که دادم، یه سری تکون داد و پا شد رفت طرف کامپیوتر!
فکر کردم رفت کامپیوترو داغون کنه... دیدم رفته تو گوگل نوشته: آموزش دست کاری کنتور برق!!
دیدگاه  •   •   •  1392/10/8 - 15:22
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



من برم بچه هامو بخوابونم.باباشون که به فکر نیست
(همتونو دوس دارم.مرسی از لایک.کامنت و تحملتون.شبتون عالی اناری)

4 دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 22:05
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو ماشین فاز غم گرفته بودم,
عین فیلما سرمو تکیه دادم به شیشه و بیرون رو تماشا میکردم ..
نم بارون میزد به شیشه و کلی فضا رومانتیک شده بود ...
انقدر ماشین افتاد تو چاله چوله ی خیابون و سرم تِپ و تِپ خورد به شیشه که یه طرف کلم قُر شد !
دیدم بخوام ادامه بدم امکان داره ضربه مغزی بشم |:
در کل به این نتیجه رسیدم این اداها به من نیومده, همون چرت و پرت بگم و بخندم خطراتش کمتره :|
دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 21:42
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺍﻗﺎﭘﺴﺮﻱ ﮐﻪ ﻣﻴﮕﻲ " ﺩﺧـﺘﺮﺧــﻮﺏ " ﭘﻴﺪﺍ ﻧﻤﻴﺸﻪ...

ﺩﺧﺘﺮﺧﻮﺏ ﺗﺎﺩﻳﺮ ﻭﻗﺖ ﺗﻮ ﺧﻴﺎﺑﻮﻧﺎ ﻧﻤﻴﭙﻠﮑﻪ
* ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﻧﮕﺎﺕ ﻧﻤﻴﮑﻨﻪ ﮐﻪ ﺑﺮﻱ ﺳﻤﺘﺶ
* ﮐﻔﺸﻪ 15 ﺳﺎﻧﺘﻲ ﻭ ﻣﺎﻧﺘﻮﻱ ﺟﻠﻒ ﻧﻤﻴﭙﻮﺷﻪ
* ﻣﻮﻫﺎﺷﻮ ﺭﻧﮓ ﻧﻤﻴﮑﻨﻪ
ﻭ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺁﺭﺍﻳﺶ ﻧﻤﻴﮑﻨﻪ ﮐﻪ ﻧﺘﻮﻧﻲ ﻗﻴﺎﻓﻪ ﻱ ﺍﺻﻠﻴﺶ ﺭﻭ
ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺑﺪﻱ ...
* ﭼﺸﻤﮏ ﻭ ﻋﺸﻮﻩ ﻭﺻﺪﺍﻱ ﻧﺎﺯﮎ ﻧﺪﺍﺭﻩ
ﻭ ﺑﺎ ﺩﻳﺪﻥ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﺪﻝ ﺑﺎﻻﺕ ﻟﺤﻨﺶ ﻋﻮﺽ ﻧﻤﻴﺸﻪ
* ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺩﺳﺖ ﻧﻴﺎﻓﺘﻨﻴﻪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻬﺶ
ﺣﺘﻲ ﺗﻮﺍﻥ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺭﻱ .
ﻧﻪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﻴﭙﺮﻩ ﻧﻪ ﺑﺎ ﺍﻣﺜﺎﻝ ﺗﻮ ﭘﺲ ﺍﻳﻨﻘﺪﺭ ﻧﮕﻮ ﮐﻪ ﻧﻴﺴﺖ
* ﺗﻮ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﭼﺸﻤﺖ ﺭﻭ ﻋﺮﻭﺳﮑﺎﻱ ﺧﻴﺎﺑﻮﻧﻲ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﮐﻪ " ﺩﺧﺘﺮﺧﻮﺏ " ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﻴﺸﺘﺮﺍﺯ ﺍﻭﻧﺎ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻪ..!!
دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 19:09
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
رفیقم رفته دسشویی

یهو داد زد “واااااایییی”

گفتم چی شد؟

گفت :”مسواکم افتاد تو اون سوراخه!

بهش گفتم خونسرد باش بابا ، فک کردم چی شده!

دیدم خیلی خونسرد اومد مسواکشو شست ، گذاشت دهنش!

نمیدونستم اینقد حرفام تاثیر گذار میتونه باشه !
دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 16:30
+2
محمد
محمد
چند وقت پیش رفته بودم توی یه وبلاگی.نوشته بود بچه یه مدتی هاسپیتال بودم.نتونستم آپ کنم.ولی الان می خوام فست کار کنم.
این خارج نرفته اش اینجوریه.اگه بره خارج که دیگه....
دیدگاه  •   •   •  1392/10/6 - 12:33
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ