زماني با اضطرا ب هرروزه ؛اشكهاي پنهاني؛خوابهاي آشفته؛
كز كردن در تنهايي؛تظاهر به آرامش؛ بغض فروخورده؛
روزهاي انتظار ؛انتظاري تلخ وسرد .
روزهاي لرزيدن ؛روزهاي ناله ي بيصدا؛روزهاي خاكستري؛
روزهايي كه خدا راميديدي.او هم غمگين بود.
روزهايي كه كسي بايد ميرفت.
کسی که روی تو دیدست حال من داند---- که هر که دل به تو پرداخت صبر نتواند مگر تو روی بپوشی و گر نه ممکن نیست---- که آدمی که تو بیند نظر بپوشاند هر آفریده که چشمش بر آن جمال افتاد---- دلش ببخشد و بر جانت آفرین خواند اگر به دست کند باغبان چنین سروی---- چه جای چشمه که بر چشم هات بنشاند چه روزها به شب آورد جان منتظرم---- به بوی آن که شبی با تو روز گرداند به چند حیله شبی در فراق روز کنم---- وگر نبینمت آن روز هم به شب ماند جفا و سلطمت می رسد ولی مپسند---- کهگر سوار براند پیاده درماند به دست رحمتم از خاک آستان بردار---- که گر بیفکنم ﮐس به هیچ نستاند چه حاجتست به شمشیر قتل عاشق را---- حدیث دوست بگویش که جان برافشاند پیام اهل دلست این خبر که سعدی داد---- نه هر که گوش کند معنی سخن داند
1392/05/4 - 22:56 ( لايک توسط 1 کاربر )روزها بی امدنت تلخ تر از شب هایه تنهایی شده مهدی جان انتظارت میکشد تمام جوانیم را.......