یافتن پست: #زمان

ronak
ronak
من سکوتم حرف است حرفهایم حرف است خنده هایم حرف است کاش می دانستی می توانم همه را پیش تو تفسیر کنم کاش میدانستی کاش می فهمیدی کاش و صد کاش نمیترسیدی که مبادا که دلت پیش دلم گیر کند کاش می دانستی چه غریبانه به دنبال دلم خواهی گشت در زمانی که برای دردت سینه دلسوزی نیست تازه خواهی فهمید مثل من هرگز نیست... سکوت دردناکترین پاسخ من به بی وفایی های توست!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 01:28
+7
حمید
حمید
كاش يادت نرود روى آن نقطه پررنگ بزرگ ,بين بى باورى آدم ها, يك نفر مى خواهد كه تو خندان باشى نكند كنج هياهوى زمان , بروم از يادت.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/3 - 18:58
رضا
رضا
تو که قصد جدایی کرده بودی



خیال بی وفایی کرده بودی



چرا با این دل خوش باور من



زمانی آشنایی کرده بودی



خدایا تارو پودم غم گرفته



درون سینه ام ماتم گرفته



الهی بشکنه آن که آخر



دو عاشق را چنین از هم گرفته



خداوندا دلش را مهربان کن



همیشه خاطرش را شادمان کن...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/3 - 16:59
+1
mina_z
mina_z
ویلیام شکسپیر میگه : زمانی که فکر می کنی تو 7 تا آسمون 1 ستاره هم نداری یکی یه گوشه دنیا هست که واسه دیدنت لحظه شماری می کنه... به دریا شکوه بردم از شب دشت، وز این عمری که تلخ تلخ بگذشت، به هر موجی که می گفتم غم خویش؛ سری میزد به سنگ و باز می گشت .! .پازل دل یکی رو بهم ریختن هنر نیست ..... هر وقت با تیکه های شکسته ی دل یک نفر یک پازل دل جدید براش ساختی هنر کردی من غروب عشق خود را در نگاهت دیده ام.... من بنای ارزو ها را زهم پاشیده ام.... آنچه باید من بفهمم این زمان فهمیده ام.... در دل خود من به عشق پوچ تو خندیده ام فقط کسی معنی دل تنگی را درک می کند که طعم وابستگی را چشیده باشد پس هیچوقت به کسی وابسته نشو که سر انجام آن وابستگی دلتنگیست
دیدگاه  •   •   •  1390/11/2 - 18:01
+7
عسل ایرانی
عسل ایرانی
مرد جوانی از سقراط رمز موفقیت را پرسید که چیست. سقراط به مرد جوان گفت که صبح روز بعد به نزدیکی رودخانه بیاید. هر دو حاضر شدند. سقراط از مرد جوان خواست که همراه او وارد رودخانه شود. وقتی وارد رودخانه شدند و آب به زیر گردنشان رسید سقراط با زیر آب بردن سر مرد جوان، او را شگفت زده کرد. مرد تلاش می کرد تا خود را رها کند اما سقراط قوی تر بود و او را تا زمانی که رنگ صورتش کبود شد محکم نگاه داشت. سقراط سر مرد جوان را از آب خارج کرد و اولین کاری که مرد جوان انجام داد کشیدن یک نفس عمیق بود. سقراط از او پرسید، " در آن وضعیت تنها چیزی که می خواستی چه بود؟" پسر جواب داد: "هوا" سقراط گفت: " این راز موفقیت است! اگر همانطور که هوا را می خواستی در جستجوی موفقیت هم باشی بدستش خواهی آورد" رمز دیگری وجود ندارد.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/2 - 17:40
+8
ebrahim
ebrahim
آیا میدانید؟؟؟؟
2 دیدگاه  •   •   •  1390/11/1 - 02:18
+3
gamer
gamer
روزی از یک ریاضیدان نظرش را در باره انسانیت پرسیدند ، در جواب گفت : اگر زن یا مرد دارای ادب و اخلاق باشند : نمره یک میدهیم 1 اگر دارای زیبائی هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم : 10 اگر پول هم داشته باشند 2 تا صفرجلوی عددیک میگذاریم : 100 اگردارای اصل ونسب هم باشند 3 تا صفرجلوی عدد یک میگذاریم : 1000 ولی اگر زمانی عدد 1 رفت ( اخلاق )؛ چیزی به جز صفر باقی نمیماند ، 000 صفر هم به تنهائی هیچ است و با آن انسان هیچ ارزشی ندارد و این یادآور کلام حکیم ارد بزرگ است که می گوید : نخستین گام در راه پیروزی ، آموختن ادب است و نکو داشت دیگران .
دیدگاه  •   •   •  1390/11/1 - 01:58
+3
gamer
gamer
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی دو عملیات اتمی بودند که در زمان جنگ جهانی دوم به دستور هری ترومن، رئیس جمهور وقت آمریکا، علیه امپراتوری ژاپن انجام گرفتند. در این دو عملیات‌، دو بمب اتمی بر روی شهر هیروشیما و سه روز بعد بر روی شهر ناگازاکی انداخته شد که باعث کشتار گسترده شهروندان این دو شهر گردید. حدود ۲۲۰٬۰۰۰ نفر در اثر این دو بمباران اتمی جان باختند که بیشتر آنان را شهروندان غیرنظامی تشکیل می‌دادند. بیش از نیمی از قربانیان بلافاصله هنگام بمباران کشته شدند و بقیه تا پایان سال ۱۹۴۵ بر اثر اثرات مخرب تشعشعات رادیواکتیو جان خود را از دست دادند.

شهر ناگازاکی در ایران به اشتباه ناکازاکی خوانده می شود .
دیدگاه  •   •   •  1390/11/1 - 01:58
+4
ebrahim
ebrahim
inam texe ahange be khatere man az yas,too didgah
2 دیدگاه  •   •   •  1390/11/1 - 00:46
+4
امیرحسین
امیرحسین
روزی جراحی برای تعمیر اتومبیلش آن را به تعمیرگاهی برد! تعمیرکار بعد از تعمیر به جراح گفت: من تمام اجزا ماشین را به خوبی می شناسم و موتور و قلب آن را کامل باز می کنم و تعمیر میکنم! در حقیقت من آن را زنده می کنم! حال چطور درآمد سالانه ی من یک صدم شما هم نیست؟! جراح نگاهی به تعمیرکار انداخت و گفت : اگر می خواهی درآمدت ۱۰۰برابر من شود اینبار سعی کن زمانی که موتور در حال کار است آن را تعمیر کنی!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/30 - 19:40
+8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ