mohsen
ارزش يک سال را دانش آموزي که مردود شده مي داند. ارزش يک ماه را مادري که فرزندي نارس به دنيا آورده مي داند. ارزش يک هفته را سردبير يک هفته نامه مي داند. ارزش يک دقيقه را شخصي که از قطار جا مانده. و ارزش يک ثانيه را آنکه از تصادفي مرگبار جان بدر برده مي داند. هر لحظه گنج بزرگي است، گنجتان را مفت از دست ندهيد! باز به خاطر بياوريد که زمان به خاطر هيچکس منتظر نمي ماند. ديروز به تاريخ پيوست، فردا معماست، و امروز هديه است
ali
ميداني ... !؟ به رويت نياوردم ... ! از همان زماني كه جاي " تو " به " من " گفتي : " شما " فهميدم پاي " او " در ميان است
رضا
دستانم را ببين چشمان ترم را ببين ببين سكوتم چه حرفهايي را تحمل مي كند ! به خاطر تو ... نامت را هر روز زمزمه مي كنم مبادا يادم رود كه روزي ... زماني ... عاشقت بودم !
رضا
یك شب تمام غربت مرا ياد مي كني از دست اين عشق بي وفا تو فرياد ميكني بودم كنار تو و هرگز نديده اي مراحالا چرا از اين زمانه تو بيداد مي كني با غم عجين شدم و تنها به يك اميد روزي تو خواهي آمدو مرا شاد ميكني اكنون براي من يك سوال مبهم است آيا هنوز از من تنها تو ياد مي كني
پاراگلایدر
این روزها حداقل تعداد دوستان هر کسی در شبکه های اجتماعی ، ١٠٠ تا ٢٠٠ نفر است. سن و سال دارها می پرسند: یعنی تو واقعا اینهمه دوست داری؟! و من از حرفشان متعجب می شوم. خب همه آدمها مدرسه رفته اند، دانشگاه رفته اند، سر کار رفته اند هر کدام از این زمانها و مکانها موقعیتهای جدید برایشان به وجود آورده تا آدمهای جدید را بشناسند. فرق امروز این است که دنیای ارتباطات این آدمها را که همیشه در زندگی هم ظاهر و غایب می شده اند به هم وصل کرده است. دیگر دوستی دوست دیگرش را گم نمی کند. آدمها از هم خبر دارند. می دانند فلانی خوب است. یک گوشه دنیاست و چه کار می کند. آدمها در شبکه های اجتماعی به علت علایق مشترکشان به هم ربط پیدا می کنند و لابد به هم کمک می کنند.که واقعا هم می کنند.