یافتن پست: #زمان

be to che???!!
be to che???!!
برگهای زرد وقتی می ریزند که فکر می کنند طلا شده اند 
                                      


و تو درست زمانی از خاطره من می روی که فکر می کنی  ؛ جاودانه شده ای 


فاصله ی میان عشق و نفرت در دلم فقط یک نفس است..

 

خوبِ من ، هرگز مـــــغرور نـــشو
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 01:16
+6
xroyal54
xroyal54
ﯾــﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﺯﻡ ﻣﯿﭙــﺮﺳﯿﺪﻥ ﺑــﺎﺑــﺎﯾﯽ ﺭﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﯼ ﯾﺎ ﻣـﺎﻣــﺎﻧﯽ؟!

ﻣﻨــﻢ ﻣﯿﮕﻔﺘـﻢ ﻣﺎﻣﺎﻧــﯽ!!!

ﺑﯿــﭽﺎﺭﻩ ﭘﺪﺭﻡ ﯾﻪ ﻟﺒــﺨﻨﺪ ﺗﻠﺦ ﻣﯿﺰﺩ ﻭ خجالت ميكشيد ﺟﻠــﻮ ﻫﻤﻪ :(


ﺍﻟــﺎﻥ ﻣﯿﻔﻬــﻤﻢ ﭘــﺪﺭ ﻫــﻢ ﻧﻪ ﺗﻨﻬــﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﻣــﺎﺩﺭ.. ﺑﻠــﮑﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ

ﺍﻭﻥ ﺯﺣﻤــﺖ ﻣﯿﮑــﺸﻪ.. ﻭ خسته ميشد ﺗــﺎ ﺯﻥ ﻭ ﺑﭽﻪ ﺍﺵ ﺯﻧﺪﮔــﯽ
ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷــﻦ ...




ﺑﻪ ﺳــــﻼﻣﺘــﯽ ﻫﻤــﻪ ﺑــﺎﺑــﺎﻫــﺎﯼ ﺯﺣﻤـﺖ ﮐﺶ و مهربون ...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 00:00
+10
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بزرگترین هدیه ایی که میتوان به کسی داد ؛
زمان است !
هنگامیکه برای یک نفر وقت میگذاری ،
قسمتی از زندگیت را به او میدهی
که دیگر باز پس نمیگیری !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 22:16
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بزرگترین هدیه ایی که میتوان به کسی داد ؛
زمان است !
هنگامیکه برای یک نفر وقت میگذاری ،
قسمتی از زندگیت را به او میدهی
که دیگر باز پس نمیگیری !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 22:12
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

در نیست


              راه نیست


شب نیست


                   ماه نیست


نه روز نه افتاب


ما بیرون زمان ایستاده ایم


با دشنه تلخی در گرده هایمان


هیچ کس با هیچ کس سخن نمی گوید


که تاریکی به هزار زبان در سخن است


در مردگان خویش نظر می بندیم با طرح خنده ای


و نوبت خویش را انتظار می کشیم بی هیچ خنده ای

دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 22:00
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بی هیچ صدائی می آیند
زمانی که نمی دانی
در دلت یک مزرعه آرزو می کارند و...
بی هیج نشانی از دلت می گریزند
تا تمام چیزی که به یاد می آوری
حسرتی باشد به درازای زندگی
چه قدر بی رحمند رویاهـا ...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 21:51
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بیشتر انسانها، زمانی نا امید میشوند که چیزی به موفقیت آنها باقی نمانده ...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 21:08
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه دختره متولد ۱۳۸۰ برداشته استاتوس زده :
دلم برای دوران کودکیم تنگ است …
آن زمان که معنای عشق را نمیفهمیدم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
به نظر شما چه جوری بکشمش که طبیعی به نظر بیاد؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 12:18
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
من گرفتار سنگینی سکوتی هستم

که گویا قبل از هر فریادی لازم است

-----------------------

من تمام هستی ام را با نبرد با سرنوشت

در تهاجم با زمان آتش زدم کشتم

من بهار عشق را دیدم ولی باور نکردم

یک کلام در جزوه هایم هیچ ننوشتم

من ز مقصدها پی مقصودهای پوچ افتادم

تا تمام خوبها رفتند و خوبی ماند در یادم

من به عشق منتظر ماندن همه صبر و قرارم رفت
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 00:23
+6
بهناز جوجو
بهناز جوجو

عاشقی می کنم! لـــــج می کنم! بد اخلاق می شوم! دست خودم نیست … ساعت و زمان هم ندارد! تــــــــو که نباشی … زندگی به کام من تلخ است ..

دیدگاه  •   •   •  1392/06/8 - 20:27
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ