یافتن پست: #زمین

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

تو یه پاساژ راه میرفتم که یهو خوردم به یه نفر و اون افتاد زمین



سریع رفتم بلندش کنم و گفتم واقعا عذرخواهی میکنم







وقتی دستشو گرفتم دیدم طرف از این مجسمه های مانکنی هست که جلوی مغازه میذارن :|



اطرافمو که نگاه کردم دیدم یه یارو داره بهم نگاه میکنه و یه لبخند تمسخر هم رو لباشه.







بهش گفتم خنده داره من فکر کردم آدمه.



یارو چیزی نگفت خوب که دقت کردم دیدم همونم یه مانکن دیگه است :|







کلا دیگه سرمو انداختم پایین زدم به چاک :))

دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 19:56
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




برادر من ...



داداش من ...



بی ناموووووس ...



آخه دیوث ...



بی شعوری که آبنبات چوبی می سازی وسطش آدامس نمیذاری ...



با شمااااا هستممم 45 ساعت لیس زدم این لعنتی رو به عشق اون آدامسه ...!



آدامس نبود وسطش. این درسته ... ؟



ادمی تو ...؟



شرف داری تو ...؟



یعنی امشب سرتو راحت میذاری زمین میخوابی ...؟



اره ... ؟؟؟


=

ود



دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 15:15
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه سیب زمینی شوهرش میمیره بند نمیندازه میشه کیوی !!

بخند بچه !
دیدگاه  •   •   •  1392/09/16 - 23:06
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


اگه مامانم بفهمه چرا هروقت سرخ کردن سیب زمینی رو من می سپره سرسفره کم میاد
،یه عضو سالم برام نمیمونه


دیدگاه  •   •   •  1392/09/16 - 21:46
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تك همسری
مردوزن ایرانی ازباستان تاامروز!همیشه دركنارهم نه عقب ترنه جلوتر!
درتمام سكه های كهن عكس شهبانوهست!تك همسری قانون محكم ایرانی!كورش تك همسربودونمونه بزرگ تاریخی هم خسروپرویزوشیرین كه تاشهبانومریم نمردنتوانستندازدواج كنند!این قانون ماامروزهم دردربارهای اروپاوقوانین مدنی دنیااجرامیشود!زن ایرانی برتخت شاهی مینشت وامروزدربارهای اروپای غربی چنین میكنند!
بانوی سرزمین من ضعیفه تازی نیست
دیدگاه  •   •   •  1392/09/16 - 21:08
+3
EHSAN
EHSAN
آدمی در آغوش خدا غمی نداشت، پیش خدا حسرت هیچ بیش و کمی نداشت دل از خدا برید و در زمین نشست، صد بار عاشق شد و دلش شکست به هر طرف نگه کرد راهش بسته بود، یادش آمد یک روز دل خدا را شکسته بود
دیدگاه  •   •   •  1392/09/16 - 20:35
+7
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi

پرده ی گوشهایش را کشیده است که نشنود... صدای عشق مرا چشم هایش را بسته است تا نبیند ... بی تابی دل مرا آهای اهل زمین به او بگویید دوستش دارم ...

دیدگاه  •   •   •  1392/09/16 - 20:04
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



خــوب ِ مــن ،
.
همین جا درون شعرهایم بمان
.
تا وسوسه یِ دوستت دارم هایِ دروغینِ آدمها مرا با خود نبرد
.
به سرزمین هایِ دورِ احساس ؛
.
من اینجا هر روز با تـو عاشقی می کنم بی انتها
.
شعرِ من بهانه ایست برای مـا شدن دستهایمان
.

تا تکرارِ غریبانه یِ جدایی را شکست دهیم . . . . . . . .


دیدگاه  •   •   •  1392/09/13 - 21:13
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
معلم ورزش به دانش آموز گفت : بخوابید رو زمین و رکاب بزنید.
یکی از دانش آموزان پایش را بالا گرفته بود ولی تکان نمی داد معلم از او پرسید چرا رکاب نمی زنی؟ جواب داد: چون دوچرخه ام تو سرازیری افتاده=))
دیدگاه  •   •   •  1392/09/13 - 21:06
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



هر جای این سرزمینی

باش !

فقط هر روز خنده هایت را برایم پست کن !

قلب من برای تپیدن

نیاز به انگیزه دارد ...!


دیدگاه  •   •   •  1392/09/13 - 20:46
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ