یافتن پست: #زمین

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
███████████████████████████████████████
██████████لبخند که می زنی
██████████من
██████████عین هالوها
██████████زل می زنم به دست هات
██████████به ساعت مچی طلایی ات
██████████به آستین پیراهنت
██████████تا فرو نروم در زمین.

██████████دیشب مادرم گفت
██████████تو از دیروز فرو رفته ای
██████████در کلمه ای انگار

████████████████████در عین
████████████████████در شین
████████████████████در قاف
████████████████████در نقطه ها
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 20:48
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یادم میاد بچه بودم تو مهمونی سر سفره غذا، نوشابه خورده بودم بعد از دماغم اومده بود بیرون، بعد همه حالشون

بد شد منم که دماغم داشت میسوخت با مشت کوبیدم سر زمین! مشتم خورد سر قاشق، قاشق پرت شد طرف

دهن بابابزرگم دندون مصنوعیش شکست یکی از دندوناش افتاد تو غذا!! دیگه همه پراکنده شدن کسی غذا

نخورد!! خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 18:40
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ای وطن ای تار و پودم زانِ تو / ای سرو جانم فدای جانِ تو

ای وطن ای کهکشانِ عشقِ ما / ای تو مهر آسمان عشق ما

ای اهورای دیارِ مرد خیز / جایگاه بابکِ دشمن ستیز

ای زمین و آسمانت پر گهر / گاهواره دانش و مهد هنر

ای وطن ای مهروش جانانِ من / ای تمام وسعتِ ایمان من

بسته مهر تو هم تا زنده ام / من تو را تا زنده هستم بنده ام

نام نیکت اوجگاه افتخار / تا جهان بر جاست نامت پایدار

نام پرآوازه ات پاینده باد / بر سرت مهره فلک تابنده باد

نامِ ایران یادِ ایران بر قرار / تا قیامت زادگاهم پایدار
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 18:00
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یک دوست واقعی کسی هست که وقتی زمین میخوردی،

میاد و دستت رو میگیره و از زمین بلندت میکنه




البته بعد از اینکه خندیدنش تموم شد!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 17:04
+2
be to che???!!
be to che???!!

می خواهم عوض شوم ! چرا باید دلتنگ باشم ؟ تو باید دلتنگ شوی


می خواهم آن سیب قرمز بالای درخت باشم


در دورترین نقطه ... دقت کن


رسیدن به من آسان نیست , اگر همتش را نداری


آسیب به درخت نرسان


به همان سیب های کرم خورده روی زمین قانع باش ................!!!


 

دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 01:13
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هجوم وحشی و درنده خوی باد پائیزی
كه بر گوش زمین سیلی زد و
اشك را به چشم آسمان آورد
مرا تا اوج غمها برد
وجود سرد و بی احساس برگهای خزان بسته
تمام سبزی دل را به یغما برد
تمام خاطرات سبز خشكیدند
تمام آرزوهایم
تمام من بزیر گامهای عابران گم شد
ونقشی شد بر آب
آن آرزوهای محال من
تمام نا تمام من ...
در این پائیز،
به پایان می رسد آیا؟
خدایا آرزوهایم ...
صدایم كن كه برخیزم
من از پائیز بیزارم
فقط یك فرصت دیگر برای زندگی كافیست
مرا تا فصل سرما فرصتی باید
خدایا آرزوهایم ...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 21:48
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
كسی سر بر نیارد كرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند
كه ره تاریك و لغزان است
وگر دست محبت سوی كسی یازی
به اكراه آورد دست از بغل بیرون
كه سرما سخت سوزان است
نفس ، كز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود تاریك
چو دیدار ایستد در پیش چشمانت
نفس كاین است ، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیك ؟
مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چركین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای

منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم
منم من، سنگ تیپاخورده ی رنجور
منم ، دشنام پس آفرینش ، نغمه ی ناجور
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در، بگشای ، دلتنگم
حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد

تگرگی نیست، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است

من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را كنار جام بگذارم
چه می گویی كه بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟
فریبت می دهد ، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست

حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یكسان است

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین
درختان اسكلتهای بلور آجین
زمین دلمرده ، سقف آسمان كوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 21:28
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

زمین سوخته را رهگذار خود کردی


چه شدکه یادی از این خاکسار خود کردی


توآن چکیده ی رحمت نیامدی آنقدر


که پیرصومعه را روزه خوار خود کردی


به جرم اندک وعذر زیاد ولطف بیان


زبان گنگ مرا وامدار خود کردی


غزال خطه ی طوس ای ظریف پا بگریز


گوزن دشت مغان را شکار خود کردی


توامدی که بمانی وخوب هم ماندی


همین قدر که دلی بی قرارخود کردی


مرا که حدعطش از دوکاسه سرمی رقت


به نیم جرعه دوچندان خمار خود کردی


سرشک نقطه ی عطفی ست از غریزه به عشق


ببین چه گوهریای دل نثار خود کردی

دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 21:27
+2
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

سیدجلال حسینی بهترین بازیکن زمین، جماعتی بازیکن اخلاق

ادامه در دیدگاه

دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 14:31
+1
بهناز جوجو
بهناز جوجو

آیا می دانستید که :
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مریخیا وقتی پاشون پیچ میخوره زمین نمیخورن ، مریخ میخورن ؟! نه ! خدایی میدونستی ؟

دیدگاه  •   •   •  1392/06/8 - 20:35
+9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ