یافتن پست: #زمین

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این روزها من

خدای سکوت شده ام

خفقان گرفته ام تا

آرامش اهالی دنیا

خط خطی نشود...

اینجا زمین است

اینجا زمین است رسم آدمهایش عجیب است

اینجا گم که میشوی

بجای اینکه دنبالت بگردنن

فراموشت میکنند.........
دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 15:34
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این روزا درسرزمینی زندگی میکنم،
که دویدن سهم کسانیست که نمیرسند،
و رسیدن سهم کسانیست که نمی دوند..!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 14:32
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه لشگر از فامیلامون حمله کردن خونمون ،
هرچند دقیقه یه بار هم یه چیزیو بچه ها میزنن میشکونن …
پسرخالم برگشته بهشون میگه بچه ها چیزایی که نمیشکنه رو الکی زمین نندازید !
من : ا
پسرخالم :))
رییس باغ وحش : ا
دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 13:51
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

از خیاطی پرسیدند :زندگی یعنی چه ؟گفت دوختن پارگی های روح و دل با نخ توجهاز ماهیگیری پرسیدند زندگی یعنی چه ؟گفت انداختن قلاب حقیقت جویی در قعراقیانوس علم و داناییاز باغبانی پرسیدند زندگی یعنی چه ؟گفت کاشتن بذر عشق در زمین دل ها زیر نور ایمانازباستان شناسی پرسیدند زندگی یعنی چه :گفت کاویدن جانها برای استخراج گوهرهای دروناز اینه فروش پرسیدند زندگی یعنی چه ؟زدودن غبار از اینه دل با شیشه پاک کن توکلاز میوه فروش پرسیدن زندگی یعنی چه ؟دست چین کردن خوبیها در صندوقچه قلباز معماری پرسیدن زندگی یعنی چه ؟گفت ساختن پلکانهای موفقیت در خانه فکراز گور کنی پرسیدند زندگی یعنی چه ؟حفر گودالهایی برای چالکردن همه چیزهایی کهتاریخ مصرفشان گذشته استاز نقاشی پرسیدند زندگی یعنی چه ؟گفت به تصویر کشیدن زیبییها با بزرگنمایی در نگاه آدمهااز اهنگ ساز پرسیدند :زندگی یعنی چه ؟گفت به تصنیف در اوردن سمفونی عشق در روح و جان آدمها

دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 10:57
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

دانه آرام بر زمین غلتید رفت و انشای کوچکش را خواندگفت باغی بزرگ خواهم شد تا ابد سبز سبز خواهم ماندغنچه هم گفت گرچه دل تنگم مثل لبخند باز خواهم شدبا نسیم بهار و بلبل باغ گرم راز و نیاز خواهم شدجوجه گنجشک گفت میخواهم فارغ از سنگ بچه ها باشمروی هر شاخه جیک جیک کنم در دل آسمان رها باشمجوجه کوچک پرستو گفت: کاش با باد رهسپار شومتا افق های دور کوچ کنم باز پیغمبر بهار شومجوجه های کبوتران گفتند: کاش میشد کنار هم باشیمزنگ تفریح را که زنجره زد باز هم در کلاس غوغا شد هریک از بچه ها بسویی رفت ومعلم دوباره تنها شدبا خودش زیر لب چنین میگفت: آرزوهایتان چه رنگین استکاش روزی به کام خود برسید! بچه ها آرزوی من اینست!

دیدگاه  •   •   •  1392/05/15 - 10:56
+4
korosh
korosh

رپرتاژ آگهی یک خبرگزاری برای استقلال / اعتراض به کمیته انضباطی از رسانه عمومی!


پرسپولیس نیوز : عصر امروز اعلام حکم جریمه چند تیم لیگ برتری از جمله استقلال به کسر امتیاز واکنش های بسیاری را به دنبال داشت اما یکی از آنها عجیب تر از بقیه بود.


عجیب ترین واکنش متعلق به خبرگزاری خبرآنلاین بود که تیتر زد : تبعیض بین استقلال و پرسپولیس با حکم کمیته انضباطی / باز هم احتمال نقض حکم وجود دارد؟


 


این خبرگزاری در متن گزارش خود می آورد: « کمیته انضباطی در حالی به دلیل فحاشی تماشاگران استقلال از آنها یک امتیاز کسر کرده که در حرکتی مشابه و با همین جرم، پرسپولیسی ها تنها به پرداخت جریمه نقدی متهم شده اند. حکم کمیته انضباطی به دلیل فحاشی تماشاگران استقلال،سایپا و ملوان کاملا عجیب است؛عجیب از این نظر که بعید است چنین حکمی اصلا به مرحله اجرا در بیاید. مثل تمام آن حکم هایی که فقط کاغذ سفید حرام کردند و در فدراسیون فوتبال،لای زونکن هایی که سال ها خاک خورده اند،بایگانی شدند. امروز اما برگ دیگری از شاهکار فدراسیون نشین ها در حال ورق زدن است. یک بار دیگر از آن حکم های عجیب و غریب.حکمی که احتمالا مثل بیشتر حکم های کمیته انضباطی اجرا نمی شود و فقط عدم اجرای آن است که واژه عجیب را به آن نسبت می دهد.
صبح امروز و قبل از اینکه این حکم سنگین داده شود،کمیته انضباطی باشگاه های پرسپولیس،داماش،گسترش فولاد و تراکتورسازی را به دلیل رفتاری مشابه با جرایم نقدی روبرو کرد.جرمی که کاملا با جرم تماشاگران استقلال،سایپا و ملوان یکی است و اصلا مشخص نیست که به چه دلیلی جزای آن فرق می کند.پرداخت 5 میلیون و 10 میلیون تومان برای باشگاه های لیگ برتری به خصوص پرسپولیس رقم زیادی نیست که بخواهد آنها را زمین گیر کند اما از دست دادن همین یک امتیاز،شاید در آخرین روزهای فصل قهرمانی را از استقلال بگیرد.
»



روزنامه وابسته به این رسانه هم یک روز قبل از مسابقه فینال گونه بین استقلال و سپاهان در لیگ برتر با تیتر عجیب «تیم ملی استقلال» با توهین آشکار به تمام تیم های شهرستانی و تهرانی به استقبال بازی حساس تیم مطلوب نظر خود رفت و فردای برگزاری بازی و پس از شکست این تیم با تیتری عجیب تر از داوری بازی انتقاد کرد : «فغان از فغانی!»



 


این تیتر آبی رنگ در حالی برای توجیه باخت آبی های پایتخت روی صفحه اول خبر ورزشی رفت که پس از بررسی کارشناسان داوری مشخص شد با عدم اعلام یک ضربه پنالتی سپاهان و اخراج نشدن مجیدی و امیرحسین صادقی از بازی نه تنها استقلال از داوری ضرر نکرده بلکه سود هم برده است!



 


حالا جدیدترین شاهکار این رسانه از طریق سایت آن منتشر شده است جایی که پس از اعلام رای کمیته انضباطی در خصوص کسر امتیاز تیم های متخلف و پیش از عکس العمل مسئولان رسمی باشگاه این «خبرآنلاین» است که با تیتر «تبعیض بین استقلال و پرسپولیس با حکم کمیته انضباطی» به جانب داری از استقلالی های پایتخت پرداخته است.

این رسانه که صحبت هایی در خصوص نزدیکی اش به سران مجلس هم شنیده می شود حالا دیگر نام خبرگزاری را هم برای خود برگزیده و به این ترتیب دیگر یک رسانه عمومی به حساب آمده و گناه این گونه جانب داری ها از سوی آن نابخشودنی تر هم به نظر می رسد.

جانب داری خبرآنلاین از استقلال در برابر کمیته انضباطی نه تنها غیراخلاقی است که غیرفنی هم بوده و مبانی حقوقی را هم به صراحت نقض می کند. خبرآنلاین می گوید جرم پرسپولیس(منظورشان تخلف است) با جرم تماشاگران استقلال،سایپا و ملوان یکی است و جریمه نقدی پرسپولیس تبعیض آشکار فدراسیون فوتبال علیه استقلال است در حالی که به هیچ وجه این گونه نیست و نه تخلف پرسپولیس و استقلال یکی بوده و نه شدت آن برابر.

پرسپولیسی ها اعتراضی به داوری مسابقه با تراکتورسازی نداشتند و اتفاقا خیلی ها به خاطر پنالتی که در این بازی اعلام شد و گل نشد تلاش کردند تا ادعا کنند پرسپولیس در بازی برابر تراکتور از قضاوت محسن قهرمانی سود هم برده است! آن وقت چگونه است که آنها باید به دلیل اعتراض به داور با کسر امتیاز محکوم شوند؟ در این بازی تنها در یک صحنه توپ با دست مدافع تراکتورسازی در نیمه دوم برخورد کرد و با اعتراض لحظه ای هواداران پرسپولیس آن هم با سر و صدا و فریاد مواجه شده و بلافاصله فروکش کرد. خبری از فحاشی و اهانت گسترده نبوده و در مصاحبه های مربیان و داوران پس از بازی نیز صحبتی از اهانت پرسپولیسی ها نبوده ، در این میان شاید یکی دو نفر از میان تماشاگران هم ناسزایی به زبان رانده اند که از دید ناظر تیزبین فدراسیون دور نمانده و برای آن جریمه 5 میلیونی بریده اند ، الله و اعلم!

اما اهانت های تماشاگران استقلال در بازی برابر سپاهان به قدری گسترده و زننده بود و از سوی هزاران نفر یک صدا و چندین دقیقه به زبان آمد که از سوی گزارشگر بازی هم تذکر داده شد و کار به جایی رسید که آندرانیک تیموریان بازیکن خود استقلال برای تماشاگران ابراز تاسف کرد. تمامی بازیکنان و مسئولان پس از این بازی مصاحبه کرده و علیه فحاشی های صورت گرفته در ورزشگاه موضع گیری کردند و دور از انتظار نبود که این رفتار با جریمه کمیته انضباطی روبرو شود.

حال بین تخلف تماشاگران پرسپولیس در بازی تراکتورسازی که خیلی معتقدند از داوری سود برده(و این گونه هم نبوده) با فحاشی گسترده تماشاگران استقلال در بازی با سپاهان که معتقد بودند از داوری ضرر کرده اند( که باز هم این گونه نبوده) چه تناسبی وجود دارد که به راحتی اسم تبعیض روی آن می گذارند؟

خبرآنلاین با چه متر و معیاری رفتار تماشاگران پرسپولیس و استقلال را یکی حساب کرده که مجازات آن را مساوی طلب می کند؟ آنهایی که به دنبال رفع تبعیض و رعایت عدالت در احکام هستند چرا سخن از کسر دو امتیاز ، شکست سه بر صفر و دو بازی محرومیت از حضور تماشاگران پرسپولیس به دلیل رفتار مشابه تماشاگران در بازی لیگ یازدهم برابر داماش سخن به میان نمی آورند؟ مگر فدراسیون همان فدراسیون نیست و لیگ همان لیگ برتر نیست و داوری و اهانت به آن همان داوری نیست؟ چطور است که از پرسپولیس دو امتیاز کسر می شود و جریمه های متعاقب آن هم در پی می آید اما کسر یک امتیاز استقلال داد رسانه های حق طلب را در می آورد؟
دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 22:45
+4
-1
saman
saman
در CARLO

مدرسة ما: پایگاه جهنمی


خروج از مدرسة: فراراز آلکاتراس


دیدن مدیر از دور: شبحی در تاریکی


نمرة بیست: افسانهآه


مدیرمدرسه: مرد 6 میلیون دلاری


شوخی با مدیر: بازی با مرگ


روز دادن کارنامه:حادثه در تونل کندوان


امتحان: شاید وقتی دیگر


روزی که معلم به کلاسنمی­آید: بوی خوش زندگی


اخراج از کلاس: یک بار برای همیشه


نمازخانة دبیرستان:قطعه ای از بهشت


امتحان پایان ترم: قلب­ها برای که می­تپد؟


پیام متقلب برای دیگران: چشم­هایم برای تو


راهی برای متقلبان:جیب­برها به بهشت نمی­روند


آنتن مدرسه: جاسوس سه جانبه


جای سیلی معلم: دایرةسرخ


صفرهای پشت سر هم: برج مینو


اعتراض برای نمره:شلیک نهایی


زنگ ورزش: المپیک دربازداشتگاه


شورای دبیران: جنگ نفتکشها


ناظم: پلیسآهنی


کنکور:بالاتر از خطر


دیدن معلم از دور: سایة عقاب­ها


نگاه معلم: بگذارزندگی کنم


دانشگاه: سرزمین آرزوها


خارج از مدرسه: آن سویآتش


بحث بامدیر: فریاد زیر آب


شاگرد اول کلاس: پرندة کوچک خوشبختی


پای تخته: لبةتیغ


منفی­های پشت سر هم: گلوله­های بی صدا


اولین دانش آموزی کهمعلم از او درس می­پرسد: قربانی


وراجی سر کلاس: مجوز مرگ


آخر کلاس: بهشتپنهان


مبصرکلاس: افعی


بوی جوراب بچه­ها: عطر گل یاس


دبیران مدرسة ما:تبعیدی ها


اخراج از مدرسه: می­خواهم زنده بمانم


دفتر دبیران: خانه ارواح


نمرة ده: شانسزندگی


اتاقورزش: جزیرة آدم خورها


سال آخر دبیرستان: سال­های بی­قراری


ساختمان مدرسه: آسمانخراش جهنمی


اخراجی­ها:بینوایان


رفتن به دانشگاه: هدف سخت


دفتر مدیر: کلبةوحشت


صاحباننمره زیر ده: سربداران


کیف­های دانش آموزان: محموله


ظرفیت نیمکت­ها: دونفر و نصفی


سوسک در کلاس: انفجار در اتاق عمل


کلاس خصوصی: وعدهپنهان


زنگادبیات: نان و شعر


دفتر ناظم: محکمة عدالت


حالت دانش آموز هنگامپاسخ دادن: زرد قناری


دانش آموزان رشتة ریاضی: سوته دلان


رفتار مشاور مدرسه بادانش آموزان: عاشقانه

دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 15:28
+1
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
(خانه ی دوست کجاست؟)در فلق بود که پرسید سوار.

آسمان مکثی کرد.

رهگذر شاخه ی نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها بخشید

و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت

نرسیده به درخت،

کوچه باغیست که از خواب خدا سبزتر است

و در آن عشق به اندازه ی پرهای صداقت آبی است.

میروی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ،سر بدر می آرد،

پس به سمت گل تنهایی می پیچی،

دو قدم مانده به گل،

پای فواره ی جاوید اساطیر زمین می مانی

و تورا ترسی شفاف فرا میگیرد

در صمیمیت سیال فضا،خش خشی می شنوی

کودکی میبینی

رفته از کاج بلندی بالا،جوجه بردارد از لانه ی نور

و از او می پرسی

خانه دوست کجاست؟
دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 11:16
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
بعد قتل شه میان قتلگاه

ذوالجناح برگشت سوی خیمه گاه

اهل بیت شاه گرد آن فرس

کای خداوندا تویی فریاد رس

او فرس کو صاحب و کو همدمت

پر شده از تیر و از پیکان تنت

از چه یار خود زمین بگذاشتی

یکه و تنها قدم برداشتی

آمدی خونین بدن ای بسته لب

آب خوردی یا که هستی تشنه لب

مرحبا بر تو ز جانبازی تو

آفرین بر این فداکاری تو

کس ندیده اشک غم را از فرس

این حکایت از تو جاوید است و بس

فخر بنموده است عابد ر سپاه

بر تمام خیل اسبان ذوالجناح
دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 11:02
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
روزگار ِ بی حوصلگی هاست ….
 بگویی مراقــبم باش ؛
 میگذارندت زمین و می روند !
 قـرص بمــان رفـیق
 قــرص بمـــان … !!!

دیدگاه  •   •   •  1392/05/14 - 01:39
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ