ronak
همه به زخمشون دستمال میبندن اما من به زخمم دل بستم ! ولنتاین بر زخم زندگیم مبارک!!!!
ronak
تو ۳ سالگی : " مامان ، بابا عاشقتونم"
تو ۱۰ سالگی : " ولم کنین "
تو ۱۶ سالگی : " مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم"
... ... ...
تو ۱۸ سالگی : " باید از این خونه بزنم بیرون"
تو ۲۵ سالگی : " حق با شما بود"
تو ۳۰ سالگی : "میخوام برم خونه پدر و مادرم "
تو ۵۰ سالگی : " نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم!!!!"
تو ۷۰ هفتاد سالگی : " من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن ...!
بیاید ازهمین حالا قدر پدرو مادرامونو بدونیم...
سحر
یادش به خیر ....
یه زمانی تنها دغدغه ی زندگیمون این بود که دسته ی اصلی آتاری دست ما باشه..
ebrahim
ما نسلی هستیم که بهترین حرف های زندگیمان را نگفتیم.....تایپ کردیم.
ebrahim
پسر : عزیزم دختر : جانم ؟ پسر : گلم دختر : بله ؟ پسر : عشقم ... ... ... ... دختر : بله بله ؟ پسر : زندگیم دختر : باز هم اسمم یادت رفته ؟
رضا
عکس چشمات پیشه رومه ، بغض عشقت تو گلومه صورتم از گریه خیسه ، دیگه کار من تمومه همه جا صدای جیغه ، چیزی نیست خوابی عمیقه روی دستای غریبم جای بوسه های تیغه
Hossein Behzadi
سکه ی زندگیم شیر ندارد!اما همین خطی که مرا به تو وصل نگه میدارد را خیلی دوست دارم...