یافتن پست: #زن

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیشب خواب دیدم ...پودرهای بدن سازی تحریم شده کلی ترسیدم چون خیابون ها پرازمارمولک شده بود (دخترا كپی اجباریه
5 دیدگاه  •   •   •  1392/10/11 - 21:02
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مامان بزرگم گفت به منم اینترنت یاد بده

بینم چیه که تورو از کار و زندگی انداخته...

هیچی دیگه از ساعت 6:30 شروع کردیم،

هنوز نتونستم بهش بگم موس چیه !
دیدگاه  •   •   •  1392/10/11 - 20:26
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﭘﺴﺮ ﺩﺍﻳﯿﻢ 7 ﺳﺎﻟﺸﻪ ؛ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ
ﺷﻮﻥ ﮐﻪ 6 ﺳﺎﻟﺸﻪ ﺧﻮﺷﺶ ﺍﻭﻣﺪﻩ!
ﺑﻌﺪ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﻢِ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺭﻭ ﺗﻮﯼ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﺵ
ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺘﻪ:
ﺗﻮ ﺯﻥِ ﻣﻨﯽ!
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﺯﻥِ ﺗﻮ ﺑﺸﻢ!
ﺍﯾﻨﻢ ﺭﻓﺘﻪ ﺷﻨﺎﺳﻤﻪ ﺷﻮ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﮔﻔﺘﻪ :ﺑﺒﯿﻦ ﺍﺳﻤﺖ
ﺗﻮﯼ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﻣﻪ!
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻢ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﭘﯿﺶِ ﻣﺎﻣﺎﻧﺶ ﮔﻔﺘﻪ :ﮐﯽ
ﻣﻨﻮ ﺯﻥِ ﺁﺭﻣﯿﻦ ﮐﺮﺩﻩ؟؟
ﺧﻼﺻﻪ ﮐﻪ حواسمون ﺑﺎﺷﻪ؛ﭘﺴﺮﺍ ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻥ
ﺑﭽﮕﯽ
ﺣﺮﻓﻪ ﺍﯼ ﻋﻤﻞ ﻣﯿﮑﻨﻦ کصافططططااا !.

2 دیدگاه  •   •   •  1392/10/11 - 20:25
+5
alireza
alireza
یه لحظه صبر کنید :گیریم [!] همه ی پولا رو هم پس داد به منو تو چی میرسه اون پس بده یکی دیگه میخوره  پس بزارید حال کنه بنده خدا/
دیدگاه  •   •   •  1392/10/11 - 19:29
+6
alireza
alireza
زیر بارون اگه دختری را سوار کردید /
به او به جای شماره امنیت بدهید/
او را به مقصد مورد نظرش برسانید/
نه به مقصد موردنظر خودتان/
بگذارید وقتی زن ایرانی مرد ایرانی را در خیابان خلوت دید/
احساس امنیت کند نه احساس ترس/
بیایید فارغ از جنسیت /
کمی هم مردونگی داشته باشیم/
2 دیدگاه  •   •   •  1392/10/11 - 19:18
+4
PEGAH
PEGAH
.
.
.







مردمی را که "آب قنات" ندارند




به جست و جوی "آب حیات" در پی اسکندر روانه کردن




و




قصه خضر بر گوششان خواندن




شیطنت بدی است.




آنها که "عشق" را در زندگی خلق،جانشین "نان" میکنند؛




فریبکارانند




که نام فریبشان را "زهد" گذاشته اند.











حرفهایی برای نگفتن(گزیده اشعار دکتر علی شریعتی)
دیدگاه  •   •   •  1392/10/11 - 14:35
+8
alireza
alireza
اگه میتونستی بخدا یه دونه پیامک بدی چی مینوشتی ؟؟؟؟
13 دیدگاه  •   •   •  1392/10/11 - 13:53
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﻣﺸـــﻐﻮﻝ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﺗﻮ ﺟﺎﺩﻩ ﺍﻡ ..

ﺍﺯ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﻭﺭ ﭘﻠـــﯿﺲ ﻭﺍﺳﻢ ﺩﺳﺖ ﺗﮑﻮﻥ ﻣﯿﺪﻩ ﻭ

ﺍﺑﺮﺍﺯ ﺍﺭﺍﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪ !

ﺧﯿﻠﯽ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﺑﺎ ﻣﺤﺒﺘﯽ ﻫﺴﺘــﻦ !

ﭼﻄﻮﺭﯼ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﻨﻮ ﺷــــﻨﺎﺧﺘﻦ ! ؟

ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﺟﻮﮔﯿﺮ ﻣﯿﺸﻪ ﺗﺎ ﻭﺳﻂ ﺟـــﺎﺩﻩ ﻣﯿﺎﺩ !

... ﺑﺎ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺧﺎﺻﯽ ﻭﺍﺳﻢ ﺩﺳﺖ ﺗﮑــﻮﻥ ﻣﯿﺪﻩ !!

ﭼﺮﺍﻍ ﻣﯿﺰﻧﻢ ﻭﺑﺎ ﺣﺮﮐﺖ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﺑﺮﺍﺯﻋﻼﻗﻪ ﺷﻮﻥ

ﺟـــﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻡ !

ﺩﻓﺘﺮﭼﻪ ﻭ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺸﻪ ؛

ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺍﺯﻡ ﺍﻣـــﻀﺎ ﺑﮕﯿﺮﻩ ،ﺍﻣﺎ ﺍﻻﻥ ﻭﻗﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ

ﺑﺎﺷﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺑﻌـــﺪ !

ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﺎﻡ ﺣﻠﻘﻪ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ

ﭘﺎﮎ ﻭ ﺑﯽ ﺁﻻﯾﺶ !!!!!!!

دیدگاه  •   •   •  1392/10/11 - 12:07
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

حکیم قاآنی :


ساقی در این هوای سرد زمستان




ساغر می را مکن دریغ ز مستان





سردی دی را نظاره‌کن که به مجمر




همچو یخ افسرده‌گشته آتش سوزان






شعلهٔ آتش جدا نگشته ز آتش




طعنه زند از تری به قطره ی باران





خون به‌عروق آن‌چنان فسرده‌ که‌ گویی



شاخ بقم رسته است از رگ شریان

دیدگاه  •   •   •  1392/10/11 - 10:43
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
لمس تن تو

شهوت است و گناه

حتی اگر خدا عقدمان را ببندد...

داغی لبت جهنم من است

حتی اگر فرشتگان سرود نیکبختی بخوانند...

هم آغوشی باتو,هم خوابگی چرک آلودی ست

حتی اگر خانه خدا خوابگاهمان باشد...

فرزندمان,حرام نطفه ترین کودک زمین است

حتی اگر تو مریم باشی و من روح القدس...

خاتون من!

حتی اگر هزار سال عاشق تو باشم,

یک بوسه

یک نگاه حتی,حرامم باد!

اگر تو عاشق من نباشی.
دیدگاه  •   •   •  1392/10/11 - 10:38
+7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ